متن های بلند شعر / بهترین متن شعر [پیشنهادی]

فکـ‌ر کـ‌ردم فرامـ‌وش شـ‌دم
نگـ‌و همـ‌ه چـ‌ی هسـ‌ت تقصیـ‌ر خودم
میتونستـ‌م باهات پـ‌رواز کنـ‌م
چـ‌را کـ‌ردی بام ایـ‌ن کارو تـ‌و گلـ‌م



پویاشمس️

چه کسی میداند که تو در پیله تنهایی خود تنهایی؟
چه کسی میداند که تو در حسرت یک روزنه در فردایی؟
پیله ات را بگشا
تو به اندازه پروانه شدن زیبایی

"سهراب سپهری"️

‌‌
‌𝘿𝙤𝙣'𝙩 𝙜𝙚𝙩 𝙞𝙣𝙫𝙤𝙡𝙫𝙚𝙙 𝙞𝙣 𝙤𝙩𝙝𝙚𝙧 𝙥𝙚𝙤𝙥𝙡𝙚'𝙨 𝙥𝙧𝙤𝙗𝙡𝙚𝙢𝙨, 𝙮𝙤𝙪'𝙡𝙡 𝙨𝙖𝙫𝙚, 𝙗𝙪𝙩 𝙩𝙝𝙚𝙮'𝙡𝙡 𝙙𝙧𝙤𝙬𝙣 𝙮𝙤𝙪!
‌
درگیر مشکلات دیگران نشو، نجات میدی، ولی غرقت میکنن🥺
‌️

زمانه دوخت لبم را به ریسمان سکوت
که قیمتم بشناسد به امتحان سکوت
منی که خاک نشین بودم از تجلی عشق
گذشته‌ام از فلک هم  به نردبان سکوت
نهفته باید و بنهفتم آنچه را دیدم
که عهد عهد غم است و زمان زمان سکوت
- شهریار️

توکل بر خدایت کن؛
       کفایت میکندحتما؛
            اگرخالص شوی با او؛
                   صدایت میکند حتما"؛

اگر بیهوده رنجیدی؛
    از این دنیای بی رحمی؛
          به درگاهش قناعت کن؛
                     عنایت میکند حتما"؛

دلت درمانده میمیرد؛
       اگرغافل شوی از او؛
         به هروقتی صدایش کن؛
                     حمایت میکند حتما"؛

خطا گر می‌روی گاهی؛
       به خلوت توبه کن بااو؛
          گناهت ساده میبخشد️

هممون با این شعر خندیدیم ولی حاجی چه غم بزرگی تو این متن گفته پنهان شده🥀
نشسته ام به در نگاه مى كنم
دریچه آه مي كشد
تو از كدام راه ميرسى؟!!💔😞
خيال ديدنت چه دلپذير بود🫂
جوانيم دراين اميد پير شد🖤
نيامدى و دير شد....⌛️

#هوشنگ_ابتهاج
..یاد پدر مادری منو میندازه که خیلی وقته منتظر دیدن فرزندشونن🥀️

روزی
آن روزی که نام تو را بر زبان خواندم
صد سیل غم از آن دیدگان خود براندم
هر وقت که یاد آن جمالت در دلم افتاد
ازفراق آن رویت ازدیدگانم خون فشاندم..
عارف..🌷💚🌷
️

دیگه نگو روش کراش زدم

مثل وحشی بافقی بگو:
به غم کسی اسیرم که ز من خبر ندارد
عجب از محبت من که در او اثر ندارد
غلط است هر که گوید که به دل رهست دل را
دل من ز غصه خون شد دل او خبر ندارد️

هنوز آن سیمای رویت
یادم هست...
هنوز آن شلال گیسوانت
یادم هست...
هنوز آن قد رعنای بلندت
یا آن خرامان قدم هایت
یادم هست.....
اما
وای از آن چشمان سیاهت
از آن مژگان های بلندن
یا آن پلک زدن هایت
هیچ ز یادم نمی رود
من هنوز همانم که صورتت را قاب میگرفتم و هزاران باز قربان صدقه ات می رفتم
من هنوز همانم که برای یک تار موی گیسوانت جان می دادم
من هنوز همانم که قدم هایت را میشمردم تا ببینم کی به من میرسی

من هنوز همانم.........️

عشق، آن لحظه‌ای‌ست که دل، بی‌دلیل آرام می‌گیرد و نگاه، میان هزاران چهره، فقط یکی را می‌بیند. نه منطق می‌شناسد، نه زمان؛ فقط می‌آید، ریشه می‌دواند و تمام وجودت را معنا می‌کند.

