متن های طولانی غمگین به ترتیب هوش مصنوعی [پیشنهادی 1404]

دنیا پره از این کص کشایی ک خودشونو خوب جا میزنن:)
اونایی ک یهو از پشت خنجر میزنن:)
اونایی ک نمیفهمی چجوری یهو خودشونو طُ دل بقیه جا میکنن:)
#مارو_ول_میکنن:)
#مارو_ول_میکنن:)
#مارو_ول_میکنن:)
#مارو_ول_میکنن:)
#مارو_ول_میکنن:)️

مَن
اگه یکم سَردم
اگه یکم تُخسم
اگه یکم مَغرورم
اگه اعصاب ندارم
اگه همیشه تَنهام
اگه همیشه رک بودم
اگه بهم نزدیک شدی و ازت دوری کردم دلیل نمیشه بی معرفتم،فقط بخاطر اینکه :اینقدر دوست دشمن ضربه خوردم دیگه حوصله خودمم ندارم :))))️

یَََِِـَِقَِـَِیَِنَِ دَِاَِرَِمَِ ڪَِسَِیَِ ظَِرَِفَِ دَِعَِاَِ رَِاَِ جَِاَِبَِهَِ جَِاَِ کَِرَِدَِهَِ

تَِوَِ رَِاَِ مَِنَِ آَِرَِزَِوَِ کَِرَِدَِمَِ،َِ ڪَِسَِیَِ دَِیَِگَِرَِ تَِوَِ رَِاَِ دَِاَِرَِدَِ!َِ💔😶‍🌫️️

‌
‌‌#𝑻𝒉𝒆𝒓𝒆 𝑰𝒔 𝑵𝒐 #𝑻𝒂𝒍𝒌 𝑶𝒇 𝑻𝒓𝒖𝒔
𝑻𝒐𝒐 𝑴𝒖𝒄𝒉 𝑭𝒐𝒓 𝑨 #𝑵𝒆𝒘 𝑾𝒐𝒖𝒏𝒅!

#بحث اعتماد نیست #خیلی هامون جایی برا زخم #جدید نداریم! :)
‌️

خواستم فراموشت کنم
ولی این مغز لامصب فقط خاطرات تورو به یادم میاره ، هرجارو نگا میکنم صورت تو جلو چشامه ، صدات تو گوشمه هرجا میرم عطرتو کنار خودم حس میکنم خواستم جای گزینت کنم ولی قلبم جای خالیتو به رخم کشید و گف هچکس مث اون نمشه من خواستم فراموشت کنم ولی نشد :):
️

- میگفت :
از آدم شلخته‌ای مثل من ك همیشه همه
آدما و وسایلمو گم میکنم و جا میذارم ، خیلی بعیده ك این همه مدت یاد تورو
کنار خودم نگه داشتم و حتی یه بارم
نه جایی جات گذاشتم و نه گمت کردم و نه از فکرت غافل شدم ! راست میگن
ك دوست داشتن آدمو به کسی تبدیل
می‌کنه ك هیچوقت نبود :)))📖′🔐′️

اگه یه روزی کنارت نبودم و توسط همه فراموش شده بودم
بدون
تو قشنگ ترین قسمت زندگی من بودی
من به خاطر تو تا اینجا ادامه دادم و کنارت خوشحال ترین ادم روی زمین بودم
️

در سرزمینی که من زندگی میکنم برای همیشه شب و تاریک هست برای همیشه باران می‌بارد اما نه بارانی دلنشین
در اینجا ابر ها می‌گریند انگار کسی رو از دست دادند
فریاد ابر ها واضح است

احساس میکنم غم این سرزمین پایان ندارد
این چه حسی است ؟؟...

#خودم_نویس️

واقعا روچه حسابی فکر کردی من تورو یادم رفته؟
درحالی که هنوز ریز ترین جزئیاتو راجب تو یادمه، درحالی که کل روز به تویی که خیلی وقته منو یادت رفته فکر میکنم، در حالی که هنوزم وقتی به یه گوشه خیره میشم و تو یادم میای بدون اینکه بخام چشمام خیس میشه:)
چرا فکر میکنی که فراموشت کردم؟💀️

تو عشق اول و آخر منی
سرزمین قلبم جز تو ملکه ای را قبول نمیکنه
عشقم با تمام وجودم دوست دارم
اگه روزی روزگاری فراموشت شدم
اگه زمانی گذشت و خبری نشد
راحت افتاد اینطرف حتما یه شاخه گل
بیاری برام من اونجا به انتظار دیدارت میشینم️

