تو منو یجوری فراموش کردی که انگار من ناهار هفته پیشت بودم، یکی از همکلاسیای کلاس اولت که باهاش زیاد حرف نمیزدی، مثل یه اسم شخصیت تو سریالی که چند سال پیش دیدی، تو منو خیلی راحت فراموش کردی.️
1.9
غمگین جدایی فراموشی احساسات روانشناسی ارتباط انسانی این متن با تشبیهات هنرمندانه خود، درد عمیق فراموش ...
ز جان خویش سیر شدم
چه سود از این همه امیدم؟
دلم را بستم و خموش شدم
قلبم را بستم و تاریک شدم
شیری بودم که آهویی ربوده
دریایی بودم که ساحلی غرق کرده
زین پس باید تو را نکشیده ببندم
آرامش چشمانت را ندیده بخوانم
در قاب قرمز شدهی قلبم
سیاهی چشمانت را کشیدم
در دل شکستهی زمستانی ام
گرمای نگاهت را کشیدم
اه زین دوری با دل خود چه کنم؟
شاهد هستی بودم و تو را ندیدم
فقط خود را دیدم و تو را ندیدم️
چه سود از این همه امیدم؟
دلم را بستم و خموش شدم
قلبم را بستم و تاریک شدم
شیری بودم که آهویی ربوده
دریایی بودم که ساحلی غرق کرده
زین پس باید تو را نکشیده ببندم
آرامش چشمانت را ندیده بخوانم
در قاب قرمز شدهی قلبم
سیاهی چشمانت را کشیدم
در دل شکستهی زمستانی ام
گرمای نگاهت را کشیدم
اه زین دوری با دل خود چه کنم؟
شاهد هستی بودم و تو را ندیدم
فقط خود را دیدم و تو را ندیدم️
2.1
این شعر تصویری عمیق از تجربه «درونسازی معشوق» در ...
عجیب است. من دیگر آن آدم نیستم و دیگر آن آدم هم نخواهم شد. چیزهایی در من برای همیشه مرده است. انگار هیچوقت نمیتوانم دیگر از ته دل بخندم یا حتی با تمام وجود گریه کنم .🥲️
2.1
غمگین روانشناسی تحول درونی سلامت روان خودشناسی کندی هیجانی حس عمیق تغییر و از دست دادن توانایی تجربه کامل هیج...
فازه غم نگیر
تو بودی که منو سپردی به خواهرم و ولم کردی
تو بودی که به خواهرم گفتی پروف ستون برداره
وقتی اینو از زبون خواهرم شنیدم ک رها شدم از سمت تو نابود شدم گفتم محاله اینکارو کنه بام ولی دیدم سپردیم به خاک...️
تو بودی که منو سپردی به خواهرم و ولم کردی
تو بودی که به خواهرم گفتی پروف ستون برداره
وقتی اینو از زبون خواهرم شنیدم ک رها شدم از سمت تو نابود شدم گفتم محاله اینکارو کنه بام ولی دیدم سپردیم به خاک...️
1.4
غمگین جدایی بخشش پذیرش خانواده رهاشدگی در مواجهه با رهاشدگی، التیام زخمها نیازمند پذیرش ...
مشابه ها
گریه کردیمگفتن : بچه شدی؟ خندیدیم گفتن: دیوونه شدی؟ جدی بودیم گفتن: مغرور شدی؟ شوخی کردیم گفتن: جدی باش! جدی بودیم گفتن: افسرده شدی؟ حرف زدیم گفتن: پرحرفه! ساکت شدیم گفتن: عاشق شدی؟ عاشق شدیمگفتن : دروغه:))) این مردم بودن که نزاشتن ما زندگی کنیم...!️ ️
2.5
غمگین روانشناسی رضایت درونی قضاوت اجتماعی خودباوری روانشناسی فردی این روایت به زیبایی یک واقعیت روانشناختی مهم را با...
خداوندا ...
اگر روزی بشر گردیـ...
زِحال ما خبر گردیـ....
پشیمان می شوی،
از قصه خلقتـ...
از این بودنـ...
از این بدعتـ....
خداوندا...
نمی دانی که انسان بودن و ماندن،
در این دنیا چه دشوار استـ....
