بیو تنهایی |بیو تنهایی تلگرام و اینستاگرام

زندگی اینجوریه که
قوی‌ای، قوی‌ای، قوی‌ای، قوی‌ای،
یهو یه آهنگ پلی میشه
صدای شکستن استخوناتو میشنوی.️

هر زمان و در هر جای زندگی احساس ضعف کردم، دلم برای تو بیشتر تنگ شد.️

حرفات خود مَنَم خسته می کرد با فکر بازم تو اتاق بسته میرفتم
می گفتن تو دیوونه ای و خنده می کردن
میگفتم عیب نداره اینا انقدر نمیفهمن️

مثل خوردن چیپس سرکه ای با لبای زخمی...:)️

فکر توعم هرجا برم
من اتفاقا عاشقم :)
اما تو ؟ نه !

️

رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
دلشوره ی ما بود، دل آرام جهان شد
در اوّل آسایش مان سقف فرو ریخت
هنگام ثمر دادن مان بود خزان شد
زخمی به گل کهنه ی ما کاشت خداوند
اینجا که رسیدیم همان زخم دهان شد
آنگاه همان زخم، همان کوره ی کوچک،
شد قلّه ی یک آه، مسیر فوران شد
با ما که نمک گیر غزل بود چنین کرد
با خلق ندانیم چه ها کرد و چنان شد
ما حسرت دلتنگی و تنهایی عشقیم
یعقوب پسر دید، زلیخا که جوان شد
جان را به تمنّای لبش بردم و نگرف️

دنیا دو روزه رفیق یه روزه ...🤏🏻😒️

اگر پایان را میدانستم،آغازی در کار نبود 🙂🖤️

بخشیدم همه رو جز خودم ... :))🖤️

فکر می‌کردم دوست‌داشتن یعنی ماندن. تو رفتی، و من ماندم با این سؤال که آیا اصلاً بلد بودم دوست‌داشتنی باشم؟️

برنامه چیه؟‌ اینکه فرار کنم، از همه چیز، از خودم،از تو، از دلتنگی برای کسی که نبود، از فکر کردن به کسی که نبود، از حسی که به تو دارم، از هر آهنگی که منو یاد تو بندازه، از تماشای وقت و بی وقت عکسایی که واقعی نبود،
یا شایدم ذوقایی که واقعی نبود.️

اولین بار که ی اتفاق بدی برات میفته گریه میکنی..
دومین بار به بقیه میگی و میفهمی برای کسی مهم نیست.. سومین بار میگی باید خودم حلش کنم..
چهارمین بار میریزی تو خودت.. پنجمین بار روانی میشی.. ششمین بار بی احساس میشی.. آخرین بار دیگه چیزی برات مهم نیست..!️

و شاید خنده بهترین نقابی بود که بلد بودم بزنم! ️

مثلِ‌آیِنه‌پیش‌تو‌نشستم‌که ببینی...
در‌من‌اثر‌سخت‌ترین
زلزله‌ها‌را . . ^️

بچه ها امتحانای دی چطوره شیطونا🥺😂

اونایی که مثل من تموم کردن بازم دلتون میخاد برگردین به همین روزا🥲☘️😂من واقعیتش اره️

شما که غریبه نیستین یه شبایی تو زندگی هست که آدم تا خرخره پر از نیازه، نیاز به شنیدن و قضاوت نشدن، نیاز به دستی که از این لجن تنهایی نجاتش بده، هر آدمی که اون شب رو تنها بگذرونه، از فرداش یه آدم کاملا جدیده.️

غم طوریه که مغزت میگه باید بخوابی، دلت میگه باید گریه کنی، معده‌ات میگه باید بالا بیاری و تو وسطش داری به این فکر میکنی که چرا اون حرفو بهت زد.️

حس کردم که چقدر  دلم برای خودم تنگ شده...
تلخ‌ترین حس دلتنگی، دلتنگی برای خودت هست...
اگر فقط جای خالیِ دیگران بود غصه‌ای نداشتم!
آدم هرجور که بتواند با جای خالیِ دیگران کنار می‌آید؛
اما جای خودِ من خالی است!
و این جای خالی شوخی بردار نیست...️

بدی ماجرا اونجاست ک اینقد از اعتمادت سواستفاده کردن ک دیه نای اعتماد ب هیچکسی برات نمونده...حتی اونایی ک واقعا میخوان کنارت بمونن(=️

مخاطبِ‌پستام‌همون‌بچه‌ایه‌که‌تو‌ذهنم‌ساختمش‌‌و‌اولش
خیلی‌مظلومو‌وپاکو‌دوس‌داشتنی‌بود‌و‌اون‌بچه‌ام‌مثه‌من‌
دلتنگِ‌بچگیه‌منه‌‌و‌ما‌تو‌خیالا‌باهمیم‌‌و‌هیچ‌وقتم‌جدا‌نمیشیم
نه‌آدم‌بی‌رحمو‌بی‌وجدانِ‌الانش‌
شما‌اسمشو‌بزارین‌دیوونگی‌
و‌اینجا‌پاتوقِ‌منو‌اونه.️

ولی هیچ وقت بعضی ادما رو نمیشه کامل شناخت..
چون همش عوض میشن،میزنن زیرحرفاشون،قولاشون
میزنن زیر هرچی که بود
بخاطر همین دیگه اعتماد نمیشه کرد
هروقت اعتماد کردیم ضربه خوردیم:):️

چقد مسخرست وقتی میدونی هیچ پیامی برات نیومده ولی بازم گوشیتو چک میکنی 😂🚶‍♂️️

ما که بودنمون قشنگ نبود ..‌‌..!
بزار نبودنمون قشنگش کنه :)💔💤️

بزرگترین ایرادی که دارم
اینه که به محض اینکه باهام خوب برخورد می‌کنن، یادم می‌ره قبلش چقدر اذیتم کردن.️

하지만 우리 사이에 일어난 가장 쓰라린 일이 무엇인지 아십니까?
우리가 모든 것을 아는 두 명의 이방인이 되었다는 것을
ولی میدونی تلخ‌ترین چیزی که بینمون اتفاق افتاد چی بود؟
اینکه شدیم دوتا غریبه که همه‌چیز هم رو میدونن
(ماهان)️

قلب سرد نمیشه.............یخ میکنه️

کاش وقتی ابر غم به گلوی کوچکت می‌رسد، از یاد نبری شانه‌ای در کار نیست، و بهتر است بپذیری همیشه قرار است در آغوش باد گریه کنی. زیرا رنج تنهاست، و رنجور تنهاتر.️

گاهی وقتا با آدما موافقت میکنم فقط برای اینکه دیگه حرف نزنن!
🥺💔🖤️