از آدمی که ذوقشو کور کردین انتظار هیچی نداشته باشین!️
4.2
روانشناسی تیکه دار انگیزه روانشناسی اجتماعی خلاقیت درماندگی آموختهشده این جمله به زیبایی اشاره به اثرات مخرب سرکوب خلاقی...
اثر سرکوب انگیزه: چرا ذوق افراد را کور نکنیم؟:
این جمله به زیبایی اشاره به اثرات مخرب سرکوب خلاقیت و انگیزه در افراد دارد. وقتی ذوق و شور درونی کسی نادیده گرفته یا تضعیف شود، نه تنها بهرهوریاش کاهش مییابد، بلکه میتواند منجر به پدیدهای به نام «درماندگی آموختهشده» شود که فرد دیگر تلاشی برای تغییر وضعیت نمیکند. حفظ فضای امن روانی برای بروز استعدادها اهمیت حیاتی دارد.
راهکار:
برای حفظ انگیزه و ذوق در دیگران، همواره بازخورد سازنده بدهید و پیشرفتهای کوچک را تشویق کنید. این کار حس توانمندی را تقویت کرده و از بروز درماندگی آموختهشده جلوگیری میکند.
خیلی وقت بود که دیگر از غم هایش حرف نمیزد!
مغزو قلبش همه چیز را پذیرفته بود، اما فقط روزها رو سپری میکردبه امید پایان عمرش"️
3.2
غمگین روانشناسی افسردگی پنهان درماندگی آموختهشده پذیرش انفعالی سکوت دردناک این روایت، عمق پذیرش درد را نه به عنوان رهایی، بلک...
فریاد خاموش ذهن:
این روایت، عمق پذیرش درد را نه به عنوان رهایی، بلکه نشانهای نگرانکننده از فرسودگی روان و بیتفاوتی نسبت به آینده بیان میکند. در روانشناسی، این حالت میتواند به «درماندگی آموختهشده» اشاره داشته باشد؛ جایی که فرد در مواجهه با مشکلات متوالی، دست از تلاش برداشته و وضعیت ناگوار را بهعنوان سرنوشت محتوم میپذیرد. این سکوت، فریادی پنهان است که نیازمند توجه و حمایت است.
راهکار:
اگر با چنین احساسی روبرو هستید یا کسی را در این حال میشناسید، به یاد داشته باشید که سکوت، بار غم را سنگینتر میکند. صحبت با یک دوست مورد اعتماد، خانواده، یا یک متخصص روانشناس، اولین گام برای شکستن این چرخه و یافتن راه حل است. درخواست کمک، نشانه قدرت است، نه ضعف.
همیشه من باید درک میکردم
چه آدما رو چه شرایطو
همیشه وقتی میخواستم دردمو بگم
وقتش نبود شرایطش نبود خانوادم حوصله ی شنیدنش رو نداشتن یا اگه میگفتم چیزی بجز بی تفاوتی و سرزنش نمیدیدم ولی حالا
حالا که ساکت شدم، سرد شدم، بی ذوق شدم، عصبی شدم، مشکلاتمو بی کسی نمیگم ازم میپرسن چرا
چرا اینطوری شدی چرا مشکلاتتو با ما در میون نمیزاری
شما خودتون این کارو کردین دیگه حق پرسیدن این سوالا رو ندارین...! ️
4.5
غمگین روانشناسی درماندگی آموختهشده سلامت روان حد و مرزهای عاطفی نادیدهانگاری عاطفی این تجربه که بارها تلاش برای بیان درد با بیتفاوتی...
چرایی سکوت؛ پیامدهای نادیدهانگاری عاطفی در روابط:
این تجربه که بارها تلاش برای بیان درد با بیتفاوتی یا سرزنش مواجه شود، به پدیدهای به نام «نادیدهانگاری عاطفی» منجر میشود. در روانشناسی، این اتفاق میتواند حس «درماندگی آموختهشده» را در فرد ایجاد کند؛ جایی که فرد یاد میگیرد تلاش برای ابراز نیازهایش بیفایده است و در نهایت به سکوت و کنارهگیری میگراید. این تغییر نه یک انتخاب، بلکه واکنشی دفاعی به عدم همدلی مداوم است.