چه زجری می کشد آنکس
کـِ انسان استـو ...از
...احساس سرشـار...️
اگر روزی بشر گردیـ...
زِحال ما خبر گردیـ....
پشیمان می شوی،
از قصه خلقتـ...
از این بودنـ...
از این بدعتـ....
خداوندا...
نمی دانی که انسان بودن و ماندن،
در این دنیا چه دشوار استـ....
چه زجری می کشد آنکس
کـِ انسان استـو ...از
...احساس سرشـار...️
2.8
Oh God...
If you ever become a human being...
And hear about our condition...
You will regret,
of the story of creation...
of being like this...
of this heresy...
Oh God...
You don't know how difficult it is to be and remain a human being,
in this world....
What suffering goes on for the one
who is a human being and...
of the feeling of being...
If you ever become a human being...
And hear about our condition...
You will regret,
of the story of creation...
of being like this...
of this heresy...
Oh God...
You don't know how difficult it is to be and remain a human being,
in this world....
What suffering goes on for the one
who is a human being and...
of the feeling of being...
شاعر در این قطعه، نگاهی انتقادی به ماهیت وجود و رن...
در انتظارم ...
نه در انتظار آن کس که 7 سال است بار عشق اش را به دوش میکشم و نه در انتظار آن دوست که روزی قرار بود تا ابد بمانیم و نه در انتظار...
تنها انتظار لطف پروردگارم را میکشم که مرگ را روزی من قرار دهد ...️
نه در انتظار آن کس که 7 سال است بار عشق اش را به دوش میکشم و نه در انتظار آن دوست که روزی قرار بود تا ابد بمانیم و نه در انتظار...
تنها انتظار لطف پروردگارم را میکشم که مرگ را روزی من قرار دهد ...️
2.1
غمگین فلسفی یأس فلسفی بیوفایی رهایی از رنج انتظار معنوی این متن به زیبایی، گذار از دلبستگیهای انسانی و ان...
'پوچی'
"پارت دو"
درمورد عشق حرف میزدیم.
ولی این عشق یک خوبیهایی هم داره.
مثلا خیلی چیزارو بهمون یاد میده..
یاد میده که به هرکسی اعتماد نکنیم، یادمون میده کمی سرسخت باشیم.
و چیزای مختلف دیگه..
ولی به شخصه از یک رابطه فقط یک موضوعرو دوست دارم..
میدونی چیه؟
من عاشقِ اون" دوستت دارم های دروغین" هستم.
واقعی نیستن، ولی حسی که اون لحظه وارد میکنن، از هرچیزی معرکه تر هست..
عشق تلخه (: ️
"پارت دو"
درمورد عشق حرف میزدیم.
ولی این عشق یک خوبیهایی هم داره.
مثلا خیلی چیزارو بهمون یاد میده..
یاد میده که به هرکسی اعتماد نکنیم، یادمون میده کمی سرسخت باشیم.
و چیزای مختلف دیگه..
ولی به شخصه از یک رابطه فقط یک موضوعرو دوست دارم..
میدونی چیه؟
من عاشقِ اون" دوستت دارم های دروغین" هستم.
واقعی نیستن، ولی حسی که اون لحظه وارد میکنن، از هرچیزی معرکه تر هست..
عشق تلخه (: ️
1.3
غمگین جدایی حقیقت دلتنگی زندگی - همه ی آدما یه روز تمام میشن
نشون نمیدن، مثل قبل لبخند نمی زنند
زندگی نمی کنند
نمیبخشن و محبت نمیکنند!
آدما یک روز برایِ خودشون هم تموم میشن!
فقط " بودن " رو ادامه میدن️
نشون نمیدن، مثل قبل لبخند نمی زنند
زندگی نمی کنند
نمیبخشن و محبت نمیکنند!
آدما یک روز برایِ خودشون هم تموم میشن!
فقط " بودن " رو ادامه میدن️
2.0
غمگین روانشناسی خستگی روحی فلسفه وجودی احساسات انسانی آنِدوَنیا این متن عمیقاً به مفهوم «آنِدوَنیا» (Anhedonia) اش...
