خسته ام... مثل جوانی که پس از سربازی؛ بشنود دوستش از نامزدش دل برده :) مثل یک افسر تحقیق شرافتمندی؛ که به پرونده جرم پسرش بر خورده :) مثل یک پیر زنی که شده سر بار عروس؛ پسرش پیش زنش سر او داد زده است :) خسته ام کاش یکی حال مرا میفهمید ؛ غیر از این بغض که در راه گلو سد شده است :) شده ام مثل مریضی که پس از قط امید ؛ در پی معجزه ای راهی مشهد شده است :) 🙂🦋🖤️