بیو غمگین |متن کوتاه و غمگین

چرا‌نخوابیدم؟!
من‌سعی‌داشتم‌بخوابم‌ولی‌بعدش‌هی‌یادم‌افتاد‌خاطراتش :)))️

من چقدر گفتم بمون از ادما سیرم؟!🙂زیادی دوسش داشتم دلشو زدم🖤️

‌‌

آخرشم نفهمیدم دوسم داشتی یا فقط بازیت خوب بود.

‌‌‌‌‌️

تو درداتو میگی...
ولی اونا حرف از دیوونگیت میزنن🩶🖇️.️

سکوت و لبخند دو ابزار قدرتمندند‌‌...!:)️

باران که می بارد
دلم برایت تنگ تر می شود
راه می افتم
بدون چتر، من بغض می کنم، آسمان گریه️

غمی در سینه دارم که لحظه به لحظه را به کامم تلخ کرده🖤💔️

صدبار گفتم می‌روم یکبار نگفتی بمان،
یکبار گفتی می‌روم صد قفله کردم خانه را🦋️

باورکن بودن بعضیا تنها ترت میکنه :))️

°°•°^ ‏قلبئ كه‍ توسطِ خانواده بشکنه‍ ، دیگه‍ غریبه‍ ها نمیتونن بشکوننش;¡°°•°^️

از آدما متنفرم چون هیچکدوم پیشم نموندن🖤🥀️

خیلی خوشم میاد از اون ادمایی که میدونن دارن بهت اسیب میزنن قشنگ دارن با چشمای خودشون میبینن فقط مونده خودتو همون وسط جلو چشماش دار بزنی ولی بازم به کارشون ادامه میدن و بعدش* میگن ناراحت که نشدی؟*
نه بابا ناراحت شم؟نه بابا راحت باش ادامه بده ناراحت نشدم فقط کم مونده خودمو دار بزنم همین ولی اشکالی نداره منو چه به ناراحت شدن؟ یعنی عاشقتونم 😅خیلی خوب و جالبین واقعا😅😅💔🥲️

زمان هیچوقت هیچیو درست نمیکنه فقط عادیش میکنه همین :))️

دیگه به خاک هم نمیشه تکیه کرد😔️

ب خودت میای میبینی
ساعت هاست داری فکر میکنی اما نمیدونی به چی..🖤️

"به مقدار زیادی ویرانم ولی خب درس دارم باید زنده بمانم"️

وَ مَن پُرَم اَز نِمیدآنَم هآیی کِه میدآنَم...️

#من میگم باورتون نمیشه
ولی آخرین حرفم برات باشه ...!
تا نکشی نمیفهمی 🖤🚬️

کی فکرشو می کرد تو این سن انقدر
غمگین و بلاتکلیف باشیم🖤💔️

داستان کوتاه#
دختره میخواست پسره براش حلقه بگیره
پسره براش عروسک خرسی بزرگ میگیره
دختره عصبی میشه
عروسک رو پرت می‌کنه وسط خیابون
پسره میره که عروسک رو برداره
ماشین میزنه بهش میمیره
تو روز خاک سپاریش ...
دختره عروسک رو بر میداره
میشینه کنار قبر پسره
عروسک رو بغل می‌کنه
میبینه دست عروسک یکم از دوختش پاره شده
داخلش رو که نگاه می‌کنه
میبینه حلقه تو دست عروسکه
حلقه رو در میاره
بغض تو گلوش گیر می‌کنه ...💔🥲🖤️

ஜ۩۞۩ஜ سختـہ یهو تنهاشـے ஜ۩۞۩ஜ❤️‍🩹🚶️

دوست ندارم ؟
پس بگ گراند گوشیم چی میگه ؟😊✨️

"‌اگر‌بال‌و‌پری‌هم‌باشد،دگر‌شوق‌پرواز‌نیست🌒🕊"️

دور تو هم یک روز خالی میشه 🙂💔
همه روزا واست تکراری میشه 😅🖤️

٫٫سلامتی خنده هام که واسه حفظ ظاهره..»⛓️️

شعار نیستم که ، تاریخ مصرفم تمام شود '️

‏و او بازهم در خلوت خود گریست، چون می‌دانست زخم هایش خوب نخواهد شد.️

یه روم نمیارم اما !🙃

یه گوشه از قلبم 🖤

برای تمام چیزایی که حقم نبود تجربشون کردم!🥀

درد میکنه...💔
️