راهکار:
اگر خود را در چنین وضعیتی میبینید، آموختن «حد و مرزهای عاطفی» ضروری است. این مهارت به شما کمک میکند تا با وضوح بیشتری نیازهای خود را بیان کرده و از خود در برابر بیتفاوتیهای مکرر محافظت کنید. یافتن فضایی امن برای گفتگو، حتی خارج از دایره معمول، میتواند نقطه شروعی برای التیام باشد.
فکر میکنم یکی از ظالمانه ترین تجربه های هر آدمی،تجربه کور شدن یه ذوق خیلی عمیقه.
یهو برای یه مدت طولانی همه چیز تاریک میشه!️
4.6
غمگین روانشناسی روانشناسی انگیزه درماندگی آموختهشده ناامیدی تجربه «کور شدن ذوق عمیق» که به آن اشاره کردید، از ...
کور شدن ذوق: کاوشی روانشناختی در انگیزه و درماندگی:
تجربه «کور شدن ذوق عمیق» که به آن اشاره کردید، از نظر روانشناسی با مفهوم «درماندگی آموختهشده» قرابت دارد. این پدیده زمانی رخ میدهد که فرد پس از تلاشهای مکرر و بیثمر برای غلبه بر یک مانع، دست از تلاش میکشد و احساس میکند کنترلی بر اوضاع ندارد، حتی اگر راهحلهایی وجود داشته باشد. این توقف در ذوق، نه تنها یک حالت گذرا، بلکه ریشهایتر است و بر انگیزه درونی فرد تأثیر عمیقی میگذارد.
راهکار:
برای مقابله با «کور شدن ذوق»، فعالیتهای کوچک و لذتبخش را امتحان کنید. موفقیتهای کوچک، حس کنترل و توانمندی را بازمیگردانند و میتوانند جرقهای برای احیای انگیزههای عمیقتر باشند. به تدریج گامهای بزرگتر بردارید.
در آخرین خط نامه ی خداحافظیاش نوشته بود :
«دلم با رفتن نبود، اما دیگر راهی نداشتم»
.️
3.9
غمگین روانشناسی اجبار درماندگی آموختهشده تضاد درونی فقدان انتخاب این جمله، تضاد عمیق بین خواست درونی و اجبار بیرونی...
جدایی از سر اجبار: تضاد قلب و واقعیت:
این جمله، تضاد عمیق بین خواست درونی و اجبار بیرونی را به زیبایی نمایش میدهد. از منظر روانشناسی، مواجهه با موقعیتی که در آن فرد «انتخابی جز انجام کاری ناخواسته ندارد»، میتواند منجر به احساس درماندگی آموختهشده شود؛ جایی که فرد حتی پس از رفع موانع نیز خود را ناتوان از تغییر میبیند.
راهکار:
در مواجهه با احساس فقدان انتخاب، به یاد داشته باشید حتی در محدودترین شرایط نیز میتوانید بر واکنشهای درونی خود کنترل داشته باشید. تمرکز بر پذیرش و یافتن کوچکترین فرصتها برای بازیابی حس عاملیت، کمککننده است.
آسمان قسمت ما بود که بی بال شدیم
دل به فریاد سپردیم ولی لال شدیم .
ما به این هنجره گفتیم که لب وا نکند
عاقبت پای سکوت دل مان چال شدیم:)))
️
4.4
غمگین روانشناسی سکوت احساسات پنهان درماندگی آموختهشده رهایی درونی این شعر به زیبایی تضاد درونی انسان را به تصویر می...
