متن های غمگین / جدیدترین متن غمگین [آذر 1404]

تیغ هست رگ هست جرعت هم هست اما خوب مــــــادر هم هست.... (:

من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید.

قاصدک های پریشان را ک باخود باد برد با خودم گفتم مرا هم میتوان از یاد برد😔

سلامتی روزی ک خودم سفید بپوشم رفیقام مشکی😏

با فاصله ای امن که آسیب نبینی بنشین و فقط شاهد ویرانی من باش🖤🤍

بعضیا نمیگن میخوان برن..فقط بیصدا میزارن و میرن...!! مواظب این ادما باشین...

از اول به ما یه مداد سیاه دادن گفتن دنیاتو رنگ کن😪🤟

درست همون جایی ام که شادمهر میگه: میخوام برم،پا ندارم میخوام نرم ، جا ندارم گریه کنم، دلـــ ندار داد بزنم، نا ندارم بلاتکلیفـــ ترینم

من زندگی میکنم چون نمیتونم بمیرم.. ‌

زندگی من تاریکه، چون خورشید زندگیم در زندگی یکی دیگه در حال تابیدنه ‌

بخند..( با درد بخند...( با گریه بخند...) نذار بفهمن ناراحتی..)

د اخه نامردا چندتا بغـــــض به یه گلـــــو؟؟؟

با چتر به خواندنم بیا حرف هایه من همه بارانی اند

درونـ من دختریـ غمگینـ و بریــدع از زندانیـ که نامشـ زندگیـــست مردهـــ

بِــــــسلامتی«حِکمت» کِ هروقت به مــــا رسید، شد «قسمت» 🍻😇

عاقبت خاکه گِل کوزه گران خواهیم شد🌬️🖤‼️

شاید این دنیا جهنم دنیایی دیگر است:)☠🥀

ॐ♥♜♛ کًَاًَشًَکًَیًَ بًَدًَ نًَشًَوًَدًَ اًَخرًَ اًَیًَنًَ قًصًَهًَ یًَ بًَدًَ ♜♚♥ॐ

تو مراسم تشیع جنازش برقص ، تلافی کن خنده هاشو وقتی از درون میمردی و -فقط نگا میکرد- 🖤😀⁦⁦⁦👏🏻⁩

تلخ ترین قسمت مجسمه، لبخندیه که با چاقو تراشیدنش!

دور گردون گر دوروزی برمراد ما نرفت دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور......حافظ

خدایااااااااا😭😭خستم .! از جهنمی ک نامش زندگیس 😭🖤

گرنیامدم عروسیت جای من خالیست... پس تو بیا به مراسم من تعم حلوای مادرم عالیست.....

‏در من گورستانی پر از خواستن ها و نرسیدن هاست

°‏هیچ کس هیچ چیز را واقعا فراموش نمی‌کند. فقط آدم‌ها یک وقت‌هایی از به یاد آوردن خسته می‌شوند°《🥀🌈😔》

اگه زمین خوب بود خدا نمیرفت اون بالا

از آش نخورده روزگار چنان دهانم سوخت که از ترس،آب یخ را هم فوت میکنم...

نفس کشیدن که زندگی کردن نیست!🖤✨