بیو غمگین |متن کوتاه و غمگین

و آیا این را می‌دانستی غمگین‌ترین جای مجسمه، لبخندی‌ست که با چاقو تراشیده‌اند؟!️

مگه من چی دارم که بریزم آقاجون زیر پات

به جز این دلی که باز دوباره خیلی تنگه برات

میخوام صدات کنم حسین (ع) ولی خجالت میکشم

دوباره ناز کن آقاجون دوباره منت میکشم



🥺🖤😭️

ـ شـבـہ ـבلتنگ بشوے ، چارـہ نیابے جز اشک؟!🥺
ـ من بـہ این چاره‌ے بیچارـہ ـבچارم هر شب.🙃💔️

شادی رو میشه تو تاریک‌ترین لحظات پیدا کرد، فقط اگه یه نفر یادش باشه که چراغو روشن کنه

......️

کاش میشد آدم یهو از همه جا بذاره بره و هیچ ردی ازش باقی نمونه.️

بختیم یازیلان حالدا قلم سوسدی دایاندی

جوهرجالانیب آق واراقیم  قاره بویاندی

بختیم منه بخت اولمادی آنجاق کی ازلدن

بوگردیشی ایامــــدا منـــه ترسه دولاندی

تیکدیم گوزومی طالعیمه شاد اولا کونلوم

بیر سس منی قاندیردی کی طالعده یالاندی
😔😔😔😔😔️

داستان عشقمانه یه شهر میدانه،بیا دیوانه
نزار حسرت داشتنت به دلم بمانه...!️

حدس می‌زنم بخشی از رسم دنیا همین است،که شاهد از بین رفتن تمام آن چیز‌هایی باشیم که دوستشان داریم!️

گ‍فت:« ه‍عی بی‍خ‍ی‍ال می‍گذره م‍ی‍ره
گفتم م‍ی‍گ‍ذره م‍ی‍ره ول‍ی ردش‍ م‍ی‍م‍ونه💔🖤
️

این جمله عمق باور به خداست ، میگه:

نه من آنم که دَست از دعا بردارم
نه تو آنی که دَست خالی برگَردانی یا رب!️

ینی اونم ب ان و اف بودنم زل میزنه؟ ️

خاک سرده ، بعد یه مدت مرده فراموش میشه..
ولی من هنوز فراموش نکردم چه بلایی سرم آوردی...
با اینکه برام مُردی ولی هنوز زخمات رو تنمه..💔️

ما از دل ها رفتیم بگذار از یادها هم برویم🖤:)️

بی ت بغضو دوختن ب من
نزا روزام کوفتم بشن
خندمو فروختم ب غم
من حاضرم جونم بدم برگردی ...:)🖤️

باهات سرحرفو باز کنم ؟!
من سر چسبم نمیتونم باز کنم🎀️

بس‌ که بی کس شده‌ام، لحظه‌ی مرگم باید
به سرِ دوش خودم ،نعش خودم را ببرم️

آرزوی ما واسه یکی دیگه برآورده شد:)🖤🕊

³:⁰⁰️

غصه نخور مسافر اینجا ما هم غریبیم

از دیدن نور ماه یه عمره بی نصیبیم

فرقی نداره بی تو بهارمون با پاییز

نمی بینی که شعرام همه شدن غم انگیز ؟️

اون‌شب‌که‌خبرِ‌مرگمو‌میشنوی
تکانی‌میخوری‌و‌‌تعجب‌میکنی
و‌آخرایِ‌شب‌با‌خودت‌میگویی‌:
که‌آن‌شب‌,شبِ‌خوبی‌برای‌من‌نبود؛
و‌من‌‌ازت‌معذرت‌میخوام‌که‌اون‌شبت‌رو‌خراب‌کردم
و‌کاری‌کردم‌با‌حالِ‌بدبخوابی؛️

شایدم من زودرنج نیستم؛و این تویی که واقعا حرفات دل می‌شکنه.️

تا به حال عشق و لذت را چشیده و درک کرده ای ؟ درد و غم و رنج را چطور ؟..
سکانسِ خاطرات دارای پس زمینهٔ سیاهی عمیق ترین تاثیرات ممکن را بر آدمی میگذارند ، سیاه چاله های عمیقی که نیمه های پایانی شب مغز را درگیر خود میکند پر از این خاطراتِ نخواستنی است ؛
« اگر با چنگ و دندان هم تکه های از دست رفته را کنار یکدیگر بچینیم ؛ باز هم به این معنا که همه چیز به حالت سابق خود بر میگردد نخواهد بود »
پس این منجلابِ سیاهی را هم نزدن️

هرچقدم که از صبح سعی کنم خوب بنظر بیام، شب که میشه، غم دست میندازه دور گردنم، با تمام قدرت فشار میده.️

حرف زدم دلمو شکستن. نزدم بازم دلمو شکستن.
تو این دنیا هرکاری کنی بازم جوری میشه که بقیه میخوان.
بعد وقتی خودشونو با خودشون بهشون نشون میدی ناراحت میشن و بازم سرمون خالی میکنن.
اگه این بقیه درست بشن همه چی حله. ️

[[چشمانم را باز کرבه، ولے בیگر نبوב، خطاهایم او را از من בور کرב ... خوבِ قبلیم را مے گویم:(
[[
️

زندگیمون مثه یه نوت پیانوعه که حتی خود سازندش با ساختن آخرین نوت اشک میریزه ∳️

تو ابن جهان که ...
ارزش زن به زیبایی...
و ارزش مرد به دارایی...
دنبال انسانیت نباش پیداش نمیکنی...️

اینکه‌دارم‌سعی‌می‌کنم‌جوری‌رفتار‌کنم‌که‌
انگار‌دیگه‌برام‌مهم‌نیست..‌داره‌منو‌از‌درون‌می‌کشه-!)

✞.مُردِه‌مُتَحَرِک.✞️

من مشکلات زندگیمو دوست دارم🖤
اگه بد بود منو ساخت🌱✌️
اگه خوب بود زندگیمو قشنگ کرد....)️