مجموعه شعر های کوتاه برای بیو و استوری و کپشن | پیشنهادی

«می‌گفت شب‌ها آدمی قادر است تا آنچه درونش می‌گذرد را واضح‌تر احساس کند و اکنون من دویدن احساس دلتنگی درون رگ‌هایم را با تموم وجود لمس می‌کنم..»
‌️

س𐇽خꨶن ، بᩛى تو𐇽 م᷉گᩛر جاު𑪍ى شن𐇽ی𑪍دن𖫱 داުᩛرد ؟
نف𐇽𑪍س ، بᩛى تؤ᳤ کޯجاު ناުᩛى دم𐇽ی𑪍دن داުᩛرد
عل𐇽ت 𑪍کوᩛرى یع𐇽قᩛوب𑪍 نب𐇽ى مع𐇽لᩛوم اުسꨶت
ش𐇽هᩛر بᩛى یاުᩛر مگ𐇽ᩛر اᩛرزش دی̫دن𖫱֓ داުᩛرد . . .
‌‌️

مثلِ‌گل‌های‌ترک‌‌خورده‌ی‌کاشی‌شده‌ام
بعدتوپیرکه‌نه، من‌متلاشی‌شده‌ام!️

نشو محبوب آن یاری که خود یار کسی باشد
‏نرو بالای آن دیوار که دیوار کسی باشد...:) ️

‌
بیهوده دویدیم و چه بیهود دویدیم...

- وحشی‌ بافقی️

آرامش را ارزانی جسم خسته من کن
که من سخت محتاج آرامش هستم
آرامشی که از دستان تو متبلور می شود
همان آرامشی است که ماه در شب های تاریک
ارزانی آب آبی برکه می کند
و چشمان تو برق آرام آن را می دزدد
و ماهیان قرمز را به خوابی عمیق فرو می برد️

آمدم صبح را بگویمت به خیر
یادم آمد تو خودت صبح منی
#صبح_زیبایت_بخیر 🤍🌞️

احساسات بیان‌نشده هیچ وقت از بین نمی‌روند.
فقط به شکل زنده مدفون می‌شوند
و یک روز به شیوه‌ای زشت‌تر سر بر می‌آورند.

- زیگموند فروید | شــعر️

ذات‌بدت‌نیکونگرددچونکه‌بنیادت‌بداست...️

عاشق نشدی که بدانی درد عشق چیست
اونوقت شاعر عاشق میشوی؟️

دَر مُویرَگ چِشمـــای او
خودَم را دیدَم
عِشــــق" ازاین نَزدیک تَر❤️️

یآرانگآهم‌میکنی ؟
‌‌‌‌ ‌ ‌دلتنگِ‌چشمآنِ‌‌توام ؛️

می‌شود مثل دوتا کوه به هم تکیه کنند؟
موج موهای منو، شانه‌‌ی مردانه تو . . .🤎🍂️

رک بگویم... از همه رنجیده ام!
از غریب و آشنا ترسیده ام
با مرام و معرفت بیگانه اند
من به هر ساز ی که شد رقصیده ام
در زمستانِِ سکوتم بارها...
با نگاه سردتان لرزیده ام
رد پای مهربانی نیست...نیست
من تمام کوچه را گردیده ام
سالها از بس که خوش بین بوده ام
هر کلاغی را کبوتر دیده ام
وزن احساس شما را بارها
با ترازوی خودم سنجیده ام
بی خیال سردی آغوشها
من به آغوش خودم چسبیده ام
من شما را بارها و بارها
لا به لای هر دعا بخشیده‌ام️

حق ب حق دار رسد روزی و سهم دل من
از جهان یک ط و یک بوسه و یک آغوش است..💕🕊! ️

اه از آن آتش چشمانت که به قلب خسته ی من شوق تپیدن داد ....❤🔥️

قسمت ِما که نشد کرببلایت عرفه . .
اربعین کاش به دیدار ِتو نائل بشویم (:️

زندگی قرار است آدم را بچزاند




مت هیگ️

کنارِ زائرانِ خود ؛کنارِ خادمانِ صحن ؛
چه می‌شود که جا دَهی این منِ بی‌قرار را :)️️

هر عمل کز خیر و شر از آدمی سر می‌زند
آن عمل مزدش به زودی پشت در ،در می‌زند...

️

ای روح دوصد مسیح محتاج دَمَت
زهرایی و خورشید غبار قدمت
کی گفته که تو حرم نداری بانو
ای وسعت دل های شکسته حَر‌َمت»:🖤️

صائب چه زیبا گفت:

من نه آنم که به تیغ از تو بگردانم روی

امتحان کن به دو صد زخم مرا بسم الله.....!️

ای صبا چند پریشان کنی آن گیسو را
ما برای دل خود خانه در آن ساخته‌ایم...🌙✨🌱!

#صغیر اصفهانی..! ️

زندگی ذره ی کاهیست
که کوهش کردیم
زندگی نام نکویی ست
که خارش کردیم...
زندگی تجربه ی تلخ
فراوان دارد
دو سه تا کوچه و پس کوچه
و اندازه ی یک عمر
بیابان دارد...
️

رتبه می‌خواهی چو خورشید از خلایق دور باش 
سایه از همراهی مردم به خاک افتاده است
️

ﭼﻗﺩﺭ ﮔﺷﺗم ﺭﻭﻳﺍی ﻗﺷﻧﮔی ﻣﺛل ﺗﻭ ﭘﻳﺩﺍ ﻧﻛﺭﺩم(:️

عطار یه بیت داره که میگه:

اگر گِرد کسی بسیار گردی
اگرچه بس عزیزی، خوار گردی

-خلاصه که زیاد تو دست و بال آدما نباشید ..️

دست هر نااهل بیمارت کند
سوی مادر آ که تیمارت کند️