ولے من בُشمنت نبوـבم کـہ اینطورے باهام رـ؋ـتار کرـבیمن اومـבـہ بوـבم زخماتو خوب کنماومـבـہ بوـבم جورے باهات رـ؋ـتار کنمکـہ بَـבیاے نـ؋ـراے قبلُ یاـבت برهاومـבـہ بوـבم نشونت بـבم همـہ جورِ خوبیاومـבـہ بوـבم בوستِت בاشتـہ باشمخوـבت نخواستے من בشمنت نبوـבم.️
1.8
غمگین جدایی گذشته رابطه احساسات درد در این متن، نویسنده از عدم درک متقابل در رابطه گله...
توی برنامه ی جوکر خانوادگی الیکا عبدالرزاقی یه جمله ای گفت به طنز ولی به نظر من خیلی قشنگ و واقعی بود
گفتش که:* ادم هزار تا رگ داره هزار تا هم دوست ولی ادم یه دونه شاه رگ داره یه دونه رفیق *
کاشکی همه ی رفاقتا مثل این جمله بودن🥲🙂🥀😔💔🥺️
گفتش که:* ادم هزار تا رگ داره هزار تا هم دوست ولی ادم یه دونه شاه رگ داره یه دونه رفیق *
کاشکی همه ی رفاقتا مثل این جمله بودن🥲🙂🥀😔💔🥺️
2.3
غمگین حقیقت من بر چشمانم پارچه ای سیاه خواهم بست
تا هیچ چیز را نبینم
نه شکنجه را و نه چراغها را
تنها صدایشان را خواهم شنید
و هر چه را که بشنوم
لب باز نخواهم کرد
چرا که دهانم بوی مرگ می دهد️
تا هیچ چیز را نبینم
نه شکنجه را و نه چراغها را
تنها صدایشان را خواهم شنید
و هر چه را که بشنوم
لب باز نخواهم کرد
چرا که دهانم بوی مرگ می دهد️
2.6
غمگین فلسفی شعر معاصر یأس وجودی سکوت فلسفه و زندگی این شعر با تصویرسازی قدرتمندی از محرومیت حسی، نه ت...
نوشته بود "زندگی من اگر کتاب بود، صفحهی تو گوشه خمیده داشت"
ولی عزیزم تو اگر یک برگ از آن کتاب بودی، زرد بودی و درد بودی و من؟ آه من آن گوشه را تا کرده بودم تا یادم بماند چرا آخر آن کتاب نوشتم "و نشد" :)️
ولی عزیزم تو اگر یک برگ از آن کتاب بودی، زرد بودی و درد بودی و من؟ آه من آن گوشه را تا کرده بودم تا یادم بماند چرا آخر آن کتاب نوشتم "و نشد" :)️
2.6
عاشقانه غمگین رابطه عشق جدایی خاطرات این متن، تصویری عمیق از رابطهای را به نمایش میگذ...
میدانم که اگر درموردِ کسی قضاوتِ نادرستی بکنم دنیا تمامِ تلاشش را خواهد کرد تا مرا در شرایط او قرار دهد و به من ثابت کند که در تاریکـی همهٔ ما شبیه همدیگر هستیم .
- داستایوفسکـی ️
- داستایوفسکـی ️
1.9
غمگین شب بخیر خیلی قشنگه, دقت کردین جملات وارونه چجوریه؟
(گنج) (جنگ) می شود, (درمان) نامرد و
(قهقهه) (هق هق)!!! ولی (دزد) همان (دزد) است
(درد) همان (درد) است و (گرگ) همان (گرگ).....
آره...
نمیدونم چرا (من) (نم) زده است و (یار) (رای) عوض کرده است,(راه) گویی (هار) شده, و (روز) به (زور) میگذرد, (آشنا) را جز در (انشا) نمیبینی چه (سرد) است این (درس) زندگی,
اینجاست
که (مرگ) برایم (گرم) میشود چرا که (درد) همان (درد) است.️
(گنج) (جنگ) می شود, (درمان) نامرد و
(قهقهه) (هق هق)!!! ولی (دزد) همان (دزد) است
(درد) همان (درد) است و (گرگ) همان (گرگ).....
آره...
