متن های تنهایی غمگین / بهترین متن تنهایی غمگین [پیشنهادی]

در نگاهش می توانستم ان اشفتگی را حس کنم انقدر خسته بود که انگار صد ها سال زندگی کرده
در نگاهش یک شوق به مرگ داشت که انگار نا امیدیرا پناه خود کرده و به او دل بسته بود
یادم است موقع خنده چنان قرغه افکارش میشد که انگار ادمی، دیگر نیست!
همان جا بود که فهمیدم او جامانده ای بیش نیست!:/
((کپی نشه لطفا)) ️

بعضی روزها، حتی افتاب هم نمی تواند چراغی در دل تاریک من روشن کند.🌝🌑️

شاید واسه شما هم پیش اومده باشه توی جمع باشین و اما حس تنهایی بکنید خیلی حس مزخرفیه ️

به هر کَسی اعتماد کردم ..
از پشت بهم خنجر زد ...💔️

.
دقیقاً اون لحظه ای ک احتیاج ب حرف زدن داری دقیقاً اون لحظه‌ای که خیلی عصبیی و نیاز داری یکی آرومت کنه دقیقاً اون لحظه ک یکی باید بغلت کنه، هیچکس نیس! همه غیبشون زده، همه مُررردن!️

اشک از چشمانم چکید چشمی غم ها شدم
از همه ادم بریدم بیکس تنها شدم
ساده بودم هر دلی را ساده تر پنداشتم
من رفیق از سادگی بازیجه دل ها شدم
️

چِشم اِنتِظار بودَم تا یِکی اَز اون دَر بیاد تو تا بِهِم مُحِبَت کُنِه،
ولی کَسی نَیومَد...
اَلان دیگِه هَر کی بیاد تو نِگاشَم نمیکُنَم و بَرام اَهمیتَی نَدارِه؛
شایَد حَتی بِندازَمِش بیرون.!!️

از کسی همدردی ندیدم؛!
پس لاقل بزار به درد خودم بسوزم...️

ولی چرا هیشکی نمیاد بگه چته؟
چرا انقد پستات غمگینه
چرا پروفات دپه
چرا چشات قرمزه
چرا بالشت خیسه
چرا کم حرف شدی
چرا حالت بده
چرا نارحتی
چرا همش بی حوصله ای
چرا....؟
چرا کسی نیس...؟:)

#N️

آخه کیه که قدر بدونه، قول بده پشتم بمونه 🤌🏽💔🍃️

منم در روزی روزگاری کسی را داشتم که دوستش داشتم :)
و همیشه پشتم بود و کسی بود که میدونستم تا ابد هست و دوستم دارد :) اما.....
او الان نیست و احساس تنهایی میکنم و تو خالی ام، رها شده، افسرده :)
روزگار چه بد تا کردا :) او را گرفت در آغوش و او را با خود برد :(💔️

‌خالی‌ میکنن‌ پشتتو‌ حتـے سایھ‌ هاا .✨🖤💯

️

من از آنچه که دوست میدارم خیلی دورم و دوری من دارویی ندارد... ️

روزامو‌شب‌کردم‌یکی‌درمیون....؛️

از یه جا به بعد میفهمی چیز قشنگی یا انگیزه درستی برا زندگی کردن نداری:)️

منو ببین یه/ بی تابم / یه بیمارم /یه غریب 🍂

.یاس. ️

میخندم،اما بیشتر تمرینی هست ،برازمانی که تنها گریه میکنم!)️

خواست بخنده
یادش افتاد
قید خندیدنو زد
خواست گریه کنه
یادش افتاد
قید گریه کردن و هم زد
خواست واسه سرگرمی فوتبال ببینه
بازم یاد اون افتاد
قید سرگرمی هم زد
خواست با دوستاش چت کنه
یاد چتای اون افتاد
دیگه با کسیم چت نکرد
و اون حالا تبدیل شده به آدمی که
قید همه چیزو زده
و فقط منتظر اینه که مرگ به سراغش بیاد و با خودش ببرتش 🙃️

دیگه مهم نیس حتی شبا پامو از پتو میارم بیرون بزار لولو منو بخوره🚬🚶🏼️

و من اوج میگرفتم به سمت دره های تنهایی ام
انگار تقدیر را از اول طوری نوشته بودند تا شب ها غصه آدم را خفه کند و لحظه ای خنده روی لب ها نیاید
و تنهایی و سکوت انقدری به تو نزدیک باشند که اگر شبی نباشند حس کنی چیزی غیر طبیعی است...️

خسته از مردم شهر میخوام غرق بشم تو تنهایی خودم
میخوام یه خوابی کنم بگن از هوش رفته این...️

خیلی سخته؛
واسه کسایی غریبه ای که واست آشناترینن:›››️

غمام یهو بالا میگیره و غرق که هیچ حل میکنه منو تو خودش...️

من ِبدون ِتو را خدا بیامرزد . . 🫂👣-️

تا خرخره از حرف پرم با که بگویم؟!
این شهر پر از کور و کر و لال و نفهم است.️

قند روزهای تلخ من معلوم نیست توی چایی کی حل شده. نیست که نیست...️

¤ عاقای قاضی
آنقدر تنهایم که کسی نیست
 صندلی را از زیر چوبه دارمان بکشد..🖤 ¤️

دنیا بدهکار من است
تمام صبح‌هایی را
که ‌طعم تلخ چای را
تنهایی چشیدم💔️