مجموعه شعر های کوتاه برای بیو و استوری و کپشن | پیشنهادی

من پیر فنا بدم جوانم کردی

من مرده بدم ز زندگانم کردی

می ترسیدم که گم شوم در ره تو

اکنون نشوم گم که نشانم کردی

️

فلک در دفترِ عشقم قلم زد
چه اوقاتِ خوشی داشتم ، به هم زد
الهی ای فلک چرخت نَگردد
که چرخت آرزوهایم به هم زد ️

هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم!
اندوه بزرگیست چه باشی چه نباشی...️

به قول مهرداد وکیلی:
[ مَن به آغوشِ تو محتاج تر از نانِ شبم. ]️

ما را ز بعد مرگ چه باک از جهنم است
در زندگی ز کام جهنم گذشته‌ایم️

شد ز غمت خانه سودا دلم
در طلبت رفت به هر جا دلم

در طلب زهره رخ ماه رو
می نگرد جانب بالا دلم

معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا
کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا️

دیدن چشمان تو آغاز صبحی روشن است
ای تماشای نگاهت صبح ایامت به کام
️

شده آیا که شبی با غم او خواب شوی؟
دائما غصه خوری در دل خو آب شوی؟

️

مادر بهشت من همه آغوش گرم توست
گویی سرم هنوز به بالین نرم توست

- شهریار | شـــعر️

سر زیبایی چشمانِ تو دعوا شده است بینِ ماه و من و یک عده اساتیدِ هنر️

تو که از جنس نماندن بودی
پس چرا سنگ زدی،برکه‌ی آرامم را؟
️

ܩߊ ܭܘ ܥ‌‌ܝ‌ ܫߊ‌ܠܩܢ ܝ̇ߺܥ‌‌یܥ‌‌یܩܢ ܥܼܝ̇‌ ܝ݆ߺܝ‌یܢܚ݅ߊ‌ܝ̇ߺܨ و ܮ̇ܩܢ ... 🥀
صوܝ‌ࡅ߳ߺߺܙ ܟܿܝ̇ߺܥ‌‌ߊ‌ܔ ܩߊ ࡅ߳ܦ̇صیܝ‌ ܥ݆یܝ̇‌ܨ ܥ‌‌یܭَܝ‌یܢܚࡅ߳ߺߺܙ ... 🥀️

دلیل می‌خواستم برای دیوانگی‌ام
خوب کردی آمدی…

- محسن صفری️

ساربان رو کـارام جــانم مـےرود✨
و آن دل کـ؏ با خود داشـتم بادلسـتانـم مـےرود✨️

چون بســـی ابلیـــس آدم روی هســت
پس به هــر دســتی نشایـد داد دســـت

️

به کوری چشم شاه
عکس آقا تو ماهه️

ܦ̈ܥ‌‌ܝ‌ ࡐ‌ࡎߊ‌ܠܚ݅ࡍ ߊ‌ܭࡅ߭ࡐ‌ࡍ߭ ܥ‌‌ߊ‌ࡅ߭ܨ ܭܘ ܥ‌‌ܝ‌ ܦ̇ܝ‌ߊ‌ܧܨ . . . !️

از تو، شـکایت کنم که خـلق بگویـند:
بی سـرو پا با "دلـش" کنار نیـامد؟!! ️

شهر از صدا پر است
ولی از سخن، تهی...

•| نادر نادرپور️

ای کم حرفِ من...
اگر بگویمت که کلامت آرامِ من ا‌ست،
بیشتر حرف می‌زنی؟️

¸„.-•~¹°”ˆ˜¨ خـوב بـہ בآمِ طعنـہ هــا בاבم زِ روے ساבگـے
آتشــے جآنم گـر؋ـت،اَغیار را בلها چـہ شاב
از پسِ این تَـلِّ غــم روزے رسـב اما نـہ בیـر
باز ققنوســے شوב خـیزان،غرورش تنــــבباב
_رُهام هآבیان_ ¨˜ˆ”°¹~•-.„¸️

زنی را می شناسم من
که شعرش بوی غم دارد
ولی می خندد و می گوید
که دنیا پیچ و خم دارد

️

بشدی و دل ببردی و به دست غم سپردی

شب و روز در خیالی و ندانمت کجایی


#سعدی☘️

ماهیان شهر ما از کوسه ها وحشی تر اند
بره های این حوالی گرگ ها را میدرند
سایه از سایه هراسان در میان کوچه ها
زندگان هم عابروی مرده ها را میبرند

️

گر جنگ میان دل منو و چشمان تو این است پس دلم حلات باشد️

دلم میخواد بگویم صد دیوان و شعر
دلم میخواد بگیرم ز این دنیا هزاران عیب و غیب
ولی چه کنم که قلم یار نیست
من می نویسم کس خبر دار نیست
کس نمی‌داند ، این دلم چه میخواهد
این قلم چه میخواهد
این جهان ز جان من چه میخواهد

شـاعـر:me

آویــد️

‏از آن فراز و این فرود غم مخور ‏زمانه بر بلند و پست می‌رود. ‏⁧ -هوشنگ ابتهاج⁩️

یک روز دو دلباخته بودیم من و تو! اکنون تو ز من دل‌زده‌ای! من ز تو دلتنگ️