اسارت سکوت: شعری از اعماق احساسات پنهان:
این شعر به زیبایی تضاد درونی انسان را به تصویر میکشد: تلاشی برای پنهان کردن درد که در نهایت به اسارت سکوت منجر میشود. از منظر روانشناسی، این میتواند نشانهای از «درماندگی آموختهشده» باشد؛ زمانی که فرد باور میکند هر تلاشی برای تغییر بیفایده است و در نتیجه، از بیان خود دست میکشد. اما فراموش نکنیم، رهایی گاهی از دل همین صداهای پنهان آغاز میشود.
راهکار:
اگر این احساس اسارت در سکوت را تجربه میکنید، نوشتن (حتی برای خودتان) یا صحبت با یک دوست مورد اعتماد میتواند گامی کوچک اما قدرتمند برای رهایی باشد. بیان احساسات، راهی برای باز کردن قفل دل است.
سه چیز هَست که #تَحَمُلِش خیلی سَخته!!
یک : #حَق با تو باشه وَلی بِهِت #زور بِگَن!..
دو : بِدونی دارَن بِهِت #دُروغ میگَن وَلی نَتونی #ثابِت کُنی!..
سه : نَتونی حَرف #دِلِتو بِزَنی وَ مَجبور بِشی #سُکوت کُنی!..)️
4.3
غمگین روانشناسی فشار روانی درماندگی آموختهشده عدم توانایی ابراز احساس بیعدالتی این سه موقعیت به خوبی بار روانی سنگین ناشی از عدم ...
سه وضعیت طاقتفرسا: سکوت اجباری و فشار روانی:
این سه موقعیت به خوبی بار روانی سنگین ناشی از عدم توانایی در ابراز حقیقت یا بیان احساسات را به تصویر میکشند. در روانشناسی، این حالت میتواند منجر به پدیده "درماندگی آموختهشده" شود؛ جایی که فرد با وجود آگاهی از حقیقت، به دلیل موانع بیرونی و تجربه سکوت اجباری، احساس ناتوانی عمیقی میکند. مهم است که حتی در این شرایط، راهی برای پردازش درونی این احساسات بیابیم تا از فشار روانی آن کاسته شود.
راهکار:
در مواجهه با این موقعیتها، یافتن راهی برای ابراز درونی احساسات، حتی از طریق نوشتن یا گفتوگو با فردی امین، میتواند از بار روانی بکاهد. این کار به شما کمک میکند تا احساسات سرکوبشده را پردازش کرده و از تبدیل شدن آنها به درماندگی مزمن جلوگیری کنید. حفظ سلامت روان در گرو شناسایی و مدیریت این فشارهاست.
نا امیدی روانو بهم میریزه !️
4.3
غمگین روانشناسی روانشناسی ناامیدی سلامت روان درماندگی آموختهشده «نا امیدی روانو بهم میریزه!» جمله درستی است. از دی...
ناامیدی و روان: درک تاثیر آن بر سلامت ذهن:
«نا امیدی روانو بهم میریزه!» جمله درستی است. از دیدگاه روانشناسی، ناامیدی مزمن میتواند منجر به پدیدهای به نام «درماندگی آموختهشده» شود. در این حالت، فرد حتی در مواجهه با فرصتها و راهحلها نیز احساس ناتوانی میکند و کنشپذیریاش کاهش مییابد. این چرخه ذهنی میتواند سلامت روان را جدی به خطر بیندازد و نیازمند توجه است.
راهکار:
در مواجهه با ناامیدی، شروع به انجام کارهای کوچک و قابل دستیابی کنید. این گامهای ریز، حس کنترل را تقویت کرده و چرخه درماندگی آموختهشده را میشکند، حتی اگر در ابتدا بیاثر به نظر برسند.
تلاش کردن برای یه آدم غلط به مرور باعث میشه واسه آدمه درست هم تلاش نکنی.️
4.2
عاشقانه روانشناسی روانشناسی رابطه درماندگی آموختهشده انتخاب درست تلاش بیثمر این جمله به شکل عمیقی به تأثیر تلاشهای بیثمر بر ...
