متن های بلند تنهایی / بهترین متن تنهایی [پیشنهادی]

تو نباشی...
جهان صدای خودش را گم می‌کند.
ساعت‌ها می‌چرخند، اما زمان نمی‌گذرد.
باد می‌وزد اما هیچ‌چیز تکان نمی‌خورد.
تو نباشی، دلم می‌ماند میانِ بودن و نبودن،
جایی بینِ یک نفس و هیچ.
همه‌چیز ادامه دارد
اما نه برای من
نه بدونِ تو.️

#مجازیه اما من #واقعی بهت دلبستم !
#مجازیه اما من #واقعی وابستت شدم !
#مجازیه اما من #واقعی نگرانت شدم !
#مجازیه اما من #واقعی عاشقت شدم !
#مجازیه اما من #واقعی دوست دارم !
مجازیه اما تا قهر میکنی بام #واقعی حالم بدعه !
#تمام🚬️

شنیدی میگن ای کاش الان اتفاق نمی افتاد شاید یه جای دیگه یه زمان بهتر اگه اتفاق می افتاد نتیجه بهتری داشت با همون جمله (الان وقتش نبود ) اما برای من بر عکس بود اتفاقا هم زمان مناسبی بود هم مکانش ، مکان مناسبی بود اما آدمش ، اونی نبود که باید می بود.️

اینایی که میگن نمی‌تونن تو خونه بمونن رو
اصلا نمی‌فهمم! خونه امنه، خنکه، ساکته، آدم‌ها تو مخت نیستن، خوراکی دم‌دسته، لباسات راحته؛
چی داره این بیرون آخه؟ ️

خسته ای ،غم زده ای مثل منی میفهمم
دوست داری زه خودت دل بکنی میفهمم
زیر سنگینی دنیا کمرت خم نشود
در تلاشی که فقط جا نزنی میفهمم
انقدر رهگذران زخم زبانت زده اند
که فقط در پی تنها شدنی میفهمم!🌱🙂️

کاش‌‌‌‌آدم‌‌میتونست‌‌خودشو‌‌بغل‌‌کنه‌‌ سرشو‌‌
بزاره‌‌روی‌‌شونه‌‌های‌‌خودش‌‌و‌‌بلند‌‌گریه‌‌‌‌کنه‌‌ برای
تمام‌‌چیزهایی‌‌که‌‌تنهایی‌‌تو‌‌دلش‌‌میگذره‌‌..️

كاش ميشد،وقتى حالمون بده،وقتى دلمون گرفته وقتى كه از زمين و زمان شاكى هستيم وقتى بهمون بد شده يه برچسب ميزديم رو صورتمون اين آدم حالش خوب نيست،اين آدم به تازگى دلش شكسته شده است،اين آدم به تازگى خيانت ديده است،اين آدم به تازگى عزيزى را از دست داده است،اين آدم زير بار زندگى كمر خم كرده است،اين آدم مستاصل است . ‌. .
قلب اين آدم گنجايش زخم ديگرى ندارد
كمى با مدارا با او رفتار كنيد . . .️

طرز خودکشی در هرکس ،منحصر به خودشه...!
یکی ، دیگه شیک ، نمی پوشه...
یکی ، دیگه آرزویی نمی کنه...
یکی دیگه به تحصیل ادامه نمی ده...
یکی دیگه به خودش نمی رسه...
یکی مدام ترانه های غمگین گوش می ده...
یکی دیگه از خودش ، عکس یادگاری نمی گیره...!
یکی محبت نمی کنه...
یکی دیگه محبت نمی پذیره ...!
و...
اینگونه است که اکثر آدم ها در ۲۰ سالگی می میرند و در ۸۰ سالگی دفن می شوند...!🖤

پائولو کوئیلو

️

مهربون ترین قلب ها
بیشترین تنفر رو دریافت کردن
هر اعتماد به نفسی
بعد از کلی نا امیدی به وجود اومده
قشنگ ترین لبخند ها
غمگین ترین داستان ها رو قایم میکنن
بلند ترین قهقه های
بیشترین اشک هارو پشتشون دارن
زیبا ترین چشم ها
سختی های زیادی رو دیدن
صورتی که همیشه خندانه
دردناک ترین مشکلات رو پنهان میکنه
اونی که از همه قوی تره
عمیق ترین درد ها رو تحمل کرده️

فکرو خیال کُشنده‌ست.
مهم نیست به چه شکل!
بعضی وقتا طناب میشه دور گردنت،
بعضی وقتا آتیش میشه رو دلت،
بعضی وقتا یه سردرِ مزمن،
بعضی وقتا درد تو تک تک اعضای بدنت،
بعضی وقتا قرصای بیش از حد،
ولی در نهایت میکُشه،
میکُشه و چیزی باقی نمیذاره ازت...
️

دلم می‌خواد یه نامه برای همه دوستام بفرستم «ببخشید خبری ازتون نمی‌گیرم و نیستم؛ راستش خودمم نمی‌دونم کجام. فقط توی یه چاه غم و تنهایی و افسردگی گیر افتادم که نمی‌خوام شما رو هم بکشم داخل...»️

