《منهم در تردیدم ، من در این عرصهٔ آغشته به بغض لب ِ خندان دیدم ، چشم گریان دیدم ، گریه کردم اما بارها خندیدم !!' رمز بیداریرا پشت بیخوابی این ثانیهها فهمیدم تو به آمار زمین مشکوکی¿ من به دلهای زمین مشکوکم¡》‹📖'🔗›
ما سالها آدمهای صبوری بودیم ، اونقدر صبور که هزار بار حرف شنیدیم و هیچی نگفتیم! هزار بار قلبمون مچاله شد ولی لبخند چسبوندیم به صورتمون ... ما تا کنج گلوهامون ، حرف بودیم ... تا زیر پلکهامون ، بغض بودیم ... ولی به روی خودمون نیاوردیم! ما حرمت نگه داشتیم و شما حق به جانبتر شدین! برای دخالت کردن ، برای طعنه زدن ، برای دل شکستن ، اما حالا بزرگتر شدیم ، خستهتر و بیحوصلهتر! با شوقی بینهایت برای کنار گذاشتن شما ️