تلاش بیثمر در رابطه و پیامدهای روانی آن:
این جمله به شکل عمیقی به تأثیر تلاشهای بیثمر بر روحیه فرد اشاره میکند. در روانشناسی، این پدیده میتواند به مفهوم "درماندگی آموختهشده" مرتبط باشد؛ جایی که تجربیات منفی مکرر، حتی در شرایط جدید و مثبت، منجر به کاهش انگیزه و باور به اثربخشی تلاش میشود. این بینش، اهمیت انتخابهای اولیه و محافظت از ظرفیت روانی برای تلاشهای آتی را پررنگ میکند.
راهکار:
قبل از سرمایهگذاری عاطفی، با خودکاوی، الگوهای ناموفق گذشته را شناسایی کنید. درک این الگوها به شما کمک میکند تا انتخابهای آگاهانهتری داشته باشید و از تکرار تجربههای فرساینده جلوگیری کنید.
کاشکی قبری داشتم که روش بنویسند
خسته بود به هر دری میزد بسته بود
مهربان بود اما مهر ندید
باوفا بود اما وفا ندید
تنها بود اما با دلی بازی نکرد
زنده بود اما زندگی نکرد
تنها آرزویش مرگ بود
️
3.7
غمگین تنهایی فرسودگی روانی درماندگی آموختهشده تنهایی عمیق بحران وجودی این نوشته به خوبی بیانگر حس عمیق فرسودگی روانی و ن...
آرزوی یک زندگی نزیسته: حکایت تنهایی و فرسودگی:
این نوشته به خوبی بیانگر حس عمیق فرسودگی روانی و ناتوانی در یافتن معنا در زندگی است، حتی با وجود نیتهای پاک. در روانشناسی، گاهی این حس «زیستن بدون زندگی» نشانهای از خستگی مفرط روحی یا تجربهی «درماندگی آموختهشده» است، جایی که فرد با وجود تلاش، امیدی به تغییر نمیبیند و این خود به تنهایی و انزوای بیشتر دامن میزند. درک این ابعاد میتواند اولین گام برای یافتن روزنههای امید باشد.
راهکار:
وقتی حس میکنید زندگی نکردهاید و به بنبست رسیدهاید، به یاد داشته باشید که درخواست کمک نشانه قدرت است. گفتگو با یک مشاور یا دوست مورد اعتماد میتواند راهگشای یافتن امید و معنای دوباره باشد. گاهی کوچکترین تغییر، بزرگترین تفاوت را ایجاد میکند.
ذوق کردیم کنسل شد ، ذوق نکردیم کنسل شد به یکی گفتیم کنسل شد ، به هیچکی نگفتیم کنسل شد ، برنامه ریزی کردیم کنسل شد ، برنامه ریزی نکردیم کنسل شد . دیگه دارم نمیتونم !️
3.6
غمگین روانشناسی درماندگی آموختهشده بیاختیاری روانشناسی ناامیدی این حس که «هر کاری کنی، نتیجه یکی است» پدیدهای رو...
وقتی هر تلاشی به کنسلی ختم میشود: احساس درماندگی:
این حس که «هر کاری کنی، نتیجه یکی است» پدیدهای روانشناختی به نام «درماندگی آموختهشده» است. وقتی فرد احساس میکند که بر موقعیتها کنترلی ندارد، حتی اگر راههایی برای تغییر باشد، ممکن است از تلاش دست بکشد. این شناخت به ما کمک میکند تا الگوهای ذهنیمان را بهتر درک کنیم.
راهکار:
برای رهایی از این حس بیاختیاری، روی یافتن یک جنبه کوچک و قابل کنترل در موقعیتهای مشابه تمرکز کنید. حتی تغییر جزئی در واکنش یا برنامهریزی میتواند حس قدرت شخصی را برگرداند و از چرخه درماندگی خارج کند.
