زمستان هرچقدر هم سخت هرچقدر هم درد سوز و سرمایش گیرم که تا عمق جان هم رفت، حتی از شدت رنجش گیرم که اشک هایت یخ زد! غمگین مباش نمی ماند تا سر... از پس غم های ما روزی بهار خواهد آمد...
همیشه سیگار کشیدنت عذابم میداد راستشو بخوای بیشتر از روی حسادتم بود، نه که بخوام مثل شاعرها و نویسنده ها بگم چون لبات بهش میخورد حسودیم میشد نه، حسادت میکردم چون میدونستم آدما وقتی سیگاری میشن که خیلی غصه داشته باشن و غصه داشتن میتونه از نداشتن یه آدم به وجود بیاد، من که کنارت بودم، پس مطمئنا اونی که غُصشو میخوردی من نبودم .. خاکستریـ️