نمیدونم چرا (من) (نم) زده است و (یار) (رای) عوض کرده است,(راه) گویی (هار) شده, و (روز) به (زور) میگذرد, (آشنا) را جز در (انشا) نمیبینی چه (سرد) است این (درس) زندگی,
اینجاست
که (مرگ) برایم (گرم) میشود چرا که (درد) همان (درد) است.️
1.6
غمگین تیکه دار خسته زندگی فقط اونجا که امیر مقاره میگه:.....
عشق مثل یک خوابی کوتاه ولی شیرین میماند
اما فردایش که از آن خواب بیدار شوی، آرزو میکنی ایکاش هیچوقت این خواب را نمیدیدی.... 💔🥹️
عشق مثل یک خوابی کوتاه ولی شیرین میماند
اما فردایش که از آن خواب بیدار شوی، آرزو میکنی ایکاش هیچوقت این خواب را نمیدیدی.... 💔🥹️
2.0
غمگین شعر روانشناسی عشق خاطرات شیرین امیر مقاره درد بیداری امیر مقاره در این عبارت، به پارادوکس عشق اشاره دار...
دوست داشتن خیلی عجیبه.اخلاق و رفتارت شبیه طرف می شه، قیافهت شبیهش می شه، بوی اون آدمو میگیری، علایقت علایق اون آدم می شه، اهدافش می شه اهدافت، و تمام تو می شه اون. حالا تو این وضعیت فکر کن یه روز از دستش بدی؛ باید دوباره خودتو پیدا کنی دوباره خودتو بسازی.️
1.4
عاشقانه غمگین حقیقت تا آخࢪعمࢪ درگيࢪ من خواهي بود،
و تظاهࢪ ميڪني ڪ نيستي...
مقايسه توࢪا از پا دࢪ خواهد آوࢪد،
“من“ ميدانم به ڪجاي قلبت شليڪ ڪࢪدهام،
“تو“ ديگࢪ خوب نخواهي شد.
️
و تظاهࢪ ميڪني ڪ نيستي...
مقايسه توࢪا از پا دࢪ خواهد آوࢪد،
“من“ ميدانم به ڪجاي قلبت شليڪ ڪࢪدهام،
“تو“ ديگࢪ خوب نخواهي شد.
️
1.7
غمگین عاشقانه مقایسه تظاهر آسیب روانی رنج در این متن، نویسنده به تاثیرات عمیق یک رابطه گذشته...
بختیم یازیلان حالدا قلم سوسدی دایاندی
جوهرجالانیب آق واراقیم قاره بویاندی
بختیم منه بخت اولمادی آنجاق کی ازلدن
بوگردیشی ایامــــدا منـــه ترسه دولاندی
تیکدیم گوزومی طالعیمه شاد اولا کونلوم
بیر سس منی قاندیردی کی طالعده یالاندی
😔😔😔😔😔️
جوهرجالانیب آق واراقیم قاره بویاندی
بختیم منه بخت اولمادی آنجاق کی ازلدن
بوگردیشی ایامــــدا منـــه ترسه دولاندی
تیکدیم گوزومی طالعیمه شاد اولا کونلوم
بیر سس منی قاندیردی کی طالعده یالاندی
😔😔😔😔😔️
1.8
غمگین فلسفی جبر و اختیار نمادگرایی ادبی ادبیات آذربایجانی فلسفه سرنوشت این شعر با تصویرسازی قلمی که از نوشتن بازمیماند و...
مگه من چی دارم که بریزم آقاجون زیر پات
به جز این دلی که باز دوباره خیلی تنگه برات
میخوام صدات کنم حسین (ع) ولی خجالت میکشم
دوباره ناز کن آقاجون دوباره منت میکشم
🥺🖤😭️
به جز این دلی که باز دوباره خیلی تنگه برات
میخوام صدات کنم حسین (ع) ولی خجالت میکشم
دوباره ناز کن آقاجون دوباره منت میکشم
🥺🖤😭️
1.3
What do I have to throw at you, sir?
Except for this heart that is once again very tight for you
I want to call you Hussein (AS) but I am embarrassed
Be nice to me again, sir, I will ask you again.
Except for this heart that is once again very tight for you
I want to call you Hussein (AS) but I am embarrassed
Be nice to me again, sir, I will ask you again.