یـہ وقتایے هستـــ
نـہ گریـہ کرـבن آرومت میکنـہ نـہ نـ؋ـس عمیق↻
نـہ یـہ لیوان آب سرـב نـہ ـבاـב زـבنஜ
ﻳﻪ ﻭﻗﺘﺎﻳـــ⦳ـــــي ﻫﺴـــــﺖ ﻛﻪ ﻓﻘﻂ نیاز בارے
براے همیشـہ نباشے ﻫﻤﻴﻦ ….!!ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ️

‌

وقتی بچه بودم از روح میترسیدم
وقتی بزرگ شدم فهمیدم آدما ترسناکترند🍃🖤

‌‌‌
𝑊𝒉𝑒𝑛 𝑖 𝑊𝑎𝑠 𝑎 𝑐𝒉𝑖𝑙𝑑 𝑖 𝑤𝑎𝑠 𝑎𝑓𝑟𝑎𝑖𝑑 𝑂𝑓 𝐺𝒉𝑜𝑠𝑡𝑠
𝐴𝑠 𝑖 𝐺𝑟𝑒𝑤 𝑈𝑝 𝐼 𝑅𝑒𝑎𝑙𝑖𝑧𝑒𝑑 𝑝𝑒𝑜𝑝𝑙𝑒
𝑎𝑟𝑒 𝑚𝑜𝑟𝑒 𝑆𝑐𝑎𝑟𝑦💉🥀



‌‌‌️

مدت ها با امید ادامه دادم.. صبر کردم.. و لبخند زدم.. اما شاید امید هم واژه ای دروغین بود! :) این گردش دنیا.. لحظه ای بر مراد ما نرفت..... شاید قلب است؟ که در تاریکی بی انتها ،نقطه ای روشن و دور میبیند؟.. یا شاید هم نقطه ی روشن زندگی ما بعد از بستن چشم هایمان برای همیشه، پدیدار میشود؟؛)🥀

️

#بسـ‌م‌بـ‌ي‌ڪسـ‌ي🍻🎭›
‌
ن‌ترس‌از‌جدایـ‌ي‌ | ن‌شوق‌آشنایـ‌ي😉🥂›
‌
#اشتباهات‌رو‌دنباݪ‌ڪنـ‌ي 🍻🍂»
#به‌روز‌هاي‌خوبت‌میرسـ‌ي🍻🍂»
‌
تݪاش‌کن‌ | طݪاش‌کن🌟️

احساس تنهایی میکنم..
اره دارم حسش میکنم،باتموم وجودم
ولی نمیدونم چطور توضیحش بدم یاتوصیفش کنم که بفهمین شبیه بقیه تنهایی ها بنظر نمیرسه..
من تنهام واین داره تموم وجودموتاریک میکنه....️

حذفی.
بگی رفیقمی ولی با دشمنام بپری حذفی..
بگی درکت میکنم ولی تو حال بدیام اولین نفری باشی ک ولم میکنه حذفی..
بگی پایَتَم ولی اولین نفر راهمو سد میکنی حذفی..
بگی هرکی اذیتت کرد ب خودم بگو ولی خودت اذیتم کنی حذفی..
بگی میشناسمت ولی با چیزایی ک ازم میدونی اذیتم کنی و آزارم بدی حذفی..


از جمله خصلت آدمای امروز:)️

کاش میفهمیدی که
دوست داشتنت
خورشید نبود،
که لحظه‌ای بیاد و لحظه‌ای بره؛
ماه نبود،
که یه شب باشه و یه شب نباشه؛
ستاره نیست،
که شبی پر نور باشه و شبی کم فروغ؛
باران نیست،
که بعضی وقتا شدت بگیره و هرازگاهی نم نم ببارد
مثل نفس،
همیشه همراهم بود...

️

+افسردگی چجوریه؟
_مثل این میمونه که توی یه تاریکی فرو رفتی که نمیتونی ازش بیرون بیای، بدنت میخواد زنده بمونه ولی خودت میخوای بمیری، حوصله هیچی و نداری و فقط میخوای بخوابی.️

مائیم که از بادهٔ بی‌ جام خوشیم
هر صبح منوریم و هر شام خوشیم

گویند سرانجام ندارید شما
مائیم که بی‌ هیچ سرانجام خوشیم


👤 #مولانا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌️

حالم خوب بود نبودی، له بودم نبودی، ذوق زده بودم نبودی، گریه می‌کردم نبودی، تولدم شد نبودی، شب خوابم نمی‌برد نبودی، صبح خورشید درومد نبودی، وقتی خیلی تنها بودم نبودی، ناراحت بودم نبودی، وقتی دلم گرفته بود نبودی، هنوزم نیستی؛ دیگه کی می خوایی بیای‌ و باشی پس ؟
🖤:))️

