گفت : ‹ بالاخره که فراموشش میکنی ؛ اینجوری نمیمونه . . . › نفس عمیقی کشیدم و گفتم : ‹ یادِ بعضی آدما هیچوقت تمومی نداره . . . با اینکه نیستن ؛ با اینکه رفتن ؛ ولی هیچوقت خاطرهشون تموم نمیشه . . . › گفت : ‹ ولی همین که نیستش ؛ کم کم همه چی تموم میشه . . . › گفتم : ‹ بودنِ بعضی از آدما ؛ تازه از نبودنشون شروع میشه . . . › ️
ببار ای نم نم باران امشب دلم خون است... ببار آبی زلال از آسمان به بختم بنگر چه دگرگون است(: چه کَس درک کرد حرف مرا؟ با دل آشفته ام کجا روم مرا بدون چتر خیس کن باران ببار ای نم نم باران امشب شبی شوم است٪^ شبی که روح ترک خواهد کرد جان مرا باران نم نم ببار و سیل بزن و جانم را بگیر تا چشم ببندم از این روزگار تلخ؛(:)️