محدودیت زبان

درد ها عظیم‌اند، و کلمات‌ در وصف انها،حقیر .️

شرحی زِ حال و حالی ز شرح نیست :):️

زبان‌قاصر،راوی‌گری‌حال‌است...!️

قسم‌به‌حقارت‌واژه‌وشکوه‌سکوت‌‌که‌گاهی‌شرح‌حال‌آدمی‌ممکن‌نیست ؛)
‌‌️

اما آشوب درونش را نه کلمات می‌توانست
بیان کند، نه فریادها...🚶🏻‍♀️️

اما آشوب درونش را نه کلمات می‌توانست
بیان کند، نه فریادها...️

برای وصف تو ، کلمه ای نیست بر زبانم . ️

پای سخن لَنگ است و دست واژه کوتاه است.️

یک احساساتی هست، یک چیزهایی هست که نه می‌شود به دیگری فهماند، نه می‌شود گفت؛
آدم را مسخره می‌کنند، هر کسی مطابق افکار خودش دیگری را قضاوت می‌کند.
زبان آدمیزاد مثل خود او، ناقص و ناتوان است.
زنده‌به‌گور | صادقِ هدایت .
️

گاهی لازمه ساکت بمونی چون هیچ کلمه ای نمیتونه چیزی که توی دلت هست رو توصیف کنه.
️

هر سخن زیبا بگفتن ارزشش آن است که در وصفت بگنجد
حال آنکه بسیار اندک سخنیست️

#انقدر از تو نوشتم ک لفظهام تموم شد#(:️

بعضی اوقات دوست دارم
کلا ساکت بمانم و هیچی نگم،
چون هیچ کلمه ای نمیتونه
چیزی که توی قلب و ذهنم میگذره
رو توضیح بده..️

یه دنیـا گوش هـم بیـاری کمه
وقتـی یـه کهکشان حرف تـو دلمـه):️

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است!

اکسیر من! نه این که مرا شعر تازه نیست
من از تو می‌نویسم و این کیمیا کم است

سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست
در شعر من حقیقت یک ماجرا کم است

تا این غزل شبیه غزل‌های من شود
چیزی شبیه عطر حضور شما کم است

گاهی تو را کنار خود احساس می‌کنم
اما چقدر دل خوشی خواب‌ها کم است

خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست
آیا هنوز آمدنت را بها کم است!️

شرحی ز حال و حالی ز شرح نیست:):️