تو میتونستی کسی باشی که کنار من میخنده.
میتونستی کسی باشی که درکنارش یکی یکی پله های ترقی رو میریم بالا‌. میتونستی گرما باشی تو سرمای زندگی. میتونستی بارون باشی رو آتیش دلم. میتونستی شیرینی باشی رو تلخی تقدیر. میتونستی رویا باشی وسط کابوسای شبانه. میتونستی حامی باشی میون گرگای دوروبر. میتونستی مسکن باشی وسط این همه درد بی درمون‌. تو میتونستی درمان باشی‌.
ولی شدی یه بیماری لاعلاج که هرجا میرم میگن: "شرمنده کاری از ️

عاقای قاضی!- کی‌فهمیدبااشک‌تایپ‌کردنامو!-••͜❬🗝❭ کی‌فهمیدبیخیال‌گفتنام‌وپشتش‌پنج‌ساعت گریه‌کردنامو!-••͜❬🎻❭ کی‌فهمیددلیل‌لباس‌استین‌بلندپوشیدنامو!‌-••͜❬🎼❭ ‌کی‌فهمیدجای‌تیغ‌رودستامو!-••͜❬🕸❭ کی‌فعمیدتنهائیامو!-••͜❬💧❭ کی‌فهمیدشکستامو!-••͜❬🧸❭ کی‌فهمیددلیل‌شب‌بیداریامو!-••͜❬🛏❭ کاش‌حداقل‌گاهی‌حالمو‌میفهمیدید!-••͜❬🥀❭ نمیگم‌همیشه‌ها،فقدگاهی!-••͜❬🖤🩹❭ l️ ️

میدانم گاهی
تلخ‌ام؛
گس‌ام؛
بیشتر از معمولِ زندگیِ یک نواختم؛
بد اخلاق و عنُق هستم ؛
میدانم روزهایی ست مثلِ پیچکِ یاسِ روی دیوارِ خانه های قدیمی ؛
در خودم میپیچم ؛
و هرچقدر در را بکوبند؛
هیچکسی را در خانه‌ی کوچک‌ام راه نمیدهم.
اما حتّی آن زمانی که خودم را دوست ندارم
تو را بسیار دوست دارم،
بسیار...🌱

•فرگل مشتاقی•️

چه‌جای شِکوه اگر زخم‌آتشین خوردم
که هر چه بود ز مارِ در آستین خوردم
فقط به خیزش فواره‌ها نظر کردم . .
فرود آب ندیدم ! فریب از این خوردم
مرا نه دشمن‌شیطانی‌ام به خاک افکند
که تیر وسوسه از یارِ در کمین خوردم
ز من مخواه کنون با یقین کنم توبه ؛
من از بهشت مگر میوه با یقین‌‌‌خوردم
قفس گشودی‌ام و «اختیار» بخشیدی
همین‌که از قفست‌پر زدم‌زمین خوردم
' 🌱 ָ֪֢┆فاضل‌نظری️

اگر کسی را دوست داری
هوایش را داشته باش
اما اگر برای پر کردن تنهایی خود،
او را میخواهی !
هوایی اش نکن ..!
شاید دیگر....،
ب هیچ هوایی غیر تو عادت نکند!!️

باز دلتنگ و بی‌قرارم

و باز دلم به وسعت

سیاهی جاده‌ی احساس گرفت

با چشمانی بارانی

قلم به دست می‌گیرم

و می‌نویسم

پدر یلدای بی‌تو صفا ندارد…️

بّبّیّنّ پِّّسَّّرّ خّوّبّ /ّ בّخّتّرّ خّوّبّ
وّقّتّـّےّ قَّّلّبّ کّسّـّےّ رّوّ مّاّلّ خّوّבّتّوّטّ مّیّـّڪُّّنّیّـّבّ بِّّهّشّ لَّّطّمّـّہّ نَّّزَّّنّیّـّבّ ◉ّ
هّیّچّ مّوّقِّّعّ بّاّعّثّ گّرّیّـّہّ هّمّ نَّّشّیّـّבّ ◉ّ️

یه وقتایی انقد خسته و تنهایی که دلت میخواد یکی کنارت باشه خودتو
بچپونی تو بغلش و بگی:

«چقد خوبه که تو رو دارم،
به درک که خیلی از مشکلا حل نمیشن.»😔

ش‍‌وک‍‌ول‍‌ات‌ت‍‌ل‍‌خ️