متن های شعر غمگین / بهترین متن شعر غمگین [پیشنهادی]

بی‌خیال رخ آن جان و جهان
از خود و جان و جهان بیزارم️

ای‌ملائک‌که‌به‌سنجیدنِ‌ما‌مشغولید
بنویسید که اندوه بشر بسیار است... ️

ما حنجره در حنجره در حنجره بغضیم
ما اینه در اینه در اینه دردیم

️

یک روز دو دلباخته بودیم من و تو! اکنون تو ز من دل‌زده‌ای! من ز تو دلتنگ️

شب، دفتر دلتنگی‌هامو ورق می‌زنه...
هر صفحه، اسم تو، هر خط، نبودنت.
️

دل من ز غصه خون شد، دل او خبر ندارد...
وحشی بافقی️

تلخ كني دهان من
قند به ديگران دهي️

برای قدیمی ها، غم تنها غم است و می گذرد،
اما برای جوانان، غم به معنی ناامیدی است.

"جورج الیوت"
️

آره خانم هایده ، غم با من زاده شده ، منُ ، رها نمیکنه...️

بدرود عزیزم تا یه دیدارِ دوباره
لبات بی‌نظیر بود، نذاشت راهِ چاره..!؛👋🏻
️

شاید آن روز که سهراب نوشت:
تا شقایق هست زندگی باید کرد
خبری از دل پر درد گل یاس نداشت
باید اینجور نوشت ،
هرگلی هم باشی
چه شقایق چه گل پیچک و یاس
زندگی اجباریست ‌. 💔🥀

️

شمع آرید که با سوختنش بر قبرم،
خود بسوزد وز دل اشک ببارد اینجا...️

ای نوازش توبهترین امیدزیستن.........ای جدایی توبهترین بهانه گریستن.........چه دیدم ،چه کشیدم،نه دیدم نه شنیدم که کسی کشیده باشد.....نسیمی که من کشیدم..........💔 چه دردیست میان جمع بودن...........ولی درگوشه ای تنهانشستن............💔️

در حسرت چشمان تو، جان می‌دهم ای یار

دردی که با خود دارم، هیچ‌گاهی نمی‌پایم️

شب، خامُش اِستاده هوا
وز آخرین هیاهوی پرندگانِ کوچ
دیرگاه‌ها می‌گذرد.
اشکِ بی‌بهانه‌ام آیا
تلخه‌ی این تالاب نیست؟


از این گونه
بی‌اشک
به چه می‌گریی؟
مگر آن زمستانِ خاموشِ خشک
در من است.

«احمد شاملو»
️

دِلღ نــالـــــہ کُنَـد از مَــن مَــن نـالــــہ کُنَــم از دِلღ یـا رَب تُـــو قِضـاوَت کُــــن ؛ دیـــوانـہ مَــنم یـا دِلღ...!؟

️

در این زمانه
درخت‌ها از مردمان
خرّم ترند...

-سهراب سپهری️

هر شَبی ماییم و تنـهایی و زندانِ فراق
گر توانی؛ از فرامُش‌گشتگان یادی بکن🙂🖤👀💔
#امیرخسرو_دهلوی! ️

خسته از آنچه ک بود و بخدا هیچ نبود..!

️

داستانم را به مجنون گفتم و با خنده گفت:
این همه دیوانگی را از کجا آورده ای

ای غم شیرین تنهایی، کجا با این شتاب؟
بیشتر در خانه ام بنشین، صفا آورده ای️

رو ب روی‌ام باشی و عمری عزیزِ دیگران؟!
ن،همان کنعان ب چشم‌ام تار باشد بهتر است...🧠💔🌙!️

داستان خودم و خودش را به اسمان گفتم و اکنون اسمان نیز با من گریه میکند... ️

مرا پرنده‌یی بدین دیار هدایت نکرده بود:
من خود از این تیره خاک
رُسته بودم
چون پونه‌ی خودرویی
که بی‌دخالتِ جالیزبان
از رطوبتِ جوباره‌یی.

این‌چنین است که کسان
مرا از آنگونه می‌نگرند
که نان از دست‌رنجِ ایشان می‌خورم
و آنچه به گندِ نفسِ خویش آلوده می‌کنم
هوای کلبه‌ی ایشان است؛

حال آنکه
چون ایشان بدین دیار فراز آمدند
آن
که چهره و دروازه بر ایشان گشود
من بودم!

«احمد شاملو»
️

دستانش رقصی را از خود بر روی قطعات پیانو ساختند ...
ندای پیانو با اشک های چشمانش هماهنگ بود ..
و مهم تر از از هماهنگی با اشک ها ، با خاطراتش نواخته میشد و هماهنگی پیدا میکرد ..
بی آنکه بخواهد آن لحظه در آن موسیقی یخ زده بود ..
و هرگز این یخ باز نمیشد ...
مگر آنکه کل ذهنش آتش می‌گرفت...‌
#پیانو
#عشق یک طرفه
#قلب شکسته️

غم در بند بند وجودم زندانیست⛓️
ماه پشت ابر ها پنهان شده است🌙
عشق ها نفرت شد🖤
منم بدون تو خاکستر شدم💔
️

ارغوانم....
پاییز شد🍂
آسمان شروع به باریدن کرد🌧
آسمان به رنگ نارنجی در امد🌚
شهر پر از بوی نم خاک شد☔️
اما باز هم قرار است این پاییز بدون تو بگذرد🫀😅️

چشمهایش ارتش هیتلر بود و من لهستان بی دفاع...✨️

چیزی که کوچیکه دنیاس
اونکه بزرگه قلبه
چیزی که کوتاس عمره
بلند دیوارای قبره️