اونشبکهخبرِمرگمومیشنوی
تکانیمیخوریوتعجبمیکنی
وآخرایِشبباخودتمیگویی:
کهآنشب,شبِخوبیبرایمننبود؛
ومنازتمعذرتمیخوامکهاونشبتروخرابکردم
وکاریکردمباحالِبدبخوابی؛️
تکانیمیخوریوتعجبمیکنی
وآخرایِشبباخودتمیگویی:
کهآنشب,شبِخوبیبرایمننبود؛
ومنازتمعذرتمیخوامکهاونشبتروخرابکردم
وکاریکردمباحالِبدبخوابی؛️
1.8
غمگین روانشناسی روانشناسی فقدان مسئولیت عاطفی همدلی افراطی پشیمانی پیشگیرانه این متن حس عمیقی از پشیمانی پیشگیرانه و عذرخواهی ر...
تا به حال عشق و لذت را چشیده و درک کرده ای ؟ درد و غم و رنج را چطور ؟..
سکانسِ خاطرات دارای پس زمینهٔ سیاهی عمیق ترین تاثیرات ممکن را بر آدمی میگذارند ، سیاه چاله های عمیقی که نیمه های پایانی شب مغز را درگیر خود میکند پر از این خاطراتِ نخواستنی است ؛
« اگر با چنگ و دندان هم تکه های از دست رفته را کنار یکدیگر بچینیم ؛ باز هم به این معنا که همه چیز به حالت سابق خود بر میگردد نخواهد بود »
پس این منجلابِ سیاهی را هم نزدن️
سکانسِ خاطرات دارای پس زمینهٔ سیاهی عمیق ترین تاثیرات ممکن را بر آدمی میگذارند ، سیاه چاله های عمیقی که نیمه های پایانی شب مغز را درگیر خود میکند پر از این خاطراتِ نخواستنی است ؛
« اگر با چنگ و دندان هم تکه های از دست رفته را کنار یکدیگر بچینیم ؛ باز هم به این معنا که همه چیز به حالت سابق خود بر میگردد نخواهد بود »
پس این منجلابِ سیاهی را هم نزدن️
1.4
غمگین روانشناسی نشخوار فکری روانشناسی خاطرات تابآوری روانی پذیرش احساسات متن به زیبایی به پدیده ماندگار خاطرات دشوار اشاره ...
حرف زدم دلمو شکستن. نزدم بازم دلمو شکستن.
تو این دنیا هرکاری کنی بازم جوری میشه که بقیه میخوان.
بعد وقتی خودشونو با خودشون بهشون نشون میدی ناراحت میشن و بازم سرمون خالی میکنن.
اگه این بقیه درست بشن همه چی حله. ️
تو این دنیا هرکاری کنی بازم جوری میشه که بقیه میخوان.
بعد وقتی خودشونو با خودشون بهشون نشون میدی ناراحت میشن و بازم سرمون خالی میکنن.
اگه این بقیه درست بشن همه چی حله. ️
1.7
غمگین روانشناسی رضایت شخصی خودشناسی تایید طلبی توقع اجتماعی متن شما بازتابدهنده چالش دائمی بین اصالت فردی و ا...
میگم:بزرگ شدم
زود تر به ناچار؛
دست به اچار
تو محلمون خنده قاچاق!
هررو دست یکیمون
دستبند آژان
ماشین مینداختم
روکله چار.........
(شایع)️
زود تر به ناچار؛
دست به اچار
تو محلمون خنده قاچاق!
هررو دست یکیمون
دستبند آژان
ماشین مینداختم
روکله چار.........
(شایع)️
2.6
شعر غمگین رپ فارسی استعاره ادبی واقعگرایی اجتماعی سختی زندگی این بخش از شایع، رپر سرشناس، به خوبی تصویرگر دشوار...
شایع:حاجی حال یه ایران بده
چقدر میخواد برسه به جیبام تهش؟
خدا از هر موقعه بگی خواب تره
ندیدکی تیر تو سینه رفیقام زده
جونیمو پیر نشون میدیم
تا بهم میرسیم میگیم یروز میریم
غم و غصه ایرانمونو چلوند دیدی؟!