️

گه گاهی زندگی با غم مجاور میشود
هرکسی از زندگی آزرده خاطر میشود
بعد سختی‌های دنیا نوبت آرامش میشود
عکس خوش در خانه‌ی تاريک ظاهر میشود
صبر کن این سنگ بی‌ارزش جواهر میشود
شاید الان نه ولی یک روز آخر میشود ️

حیدر بابا! ایلگار دانیشاندا
سال سئل اولوب، قایا قاییشاندا
قاوالینان قیزلار اویانیشاندا
سَنَن دانیشیق‌لار، سَنَن سلام‌لار
گؤزلرومده قالیب، بویوک خیالر...

شهریار ️

تا تورا دیدم از خود بی‌خود شدم
تا تورا دیدم غرق چشمانت شدم
تا تورا دیدم گفتم این همانیست که خواهم
گفتم این است ماه شب تارم
گفتم تمام شد پایان یافت
من بعد از او دگر عاشق نخواهم شد
مهرت به دلم بدجور نشست
لبخندت دوای دردم شد
چشمانت همانند اقیانوسی‌ست
که میخواهم در آن غرق شوم
آغوش تو برایم خانه ایست
که میخواهم در آن حبس شوم..!

[نوشته‌ی‌خودم]
پلنگ‌زخمی️

از جَهان ؛
مانده فَقط جان که مَرا تَرك کُند
مَن چونآنم که مَحال است کسی دَرك كُند
پایِ خود را می گُذارم از حقیقت بیش تَـر
خَسـته ام از زندگی ؛
از حرفِ مـردم بیشتـَر...️

چه زیبا گفت زهرا حسینی:
تو نمی خواهی عزیزت بشوم، زور که نیست
یا نگاهم بکند چشم تو مجبور که نیست

شده یک روز بیایی به دلم سر بزنی؟
با تو اَم! خانه ی تنهایی من دور که نیست

آن که با دسته گلی حرف دلش را می زد
پرِ درد است ولی مثل تو مغرور که نیست

نازنین، عشق که نه، اخم شما قسمت ماست
عاشقی های تو با این دل رنجور که نیست

تو مرا دیدی و از دور به بیراهه زدی
تو نگو نه، دل دیوانه ی من کور️

تـو با قلب ویرانه مـن چـه کردی؟

ببین عشق دیوانه مـن چـه کردی

در ابریشم عادت آسوده بودم

توبا بال پروانۀ مـن چـه کردی؟

ننوشیده ازجام چشم تومستم

خماراست میخانۀ مـن چـه کردی؟

مگر لایق تکیه دادن نبودم؟

تـو با حسرت شانۀ مـن چـه کردی؟

مرا خسته کردی و خود خسته رفتی

سفرکرده باخانۀ مـن چـه کردی؟

جهان مـن از گریه ات خیس باران

تـو با سقف کاشانه ي مـن چـه کردی؟️

دست تقدیر تو را دور و مرا غمگین کرد
رفتنت حس مرا کشت مرا بدبین کرد
فال من تلخ شد و کام تو را شیرین کرد
زندگی سخت شد و زخم مرا چرکین کرد
پیری زود‌رس و مرگ مرا تضمین کرد
هرکسی حال مرا دید تو را نفرین کرد️