یه روز میرسه که دیگه طاقت ندارم،
یه شب سرد و تاریک که صدای هیچکی رو نمیشنوم،
فقط بغضم و سکوتی که توی دلم میشکنه،
نمیدونم کی قراره این درد لعنتی تموم بشه...️
3.6
غمگین تنهایی درماندگی آموختهشده درد عمیق روانشناسی احساسات منفی این ابیات، تصویری عمیق از حس بیپناهی و درماندگی ر...
درماندگی و تنهایی: درک ریشههای درد عمیق:
این ابیات، تصویری عمیق از حس بیپناهی و درماندگی را به نمایش میگذارد، حالتی که در روانشناسی از آن به عنوان «بییاوری آموختهشده» یاد میشود. این حس که فرد در مواجهه با چالشها کنترلی ندارد و تلاشهایش بیثمر است، میتواند ریشههای عمیقی در تجربیات گذشته داشته باشد و درک آن اولین گام برای یافتگی راهی به سوی رهایی است.
راهکار:
در زمانهای دشوار، شناسایی و کمکگرفتن از متخصصان سلامت روان اولین گام برای شکستن چرخه درماندگی است. یادتان باشد صحبتکردن و به اشتراک گذاشتن احساسات میتواند شروعی برای یافتن راهحل باشد و شما تنها نیستید.
آدمی که حالش خوب نیست خودش بیشتر از همه اذیت میشه ، بیشتر از هر کسی عذاب وجدان داره واسه اینکه حال بقیه رو بد میکنه ، بیشتر از هرکسی میخواد دوباره بخنده و مثل قبل شه ، پس ؛ هی هروز هر ساعت هر دقیقه اینارو بهش نگید ، چون فقط باعث میشید حس کنه نبودنش بهتر از بودنشه!️
3.3
روانشناسی مهربانی درماندگی آموختهشده سلامت روان ارتباط همدلانه روانشناسی حمایت متن به درستی به این نکته اشاره میکند که افراد درگ...
حمایت عاطفی از افراد با حال بد: روانشناسی برخورد صحیح:
متن به درستی به این نکته اشاره میکند که افراد درگیر حال بد، خودشان بیشترین آسیب را میبینند. در روانشناسی، تکرار مداوم و سرزنشآمیز وضعیت یک فرد میتواند منجر به 'درماندگی آموختهشده' (Learned Helplessness) شود، جایی که فرد باور میکند هیچ کنترلی بر وضعیت خود ندارد. حمایت واقعی یعنی فهم این چرخه و ایجاد فضایی امن و بیقضاوت.
راهکار:
به جای تکرار وضعیت نامناسب، سعی کنید شنونده فعال باشید و بدون قضاوت به او فضا دهید. این رویکرد، حس امنیت ایجاد میکند و فرصت خودبازگشت را فراهم میسازد، چرا که فرد نیاز به درک شدن دارد نه سرزنش.
بابایی کجایی قلب دخترتو
پودر کردن ویه گوشه انداختنش
که نه میتونه بلند شه نه میتونه عاشق شه:))️
2.7
غمگین روانشناسی آسیب عاطفی درماندگی آموختهشده بهبود روحی رابطه پدر و دختری تصویر 'قلب پودر شده' استعارهای قوی از آسیبی عمیق ...
آسیب عاطفی: ندای قلب دختری به پدرش:
تصویر 'قلب پودر شده' استعارهای قوی از آسیبی عمیق است که میتواند حس ناتوانی را به دنبال داشته باشد. در روانشناسی، این حالت گاهی با مفهوم 'درماندگی آموختهشده' گره میخورد؛ جایی که تجارب تلخ گذشته، مسیر بازیابی و امید را مسدود میکند. اما حقیقت این است که حتی در عمیقترین زخمها، قدرت درونی برای بازسازی و شروع دوباره شگفتانگیز است و هیچ قلبی برای همیشه پودر نمیماند. این زخمها، با مراقبت و زمان، میتوانند به بستری برای رشد و قدرت جدید تبدیل شوند.