میگی برو
کجا برم؟
به زبون میگیم):️
چقدر میخواد برسه به جیبام تهش؟
خدا از هر موقعه بگی خواب تره
ندیدکی تیر تو سینه رفیقام زده
جونیمو پیر نشون میدیم
تا بهم میرسیم میگیم یروز میریم
غم و غصه ایرانمونو چلوند دیدی؟!
میگی برو
کجا برم؟
به زبون میگیم):️
2.2
غمگین شایع اعتراض ناامیدی مشکلات اجتماعی شایع در این قطعه، تصویری از ناامیدی و مشکلات اجتما...
داشتم فکر میکردم
کسی میدونه گل مورد علاقه من چیه؟
یا رنگ مورد علاقه ام؟
یا وقتی عصبی و ناراحتم چطوری میشم؟
چی خوشحالم میکنه؟
نوشیدنی سرد مورد علاقم چیه؟
یا نمیدونم هر جزئیاتی راجب من؟
دیدم بله!
هیچکس نمیدونه.️
کسی میدونه گل مورد علاقه من چیه؟
یا رنگ مورد علاقه ام؟
یا وقتی عصبی و ناراحتم چطوری میشم؟
چی خوشحالم میکنه؟
نوشیدنی سرد مورد علاقم چیه؟
یا نمیدونم هر جزئیاتی راجب من؟
دیدم بله!
هیچکس نمیدونه.️
2.1
غمگین تنهایی حقیقت خسته شنیدین میگن تا آخرش باهاتم🙂
این روایت منو و آبجیمه تا آخرین لحظه باهاش بود🙂💔
رفت لباس مراسم جنابندون رو بگیره کنارش بودم؛رفت آرایشگاه واسه حنابندون منم باهاش رفتم🙂رفت لباس عروس بگیر کنارش بودم؛رفت واسه عروسیش آرایشگاه کلا آرایشگاه هامون باهم یک کیلومتر فاصله نداشتن🙂وقتی آقا دوماد آبجیمو داشت از آرایشگاه میبرد همون لحظه هم بودم🙂
من همیشه کنار آبجیم بودم تا از دم در خونش بدرقش کردم و این شد فاصله بین منوآبجیم🥺💔️
این روایت منو و آبجیمه تا آخرین لحظه باهاش بود🙂💔
رفت لباس مراسم جنابندون رو بگیره کنارش بودم؛رفت آرایشگاه واسه حنابندون منم باهاش رفتم🙂رفت لباس عروس بگیر کنارش بودم؛رفت واسه عروسیش آرایشگاه کلا آرایشگاه هامون باهم یک کیلومتر فاصله نداشتن🙂وقتی آقا دوماد آبجیمو داشت از آرایشگاه میبرد همون لحظه هم بودم🙂
من همیشه کنار آبجیم بودم تا از دم در خونش بدرقش کردم و این شد فاصله بین منوآبجیم🥺💔️
2.1
غمگین رفاقتی خواهرانه همدلی فراق خانواده داستان شما یادآور پیوند عمیق خواهرانه است. در فرهن...
[میشود نگاهم کنی؟
گله دارم
از که؟ نمیدانم
از چه؟ نمیدانم
فقط میدانم که، این روز ها دردی بر من سنگینی میکند
که نمیدانم از چیست و از کیست
فقط میدانم که غمگینم و شکسته
دلم آرامش میخواهد، اطمینان میخواهد، امنیت میخواهد
اشکم ریختم تا خالی شوم اما پر شدم، از بی کسی!
میشود مرا در آغوش بگیری؟
در تنگنای آغوشت غرق خواهم شد...] ️
گله دارم
از که؟ نمیدانم
از چه؟ نمیدانم
فقط میدانم که، این روز ها دردی بر من سنگینی میکند
که نمیدانم از چیست و از کیست
فقط میدانم که غمگینم و شکسته
دلم آرامش میخواهد، اطمینان میخواهد، امنیت میخواهد
اشکم ریختم تا خالی شوم اما پر شدم، از بی کسی!
میشود مرا در آغوش بگیری؟
در تنگنای آغوشت غرق خواهم شد...] ️
1.7
غمگین تنهایی ارتباط انسانی اضطراب وجودی درد ناشناخته نیاز به آرامش این متن به زیبایی حس دردی ناشناخته و تمنای عمیق بر...