متن های غمگین / جدیدترین متن غمگین [آذر 1404]

بی اختیار عاشقت شدم...
به اجبار باید فراموشت کنم️

سنگ رو زدم به شیشه شیشه صدا نداره قسم به شیر مادر پسر وفانداره🖐️🙁️

مردهاااا هر روز میجنگند

اما نه با دنیا
با خود خودشون

با ترسی که نشون نمیدن

با فشاری که روی شونشون هست

با آینده ی سختی که باید خودشون بسازن

این زندگی نیست

زندگی ی جنگ بی پایانه️

آدمی خوش مشرب و خوش خنده بودم من ولی







بعد او دیگر چه معنی میدهد این کارها️

دردی که نتوانستیم درمان کنیم


ناچار مجبور به فراموش شدنش کردیم ️

فکر میکنم یکی از ظالمانه ترین تجربه های هر آدمی،تجربه کور شدن یه ذوق خیلی عمیقه.
یهو برای یه مدت طولانی همه چیز تاریک میشه!️

حالم را میخواهی بدانی؟
درختی را تصور کن که تبر خورد‌ و نیفتاد.️

اولین ضربه رو اونجایی میخوری که می‌بینی با همه همینه،فقط با تو نیست که اینطوری صحبت می‌کنه.🦦💕️

هر چقدر نديدنش طولاني تر ميشه تازه ميفهمي چقدر دوستش داري:)️ 🗽⃢⃢🗿️

آنقدر منتظر روزای خوب موندیم که شب شد ️

و در نهایت هیچکس نمی‌تواند غم دلِ دیگری را بفهمد.💔🚶‍♀️️

به قول هیچکس: توام بدون شاید ی روز ببینی همه شدن غریبه
ب هر چی ک دست میزنی ب تنهایی شبیهه-️

‏کارهات ثابت کرد که
حرفات ارزش نداشت
️

وقتی به هر بهانه مسخره بهت پیام میدم چرا نمی‌فهمی بدون تو نمیشه چرا نمی‌فهمی معنی پیامهای میخرم همینه️

میدونی سخت‌ترین نوع دوست داشتن چیه؟!
اینه که تمام علایقش دستت باشه؛ بدونی از چی خوشش میاد؛ از چی بدش میاد؛ چیو دوست داره چیو دوست نداره؛ رنگ مورد علاقه‌اش چیه یا چه جور پیرهنی تو تنش قشنگ‌تره... اینه که حالت به حالش گره خورده باشه... وقتی ناراحت میشه تب کنی؛ وقتی خوشحاله بیشتر از خودش ذوق کنی براش... روز تولدش واسش آرزوهای خوب کنی؛ هر روز و شبتو با عکساش تو گوشیت سر کنی؛ ولی اون روح‌شم خبر نداشته باشه ️

پنجشنبه که می شود تمام وجودم بی قرار دیدار می شود پنجشنبه که می شود دلم سوی مزارت پر می کشد 💔️

_رفتی ولی بعضی شبا سر بزن به خواب من:)...!️

واقعیت روزگار این بود که ما براش غریبه بودیم که چرخش برای یکی دیگه چرخید 🥲🖤️

حتی اگه برگردی هم خیلی دیر کردی من دیگه خودمم نمی شناسم... ️

حتی یروزی فرشته هاهم از دست رفتارای مردم خسته میشن ما که دیگه انسانیم 🖤️

☆نیست‌کسی‌!
حالِ‌مرا‌دَرک‌کُند:
                    کاش‌این‌روح‌؛
                   شَـبی‌جِسم‌مَرا‌ترک‌کند'🥀
‌️

یعنی هیچ بارونی، هیچ تاریخی، هیچ مکانی، هیچ آهنگی، حتی برای یک ثانیه هم منو یاد تو ننداخت؟️

وقتی احساساتم رو بیان میکنم، سرزنش میشم، وقتی هم چیزی نمیگم، باز من مقصرم، برای همین سکوت کردن و تنهایی کنار اومدن با همه‌چیز، آسونتره.️

حِکایَت عَجیبیست به شَب که میرِسیم دَرد هایِمان به روز می شوَد:) 💔😅️

✍✍✍

دلبسته بـه یک ثانیه دیدارِ تـو بودم
این عمر که بی‌حوصله ناچارِ تو بودم

تـو نـازتـرین حادثـه در زنـدگیِ من
من شاخ ترین عاشقِ بی عارِ تو بودم

تـا آخـرِ بی حوصلگی، شعـر نوشتم
شبها که تو خوابیدی‌و بیدارِ تو بودم

هـر روز من آتـش زده ام، پیرهنم را
تـا ریـزعلیِ سخت فـداکارِ تـو بودم

من‌عاشقِ دل‌رحم و تو بیرحم ندیدی
احساسِ منی را که پرستارِ تـو بودم!
️

‌✍✍✍ادامه قسمت شعر پست قبلی

هی سَرک می‌کِشم از پنجره‌ی بی ‌تابی
عاقبت، رفتنت از بغضِ تو سرشارم کرد

گر چه از رازِ تـو و یـاسِ خیـالم گفتـم
غم سراسیمه شد و، شهره ‌ی بازارم کرد
️

‌✍✍✍

عـاقبـت شعلـه‌ی تقدیر، گرفتـارم کرد
آخرین بدرقـه‌ ی چشمِ تـو بیمارم کرد

قاصـدک آمـد و بر بـاورِ من، غم بارید
در غروبی که پُر از تـو شده، تبدارم کرد

چه کسی در غزلم رازِ شقایق را کاشت؟
چه کسی درتبِ عشقِ تو سزاوارم کرد؟

چه کسۍقرعه به نامِ دلِ رسوا انداخت
وسطِ معـرکـه‌ی چشمِ تـو اِنکارم کرد؟

شعرم افسون شـده در مثنویِ مرثیه و
خاطراتی که پُر از فندک و سیگارم کرد

ادامه در پست بعدی......️

دیدی آن را
که تو خواندی به جهان یار ترین
سینه را ساختی از عشقش سرشارترین
آنکه می گفت منم بهر تو غمخوار ترین
چه دل آزارترین شد
چه دل آزار ترین.... ️