راهکار:
در مواجهه با چنین درد عمیقی، اولین قدم پذیرش احساسات و مهربانی با خود است. به یاد داشته باشید که درخواست کمک از یک متخصص (مانند مشاور یا روانشناس) میتواند راهگشای مسیر بازیابی و درک عمیقتر «درماندگی آموختهشده» باشد. این گام، نخستین نور امید در تاریکترین لحظات است.
درگیر قفسی بودیم که فقط نرده داشت و سقفی وجود نداشت و به راحتی میتونستیم از ان در بیاییم ولی ما بالی نداشتیم🥲️
1.8
غمگین روانشناسی محدودیتهای ذهنی درماندگی آموختهشده توانمندسازی فردی فرصتهای از دست رفته این متن به زیبایی تضاد بین آزادی ظاهری و محدودیت و...
قفس بیسقف: راز محدودیتهای ذهنی و بال نداشتن:
این متن به زیبایی تضاد بین آزادی ظاهری و محدودیت واقعی را به تصویر میکشد. گاهی اوقات، مهمتر از نبود سقف (فرصتهای باز)، نداشتن بال (ابزار، مهارت یا اراده) برای پرواز است. این مفهوم در روانشناسی به «محدودیتهای ادراکشده» یا «درماندگی آموختهشده» شباهت دارد، جایی که فرد حتی با وجود راه خروج، به دلیل عدم باور به تواناییهایش، در وضعیت موجود باقی میماند.
راهکار:
به جای حسرت نبود بال، بر روی پرورش توانمندیهای درونی خود تمرکز کنید. اغلب، 'بالهای' ما مهارتها، دانش یا تغییر نگرشی هستند که با تلاش و خودشناسی میتوانیم آنها را کشف و تقویت کنیم. مسیر آزادی واقعی از درون آغاز میشود.
کلانشد،
گفتمدوستدارمنشد،گفتمخوشممیادازتنشد
گفتمازتمتنفرمنشد،گفتمولمنکننشد
اومدمفراموشکنمنشد،اومدمازنوبسازمنشد
اومدمخرابکنمهمهچیونشد،اومدمبهشنزدیکبشم
بازمنشد،ازاولشکلانشد.
️
2.0
غمگین روانشناسی درماندگی آموختهشده ناکامی احساس بیقدرتی تقلاهای بیثمر این متن به شکلی قدرتمند، مفهوم روانشناختی «درماندگ...
حس درماندگی: وقتی هیچ تلاشی نتیجه نمیدهد:
این متن به شکلی قدرتمند، مفهوم روانشناختی «درماندگی آموختهشده» را به تصویر میکشد. زمانی که فرد به طور مکرر رویکردهای مختلف، حتی متناقض، را برای یک موقعیت امتحان میکند و همه را بیثمر میبیند، احساس عمیقی از بیقدرتی و ناتوانی در تغییر شرایط در او شکل میگیرد. این فقط درباره شکست خوردن در یک چیز نیست، بلکه اعتقاد به این است که «هیچ کاری» تأثیری نخواهد داشت.
راهکار:
برای غلبه بر درماندگی، گامهای کوچک و قابل کنترل را شناسایی کنید. موفقیتهای جزئی، حتی در مسائل کماهمیت، میتوانند حس کنترل را بازگردانده و انگیزه برای تلاشهای بزرگتر ایجاد کنند.
به نرسیدنها عادت کردهام، جزئی از وجودم شدهاند، حتی در تمامی داستانها و تصوراتِ پرداختهی ذهنم، خسته و پریشانم، گوشهای افتادهام و در حال سوگواری برای تلاشهای بیسرانجام میباشم.️
2.8
غمگین روانشناسی درماندگی آموختهشده یاس و ناامیدی روانشناسی تلاش بیسرانجام این احساس عادت به نرسیدن و خستگی مفرط، میتواند نش...
