اشک های داغ.......
نمیتوانم تحمل کنم.....
برگرد.. ️
نمیتوانم تحمل کنم.....
برگرد.. ️
-
غمگین جدایی دلتنگی باران
میراث خانوادگی ما بود
کوچک که بودم
از سقف خانه ی ما میچکید
بزرگ که شدم
از
”چشمانم“
هنگام وداع تو
از غرورِ زیادی چشمانم خیس نشد
ولی دلم خون گریه میکرد...
امان از آدم هایی که نرفته هم جایشان خالیست !
️بیشتر از هر چیز دلم میخواست میتوانستم تمام روحم را در چشمانم بگذارم و تا ابد، تا هنگام مرگم، به تو نگاه کنم.
•آلبر کامو
دیدن عکست تمام سهم من است از تو آن هم جیره بندی کرده ام تا مبادا توقع اش زیاد شود دل است دیگر... ممکن است فردا خودت را از من بخواهد.
️