م‍‌ی‍‌دون‍‌ی س‍‌خ‍‌ت ت‍‌ری‍‌ن ک‍‌ار دن‍‌ی‍‌ا چ‍‌ی‍‌ه!؟
ت‍‌ظ‍‌اه‍‌ر ک‍‌ردن ب‍‌ه ای‍‌ن‍‌ک‍‌ه ح‍‌ال‍‌ت خ‍‌وب‍‌ه ، درس‍‌ت وق‍‌ت‍‌ی‍‌ک‍‌ه از درون ن‍‌اب‍‌ودی❤‍🩹🙂🚬:)!..️

ما بیش از اندازه قوی بودیم، مدام میشکستیم، شکسته‌هایمان را بند میزدیم و ادامه میدادیم‌، اشک میریختیم، اشک‌هایمان را خودمان با دست‌های خودمان پاک میکردیم و دوباره با تمام جسارت‌ روی پاهای خودمان می‌ایستادیم، ما بیش از اندازه قوی بودیم، به کسی تکیه نمیدادیم، با کسی از دردهایمان نمیگفتیم و از کسی کمک نمیخواستیم، ما به قیمت همین قوی بودن از پا در آمدیم، قوی بودن را برای ما بد تعریف کرده بودند.️

دلم برات تنگ شده ، نمیتونم تظاهر کنم خوبم ولی بدجور دارم سعی میکنم اینکه به روم نیارم اینکه جلو بقیه اشکام سرازیر نشه حتی تو مدرسه مهمونی میشم یه درونگرا که با تعدادی از افراد راحته ولی بازم جلو همونا نمیتونم خود واقعیمو نشون بدم چون اون خود واقعیم بدجوری صدمه دیده نمیتونم از قلب دردم بگم نمیتونم از مشتم بگم که به دیوار میخوره نمیتونم از اشکام بگم نمیتونم ولی همچنان سعی میکنم قوی باشم و این درد داره...️

تنها چیزی که الان نیاز دارم اینکه حافظمو از دست بدم و هیچی یادم نیاد چون خسته شدم ازینکه چیزایی که نباید یادم بیاد همیشه تو ذهنمن و باید با خودم بجنگم تا اهمیت ندم،تا تظاهر کنم برام مهم نیست هیچی اما همه چیز گاهی وقتا بیش از اندازه برام مهمه و دلم میخاد مغزمو بندازم دور و دیگه نداشته باشمش تا دیگه فکر نکنم.️

من نمیگم تو بیا همهٔ وقتتُ براي من بذار، میگم حداقل اون یذره تایمي که داري بیا برای رابطمون بذاریم‌، من کل روز منتظر همون تایم کوچیکم و تو انگار برات مهم نیست، سلام و چخبر و کجایي که تو همه رابطه‌‌ها هست و من اینو نمیخوام، من نمیخوام آخرین کسي باشم که از برنامه‌هات با خبر میشه یا خودم کلي ذوق داشته باشم از برنامه‌هام برات بگم ولي تو نباشي، فکر میکنم حق با منه و خب تو هم بشین درست راجب حرفام فکر کن.️

خانواده؟! واو!
همونایی که هیچ اهمیتی به سلیقه خودت نمیدن؟
همونایی که نمیزارن حرف خودت رو بزنی؟
همونایی که هيچوقت، حتی یک بار هم به حرفات گوش نمیکنن؟
همونایی که کاملا تخریبت میکنن و تهش هم میگن ما فقط صلاحت رو میخوایم؟
همونایی که بلد نیستن همونجوری که هستی بپذیرنت؟
همونایی که یه دوستت دارم ساده بهت نمیگن؟
همونایی که تو بغلشون هم قضاوت میشی؟
حتی بغلشون هم دیگه آرامشی نداره برام....
نخواستم! ️

مدت زیادیه، حس میکنم دارم ب آخر خط میرسم.
حسی ک باعث کُشته شدن تک تک سلول های قلبم میشه. حس میکنم همه رو ناراحت میکنم. همه رو عصبانی میکنم. رفتارام باعث آزار بقیه میشه.
سرِ کوچک ترین بی اهمیتی دادن، اشکام میریزن. حس هایی ک حس میکنم همش کارماعه حس های بقیه‌س. خیلی پیچیده‌س میدونی:) ️