روانشناسی یاس: درک درماندگی آموختهشده:
این احساس عادت به نرسیدن و خستگی مفرط، میتواند نشانهای از پدیدهی روانشناختی «درماندگی آموختهشده» باشد. این حالت زمانی رخ میدهد که فرد پس از تجربهی مکرر شکستها یا عدم کنترل بر وقایع، حتی با وجود فرصتهای جدید، دست از تلاش برمیدارد و تسلیم شرایط میشود. درک این الگو، نخستین گام برای بازسازی امید و یافتن مسیرهای تازه است.
راهکار:
برای غلبه بر این احساس، تلاش کنید اهداف بسیار کوچک و قابل دستیابی را تعیین کرده و موفقیت در آنها را جشن بگیرید. این کار به تدریج حس کنترل و امید را بازسازی کرده و چرخهی درماندگی آموختهشده را میشکند.
تعارفی که نداریم، بال و پر زخمیم
قفس به فرض که وا شد کجا فرار کنیم؟🥺🖤️
2.7
غمگین فلسفی درماندگی آموختهشده ناامیدی آزادی درونی یأس فلسفی این شعر به طرز ماهرانهای به مفهوم «درماندگی آموخت...
قفسِ باز و بالهای زخمی: درک مفهوم درماندگی:
این شعر به طرز ماهرانهای به مفهوم «درماندگی آموختهشده» اشاره دارد. گاهی اوقات، حتی با برداشته شدن موانع بیرونی، زخمهای درونی و یأس باعث میشوند که چشمانداز رهایی بیمعنی به نظر برسد. این فقط قفس نیست که زندانی میکند؛ بالهای زخمی نیز همین کار را میکنند.
راهکار:
برای غلبه بر احساس درماندگی، بر یافتن «یک قدم کوچک» برای بهبود شرایط درونی تمرکز کنید. گاهی شروعهای کوچک، مسیرهای بزرگی به سوی رهایی میگشایند و بالهای زخمی را ترمیم میکنند.
میدونی تامیخوای به این وضعی که توشی عادت کنی یه بلای صد برابر بدتر نازل میشه که دوباره باید ازاول همه این مراحل روطی کنی
اول که سرش کلا زندگی کردن یادت میره و یه ماه اولش ناراحتیه بعد میری تو فکر دلیل اون اتفاق بعد خودتو مقصر میدونی وقتی زمان زیادی گذشت وخسته شدی از فکر کردن کم کم از شدت خستگی بی تفاوت و بی حس میشی وتا میای باهاش کنار بیای و زندگی کردن رو شروع کنی دوباره یه اتفاق دیگه میوفته و این تازه اول ماجراست...️
1.9
غمگین روانشناسی درماندگی آموختهشده چرخه تکرار فرسودگی روانی فشار مزمن این متن به زیبایی چرخه «فشار مزمن و سازگاری» را تر...
چرخه بیپایان خستگی و درماندگی: فرسودگی روانی:
این متن به زیبایی چرخه «فشار مزمن و سازگاری» را ترسیم میکند. زمانی که فرد دائماً با چالشهای جدید روبهرو میشود و فرصت کافی برای التیام و بازسازی پیدا نمیکند، دچار فرسودگی و احساس درماندگی آموختهشده میشود. این تنها ناراحتی نیست، بلکه تحلیل رفتن مکانیزمهای انطباقی است که میتواند به بیتفاوتی و بیحسی منجر شود.
راهکار:
برای شکستن این چرخه فرسودگی، آگاهی از الگوهای فکری و هیجانی خود قدم اول است. به جای مقاومت یا بیحسی، پذیرش احساسات را تمرین کنید و به دنبال حمایت حرفهای یا اجتماعی باشید. این کمک میکند تا از تله درماندگی آموختهشده خارج شوید و ابزارهای جدیدی برای مواجهه با چالشها پیدا کنید.