متن های شعر دلتنگی / بهترین متن شعر دلتنگی [پیشنهادی]

خون میچکد از دیده در این کنج صبوری ؛
این صبر ک من میکنم افشردنِ جان است (🖤️

خَبَرَت‌هَست‌کِ‌دِلتَنگِ‌نِگاهَت‌شُدِه‌ام؟!
بی‌قَرارِتووچَشمانِ‌خُمارَت‌شُده‌ام؟!🥺️

- شبم به فکر که شاید تو را به خواب ببینم
زهی تصور ِباطل، که بی‌تو خواب ندارم.️

رفته‌ام گرچه دلم منتظر "برگرد" است
چقدر صبر از این زاویه‌اش نامرد است...!😥🔡️

به دلتنگی قسم دردی شبیه درد دوری نیست
که جانت میرود هر لحظه اما زنده می‌مانی... 💔️

لحظه ی وصل ب یک پلک زدن میگذرد
این فراق است ک هر ثانیه اش یک سال است
ــ️

دیدنش حال مرا یک جور دیگر میکند
حال یک دیوانه را دیوانه بهتر میکند...! 🤍📎️

شده دردی به دلت ریشه کند آب شوی؟
همه شب با غم‌دلتنگی خود خواب شوی؟
شده آیا که غمی ریشه به جانت بزند؟
گره در روح و روانت، به جهانت بزند
شده دلتنگ شوی غم به جهانت برسد؟
گره‌ات کور شود غم به روانت برسد؟
شده دلتنگ شوی چاره نیابی جز اشک؟
من به این چاره‌ی بیچاره دچارم هرشب
️

سکوتت‌راندانستم ، نگاهم‌رانفهمیدی
نگفتم‌گفتنی‌هارا ، توهم‌هرگزنپرسیدی .️

بیت آخر این غزل واقعا دردناکه...

ناگهان در کوچه دیدم بی وفای خویش را
باز گم کردم ز شادی دست و پای خویش را

گفته بودم " بعد ازین باید فراموشش کنم"
دیدمش وز یاد بردم گفته های خویش را

دیدم و آمد به یادم دردمندی های دل
گرچه غافل بود آن مه مبتلای خویش را

تا به من نزدیک شد، گفتم "سلام ای آشنا"
گفتم اما هیچ نشنیدم صدای خویش را️

گرچه پیدا بود از چشمم پریشان حالی ام
هر که احوال مرا پرسید گفتم عالی ام..!
️

گفته بودی گریه کن از غصه‌ات کم می‌شود؛
من اگر یک شب ببارم این جهان غم می‌شود‌

- پگاه قاسمی️

الان همونجام کہ جناب سعدی میگہ :
- دل نهادم بہ صبوری ، کہ جز این چاره ندارم . .️

​نگاهم می‌کنی قلبم، درون سینه می‌لرزد!

نگاهم کن، نگاه تو به درد سینه می‌ارزد...️

خبرت هست که دلتنگ نگاهت شده ام
بی قرار تو و چشمان خمارت شده ام

خبرت هست دلم مست حضور تو شده
عاشق و شفیته ی، زنگ صدایت شده ام

خبرت هست که باران بهارم شده ای
چون پرستوی مهاجر نگرانت شده ام

خط به خط زندگی ام پر شده از بودن تو
خبرت نیست و شادم که فدایت شده ام

🙂🖤

️

گـــــر نیایى تا قیامت انتظـــارت میکــشم
منت عشــق از نگاه پر شرارت میکشم
ناز چندین ساله چشم خمارت مى کشم
تا نفس باقیست اینجا انتظارت میکشم️

شده تقدیر کسی باشی و قسمت نشود؟
سالها گیر کسی باشی و قسمت نشود؟
شده در اوج جوانی با همین ظاهر شاد!
تا گلو گیر کسی باشی و قسمت نشود؟️

شده دلتنگ شو چاره نیابی جز اشک
من به این چاره بی چاره دچارم هرشب....:) ️

گفتنی نیست ولی بی تو نفسی هست ، دلی هست ولی جانی نیست .️

قول دادم به کسی غیرِ تو عادت نکنم
از غم انگیزی این عشق شکایت نکنم

من به دنبال تو با عقربه‌ها می‌چرخم
عشق یعنی گله از حرکت ساعت نکنم

عشق یعنی که تو از آن کسی باشی و من
عاشقت باشم و احساسِ حماقت نکنم

چه غمی بیش‌تر از این که تو جایی باشی
بشود دور و برت باشم و جرأت نکنم

عشق تو از ته دل عمر مرا نفرین کرد
بی تو یک روز نیامد که دعایت نکنم

بی تو باران بزند خیس‌ترین رهگذرم
تا به صد خاطره با چتر خیانت نکنم

بی تو با خاطره️

تو نبودی و به پاهای خدا افتادم
دست بی‌رحم‌ترین ثانیه‌ها افتادم

تو نبودی و تب فاصله‌ها پیرم کرد
عاشق شعر شدم، شعر زمین‌گیرم کرد

مثنوى کردمت و شُکر به جا آوردم
توى هر بیت فقط اسم تورا آوردم

آرزو کردمت و بغض نوشتم حالا
پاى تو آب شده خشت به خشتم، حالا

قد یک خاطره گهگاه کنارم بنشین
نه عزیزم! خبری نیست، از آن دور ببین

گریه‌ی مرد غریب ست، ولی حادثه نیست
غرق رویای خودش بود، غریبانه گریست️

#شعر 💙
در حوصلم ام نیست بیان دل تنگم 🔓💔
من شیشه ترین دل وسط این همه سنگم...🕊💔️

❤️👌🏻

چقدر بغض این بیت زیاده؛
ای آنکه دوست دارَمَت، اما ندارَمَت
جایت همیشه در دل من درد میکند :(



️

ای دل شکایت‌ها مکن تا نشنود دلدار من
ای دل نمی‌ترسی مگر از یار بی‌زنهار من

ای دل مرو در خون من در اشک چون جیحون من
نشنیده‌ای شب تا سحر آن ناله‌های زار من

اندازه خود را بدان نامی مبر زین گلستان
این بس نباشد خود تو را کاگه شوی از خار من

یادت نمی‌آید که او می کرد روزی گفت گو
می گفت بس دیگر مکن اندیشه گلزار من

چون مهر دیدم رای او افتادم اندر پای او
گفتم نباشم در جهان گر تو نباشی یار من


؟؟؟؟؟؟️

گیرم که به هر حال مرا برده ای از یاد..!

یک ذره دلت تنگ نشده خانه ات اباد!!?؟️

اونجا که وصال شیرازی میگه:

‏گفتمش با غمِ هجران چه کنم؟ گفت بسوز!
گفتمش چاره‌ی این سوز بگو؟ گفت: بساز...

-سیتا ️

-دل نزد تو است ، اگر چه دوری ز برم🤍:)

-𝐀𝐬𝐚𝐥️

سعدیا‌گفتی‌که‌مهرش‌میروداز‌دل‌ولی‌مهر‌رفت‌ماه‌آبان نیز‌آرامم‌نکرد...!)️