متن های کوتاه غمگین / جدیدترین بیو های غمگین [آذر 1404]

دَردِ هَر اِنصآن بآ قُطرِ صیگآرِش مُشَخَص میشه..!

چرا همیشه یکی و دوست داری که اون یکی دیگه رو دوست داره :)؟

ڪاش میشد دست اتفاق هاے تلخ زندگے را میگرفتیم تا نیوفتند...

بازم چشم میزارم تا تو برگردی دوباره پیشم...»

دلم آغوشی از جنس خاک میخواهد...

. اهنگامو به نصف افراد دور برم ترجیح میدم.

ٵڂہ ࢪڢٺٵࢪٵݜ ݦنۅ כێۅۅنݦ ڪࢪכہ ٵڱہ כێכێنݜ ݕݜ ݕڱێכ ݕࢪڱࢪכہ🙂🖤

رویاها بی دلیل نمیمیرن حتما یه قاتلی دارن :)

زندگی قصه تلخیست که از اغازش بس که ازرده شدم چشم به پایان دارمـ...

میگن مرگ حقه پس چراحق منو نمیدین؟!

ببخشیداگه اذیتتون میکنم به همین زودیامیرم راحت میشینツ

دلم اغوشی میخواهدازجنس قبر دلم خوابی میخواهدازجنس مرگـ...

زمستان❄مرا یاده رفتگانم می اندازد... 🖤⃟🖤⃟

زندگیمون برخلاف آرزوهامون گذشت ...⏳

~[میخندَم بِه جَهانی کِه غَمش رٰا بِه رُخ مٰا میکِشَد!:)]

خورد شدمو خندیدم تا تو نشکنی ... :)

کشتی من به گل نشست ناخدای خوبی نداشت ):

یه روز میرسه ک همه رفیقام مشکی پوشنو من سفید پوش🙃

چقدر شکستم تو خودم بی صدا🔇

هر شب آب نمک قرقره می کند
گلو درد دارند چشم هایم !

گاهی لب های خندان
بیشتر از چشم های گریان درد می کشند

خدایا به ی گانگیت قسم مارا به انچه قسمت مان نیست وابسته نکن ....(-💔-)

ای کاش هرگز بغلم نمیکردی، مگر نمیدانستی کـ عاشِق میشوم

من محالم؛
تو به ممکن شدنم فکر نکن!

#علیرضا_آذر