عالمی را یک سخن ویران کند
روبه هانِ مرده را ،شیران کند

گر سخن خواهی که گویی چون شکر
صبر کن از حرص و این حلوا مخور

سنگ و آهن را مزن بر هم گزاف
گه ز روی نقل و گه از روی لاف

آسمان شو ابر شو باران ببار
ناودان آبش نمی آید بکار
️

در کلاس عاشقی عباس غوغا می‌کند

در دل هر عاشقی عباس مأوا می‌کند

هر کسی خواهد رود در مکتب عشق حسین

ثبت نامش را فقط عباس امضا می‌کند
♥️✨️️

دست کوتاه من و دامن آن سرو بلند؟
سایهٔ سوخته‌دل! این طمع خام مبند

دولت وصل تو ای ماه نصیب که شود؟
تا از آن چشم خورد باده و زان لب گل قند

خوش‌تر از نقش تواَم نیست در آیینهٔ چشم
چشم بد دور زهی نقش و زهی نقش‌پسند

خلوت خاطر ما را به شکایت مشکن
که من از وی شدم ای‌دل به خیالی خرسند

من دیوانه که صد سلسله بگسیخته‌ام
تا سر زلف تو باشد نکشم سر ز کمند

قصّهٔ عشق من آوازه به افلاک رساند
همچو حسن تو که صد فتنه در آفاق️

آری من فرزند همان دیارم
که پادشاهان آن دیار نماد صلح و حقوق بشر است
که فداکاران آن دیار نماد دلاوران و عاشقان میهن است
که مردم آن دیار نماد اتحاد و همدلی و انسانیت است
که دانشمندان نجیب آن دیار نماد علم دانش است
که نویسندگان و شاعران آن دیار نماد شکوه ادبیات جهان است


آری من ایرانی ام....️

.


آسمان قسمت ما بود ڪـه بی بال شدیم...
دل به فریاد سپردیم ولی لال شدیم...
ما به این حنجره ڪَـفتیم ڪه لب وا نڪند
عاقبت پاے سڪـوت دلمان چال شدیم...!!

️

دوستى با دوستان خدا واجب است،
همچنين دشمن داشتن و بيزارى جستن
از دشمنان دوستان خدا و سران آنان واجب است .
نامه ای به مأمون از جانب علی بن موسی ( ع) ✍🏻 ‹
- وسائل الشيعه، ج۱۱ ؛ ص ⁴³³ .️

مکش منت به هر نامرد و مردی
مده دل را به ذلت دست فردی
اگر او را به تو مهر و وفا نیست
اگر او بر جراحاتت دوا نیست
رهایش کن مرنجان خویشتن را
مبر هرگز ز یادت این سخن را

- | شـــعر️

دلم افتاده دَر دردی که دَرمانش نمی‌آید
شبی تاریک‌تر از مَرگ، که پایانش نمی‌آید

نه خوابی در کنارم هست، نه مهری در نگاهم هست
خدایا بغضِ این دل را، چه دَرمانش نمی‌آید؟

من رفتم و پس از آن شب، دلم یخ زد درون خود
بَهاری مانده بی‌برگ و، زمستانش نمی‌آید💔

مَن و تنهایی و یک شَمع، که با گریه نمی‌سوزد!!!
غَم اما با مَن است ای عشق، که پایانش نمی‌آید...🖤
️

تا نباشد دوری ، کس نداند قدر بودن را
تا نباشد زوری ، کس نداند قدر انسان را
تا نباشد ادم ، کس نداند قدر عالم را
تا نباشد دشمن ،کس نداند قدر یاران را
#خود_نویس️

✞✞ من בلم گر؋ـتـہ از خیلیا
آخـہ پس روزاے خوب کے میاב؟
.......
یـہ جورے غرق شـבט کشتیام
کـہ محالـہ از تو گل בربیام..
این روزا عاشق شـבט בل میخواב
בل میخواבבב..:) ✞✞️

'جنگ'،'گنج'میشود
'درمان'،'نامرد'
'قهقه'،'هقهق'
ولی'دزد' همان'دزد' است
'گرگ'همان'گرگ'
آری نمادنم چرا 'من'،'نم' زده است و 'یار'،'رای' عوض کرده است
'راه' گویی 'هار' شده
'روز' به 'زور' میگذرد
'آشنا' را جز در 'انشا' نمیبینی
چه 'سرد' است 'درس' زندگی
اینجاست که 'مرگ' برایم 'گرم' میشود، چرا که 'درد' همان' درد' است️