#ب‍‌ب‍‌خ‍‌ش‍‌ی‍‌د ک اذی‍‌ت ک‍‌ردم:)
#ب‍‌ب‍‌خ‍‌ش‍‌ی‍‌د ک م‍‌زاح‍‌م‍‌ت ب‍‌ودم:)
#ب‍‌ب‍‌خ‍‌ش‍‌ی‍‌د ک دردس‍‌رت ش‍‌دم:)
#ب‍‌ب‍‌خ‍‌ش‍‌ی‍‌د ک ه‍‌م‍‌ش ن‍‌گ‍‌ران‍‌ت ب‍‌ودم:)
#ب‍‌ب‍‌خ‍‌ش‍‌ی‍‌د ک ان‍‌ق‍‌در دوس‍‌ت داش‍‌ت‍‌م:)
#ب‍‌ب‍‌خ‍‌ش‍‌ی‍‌د ک ب‍‌رات م‍‌ه‍‌م ن‍‌ب‍‌ودم:)
#ب‍‌ب‍‌خ‍‌ش‍‌ی‍‌د ک ه‍‌ی ب‍‌ه‍‌ت پ‍‌ی ام م‍‌ی‍‌دادم:)
#ب‍‌ب‍‌خ‍‌ش‍‌ی‍‌د ک ت‍‌و دوس‍‌ت‍‌م ن‍‌داش‍‌ت‍‌ی:)
ب‍‌اب‍‌ت ه‍‌م‍‌ه چ‍‌ی‍‌ز #م‍‌ع‍‌ذرت م‍‌ی‍‌خ‍‌وام:)

'️

از خود بگویم!؟ مگر چیزی میتوان گفت؟ از احساساتی که اکنده از غم و ناراحتی و خشم و نفرت و امید است!؟ یا از دستانی که توی جوانی شروع به لرزش کرده؟ یا شاید هم اعصابی که دیگر کشش ادم ها و زندگی کردن را ندارد؟ نمیدانم چگونه به اینجا رسیدم اما... دروغ میگن بزرگ میشی یادت میره... هرچی گذشت خاطرات تلخ بیشتر هجوم اوردن...حس نفرت از هر چیز شتر جان گرفت..حال دیگر نه دوستی برایم مانده نه اشنایی... فکر کنم تاوان بزرگ شدن تنهاییست ️

میان هیاهوی آدم‌ها گوشه‌ای نشسته‌ام خاموش، فرو رفته در اندیشه‌ای که مرز میان گذشته و آینده را از میان برده...
وقتی چشم به عقب می‌دوزم، می‌بینم تنها سایه خودم در پس هر مسیر ایستاده...
و اگر تکه‌ای از زمان آینده را تصور کنم، باز تنها منم؛ ادامه همان سکوت امروز، همان خستگی، همان ایستادگی...
-پرواز
۱۴۰۴/۸/۱
۰۰:۱۳️

حسِ اون گیاهی رو دارم ، که داره تمامِ تلاششو میکنه تا به سختی برفِ روی سرشو کنار بزنه و بیاد بالا ؛
اما هرچقدر تلاش میکنه
و ذره ای برفو کنار میزنه ،
دوباره یه گوله برف میوفته روی سرش .
زندگی سخته !:)

️

سهم من از این دنیا چه بود؟
جز تنهایِ غم، چیزی نبود...

اگر من مانده‌ام، تنها و غریب،
جرم من جز سادگی چیزی نبود.

رفت آن روزی که دل را بی‌ریا بودم نثار،
حاصلم جز درد و دوری، هیچ سودی نبود...


---️

این روزا حالم خوب نیست وقتی ازم میپرسن چته؟
حتی نمیتونم حالمو توصیف کنم
از این دنیای کثیف خستم
از دنیایی که سهم ما شد استرس ،اضطراب و دلشوره
خستم از اینکه تظاهر کنم حالم خوبه :)❤️‍🩹️

تنهایی ی درجه ای داره ک اینقدر ک تنهایی
خودت با خودت حرف میزنی
خودت با خودت میخندی
خودت ،خودتو سرزنش میکنی
خودت، خودتو شاد میکنی
خودت به خودت حرف های انگیزشی میزنی
امیدوارم هیچ وقت به این درجه نرسی مثل ی نفره ک تو جمع ۱۰۰ نفرس ولی آشنایی نداده و احساس غربت میکنه
(:️

سخت میگیرم چون خودمو میشناسم، سخت میگیرم چون هدفم از رابطه سرگرمی نیست، سخت میگیرم چون الان آدمای بلاتکلیف زیادن، چون آدمایی که حوصلشون سر رفته زیادن، چون آدمایی که هنوز درگیر آدم قبلی زندگیشونن زیادن، چون آدمای دنبال حاشیه و بی هدف زیادن و همه ی اون آدما هم دارن نقش چیزی که نیستن رو بازی میکنن. آره سخت میگیرم چون تنهایی و آرامشم انقدر برام ارزش داره که حاضر نیستم بی فکر خرابش کنم..!:)️

همیشه فکر میکردم بدترین اتفاقی که می‌تونه واسم بیوفته این که تنها باشم
ولی حالا میبینم بدترین اتفاقی که می‌تونه واسم بیوفته این که دروم شلوغ باشه ولی بازم احساس تنهایی کنم
حال این روزامو دوس ندارم :)))️

*•باب‌اِسفَنجی. . .
•سَندی‌و‌گَری‌رُ‌هَم‌داشت!-
•وَلی‌وَقتی‌پاتریک‌باهاش‌قَہر‌بود-
•یِہ‌جورِخاصی‌ناراحَت‌میشُد!-
•انگار‌هیشکیو‌نَداشت:). . .''️