متن های شعر غمگین / بهترین متن شعر غمگین [پیشنهادی]

احمد‌شاملو،یه‌جا‌خیلی‌قشنگ‌میگه..
میگه‌که:روزی‌که‌تو‌بیایی،برای‌همیشه‌بیایی..
و‌من‌آن‌روز،راانتظارمی‌کشم
حتی‌روزی
که‌دیگر
نباشم.
نمیگه‌‌‌من‌‌واسه‌ی‌اومدنت‌انتظار‌میکشم‌
میگه‌‌من‌حتی‌اگه‌دیگه‌هم‌‌تو‌این‌دنیا‌نباشم،بازم‌منتظرت‌میمونم!
نمیگه‌الان‌باید‌بیای..
میگه‌هروقت‌بیایی‌من‌چشم‌به‌راهِتم‌و‌واست‌صبر‌میکنم
‌میگه‌من‌حتی‌این‌دنیام‌به‌تو‌نرسم
اون‌دنیا‌منتظِرتم(:!️

زیر خاکستر صبر قلبی است که میسوزد...!)️
یادِ آن حالِ خوبی که دیگر نیست،بخیر.....! ️️

بعد مرگم شعرهایم را بخوان تا بشنوی
سرگذشتم تلخ‌تر از درگذشتم بوده است ..


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌️

نه‌بیمارَم‌نه‌خوشحالَم‌نه‌از‌حالَم‌خبر‌دارم؛
گهی‌با‌جان،گهی‌با‌دِل،گهی‌از‌هردو‌بیزارم-!️

چه زیبا گفت شاعر....
. درﺯﻧﺪﮔﯽ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﺧﺘﻪ ﺍﻡ …!!ﮔﺎﻫـــــﯽ ﺑﺎ ﮐﺴانی ﺳﺎﺧﺘﻪ! ﮔﺎﻫـــﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ …!! ﮔﺎﻫـــﯽ ﺑﺨﺸﯿﺪﻩ؛ ﮔﺎﻫـــﯽ ﻓﺮﯾﺐ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﻡ …!! ﮔﺎﻫــــﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ! ﮔﺎﻫـــﯽ ﺩﺭ ﺗﻨــﻬﺎﯾﯽ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻡ …!! ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻝ؛ ﺯﻣﺎﻧﺶ ﺭﺳــﯿﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﮕـــﻮﯾﻢ : ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻤـــﺎﻡ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺩﺭﺱ “ ﺁﻣﻮﺧـﺘﻪ ﺍﻡ “…!! ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺧﻮﺷﺤـــــﺎﻟﻢ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﺴﺘﻢ …!! ﺷﺎﯾﺪﺳﺎﺩﻩ ﺑﺎﺷﻢ …! اﻣﺎ ﺻﺎﺩﻗﻢ ..ﻣــــﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﺴﺘﻢ …!!
(خسته از دنیا)️

گذر عمر مرا میبرد از خآطر تو... ️

یه روزی توی آهنگا دنبال حرفات میگردی

در شهر خرابات کسی پیر نشد
از خوردن ادمی زمین سیر نشد
گفتیم به پیری رسیم توبه کنیم
از بس که جوان مرد کسی پیر نشد️

پوسته‌یِ ظاهری چه اهمیت دارد، درونَم ویران است.️

فرصت عشق مھم نیست اگر کم باشد،
لیک حوّای ِکسی باش که آدم باشد)!🖤

️

بهش بگید:
گر شود عالم نگارستان،نگار من یکی است:)️

شهر غارت شده از حمله چنگیز منم
سوز افتاده به هر شعر غم‌انگیز منم
خبر بی کسی ام را همه جا پخش کنید!
آنکه با خاطره‌ها مانده گلاویز منم
فصل من فصل خزان،سهم دلم ویرانی
نو بهاری که شده طعمهٔ پاییز منم
«هلیوم»️

__ماییم و شب ِ تار و دل ِ تنگ و دگر هیچ
در بند غمیم و صَنما ، میل ِ سخن نیست
️

سالیانی‌ ست که من
سنگِ صبورِ خودمم..️

گفتم كه دگر در سَرِ من شور غمت نيست
در چشم من آويخت نگاهش كه ببين هست️

اي مَلائِك كِه بِه سَنجیدَنِ ما مَشغولید؛
بِنِویسید كِه اَندوهِ بَشَر بِسیار اَست ..️

ناگهان باز دلم یاد تو افتاد شکست ...

سیدتقی‌سیدی
️

ای غم کم تر حساب کن من کع مشتریتم.️

شبیه کشتىِ بی‌لنگرى بازیچه‌ىِ موجم.️

*•🍂❤️‍🩹•*

*دِل خَراش اَست کِه عاشق بَه مُرادَش نرسد....!*

*دَر پَی عِشقَش بِسُوزد و به یارش نرسد🥺🖤*️

بࢪکه بودم در خیالم شوق ماندن داشتم،
بر تنم تصویر ماهش را نگه مۍداشتم،
رفت و بۍ او مرگ هم جویا؎ حال ما نشد،
زنده بودن را چنین مشکل نمۍپنداشتم.
گفت: بعد از من به دنبال کسۍ دیگر بگرد؛
کاش بعد از رفتن او، پا؎ گشتن داشتم.
با تمام شهر اگر ناسازگار؎ کردم . .
جا؎ او را در دلم خالۍ نگہ مۍداشتم.
دوست‌ها را حذف کردم، تک‌تک از تنهاییم؛
جا برا؎ هیچ کس جز یاد او نگذاشتم.
فصل او را از خدا مۍخواستم تا قبل از این،
دیدمش با دیگر؎ دست️

در خواب تورا دیدم، دیدم که اینجایی
دیدم که تو را دارم، افسوس... که رویایی️

گفتمش بی تو چه باید بکنم؟
مویی از زلف سیاهش را داد
گفتمش مونس شب هایم کیست؟
عکس رخسار چو ماهش را داد
وقت رفتن همه را میبوسید
به من از دور نگاهش را داد
به همه یادگاری داد و به من
انتظار سر راهش را داد. . ! :)

این شعرم برای کسایی که از دلبرشون دورن. . !✨️

عِشق شآید اِشتِباهی بِینِ مآ بآشد وَلی،

گاه گاهی حآل مآ را اِشتِباهی خوب کن:)!️

الان دقیقا اونجام که هوشنگ ابتهاج میگه :

نمیدانم چه میخواهم بگویم
غمی در استخوانم می گدازد .️

صد نامه فرستادم
و صد راه نشان دادم
یا راه نمی دانی
یا نامه ‌نمی خوانی ..!
-مولانا🌱

᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽
️

در میان احساساتم سوختم و خاکسترم را باد برد....️

گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشود...
گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود...
گاهی بساط عیش خودش جور میشود...
گاهی دگر تهیه بدستور میشود...
گه جور میشود خود آن بی مقدمه...
گه با دوصد مقدمه نا جور میشود...
گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است...
گاهی نگفته قرعه به نام طُ میشود...
گاهی گدایی و بخت با طُ یار نیست...
گاهی تمام شهر گدای طُ میشود...
گاهی برای خنده دلم تنگ میشود...
گاهی دلم تراشه ای سنگ میشود...
️