متن های شعر / جدیدترین متن شعر [آذر 1404]

می بوسمت و میگذارمت کنار
کج دار و مریز نمی خواهمت
این طور که مدام دست تکان بدهم تا ببینی ام
نمی خواهمت
وقتی توی هپروتی نمی خواهمت
وقتی از ده جمله ام ، دو تای آخری را می شنوی
نمی خواهمت
دیگر هیچ جوره نمی خواهمت
این بوسه بگذار آخرین بوسه باشد
آخرین اتصال ما...
اگر جنگ شد یا هر چه ، یادت بماند این را
این بوسه ی آخر را...

چیزی که از جانب تو مرا کُشت ، از جانب بقیه هم
به ابروی من نمی آورد...
️

دشت دل
تو دردشت دل و درآن دیار منی
چون تو در هر لحظه ودیدارمنی
جزتو به کسی دل را نبسته بودم
چون تو گل سر سبز آن بهار منی ..
عارف لرستانی..🌷💚🌷
️

فردا
آن نور رخت ازدور سیمای تو می آید
از باغ گل آن رویت هوای تو می آید
از تو نگریزم جانا با زلف تو من آویزم
مژده دهندمن را که فردای تو می آید..
عارف لرستانی..🌷💚🌷️

دیگران، چون بروند از نظر، از دل بروند..
تو چنان، در دل من رفته، که جان در بدنی!️

بر لب هایم خنده های پر از بغض میرقصند...🖤🥀️

"تهمت خیانت زدی، بدون مدرکی…
بی گناه بودم ولی تو قاضی شدی،
و عشق‌مون، بی‌دادگاه، اعدام شد."️

هر رهگذری محرم اسرار نگردد
صحرای نمک‌زار چمن‌زار نگردد

هرجا که رسی طرح رفاقت مکش ای دل
هر بی سر و پا یار وفادار نگردد

✦✦✦✦️

‌
«آشفته بودم پیش ازین
هستم پریشان همچنان.»
- وحشی بافقی️

چنان من را غمگین کردی

که یک جهان توانست شادم کند...🚶🥀️

امروز اونجایی بودم که احمد شاملو گفت:
گاهی به‌من فکر کن، من حتی به «گاهی بودن در فکرت» هم راضی‌ام.
️

من نمی‌دانم چرا ،
چرا کاسه‌ی صبرم ناگهان به ناگهان
از دستِ روح بی‌تاب و توانم می‌افتد
و هزار تکه می‌شود و از هر تکه ،
فریادی به آسمان می‌رود.. :)
️

برای تو چه بگویم؟
‏بگویم زخم‌ام آن‌قدر عمیق شده
که می‌توان در آن درختی کاشت؟‏
بگویم غمینگم و مرگ کاری نمی‌کند؟️

نگاهی ازدل
با شعلهٔ عشقت چرا آتش به آشیانم می زنی
صد تیر خونین از کمان در هر مکانم می زنی
آن مهر گرم هر نفس بگرفت دلم را از هوس
با آن نگاه از چشم دل آتش به جانم می زنی ..
عارف لرستانی..🌷💚🌷
️

میگَن قَلب اُستُخون نَدارع  پَس اینا چیع ک توش میشکَنهِ🖤️

جوان ز حادثه ای پیر میشود گاهی :)️

ما که از دل ها رفته ایم...
بگذار از یاد هم برویم:) 💔️

و بسیار بسیار چیز ها را در دلم کشتم.️

مدتی هست که درگیر سوالی شده ام
تو چه داری که من اینگونه هوایی شده ام؟:)
•🫀🤍•

°°°°
️

“من از آینده‌ای حرف می‌زنم که نیامده‌است و از این لحظه که دیر میگذرد...️

آخرین‌شب‌آخرین‌حرف‌آخرین‌بوس‌‌آخرین‌سیگار . . ‌.️

همه ستاره دارن،ولی من یه ماه.💕🌚️

اندر دل بی‌وفا غم و ماتم باد
آن را که وفا نیست ز عالم کم باد

دیدی که مرا هیچ‌کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد
مولانا️

و در آخر،هممون تبدیل میشیم به خاطره و داستان💔: )!️

دلش دل نبود اتاق پروش بود..... ️

تو مرا یاد کنی، یا نکنی
باورت گر بشود، گر نشود
حرفی نیست، اما
نفسم می گیرد
در هوایی که نفس های تو نیست️

گفتنی نیست ولی بی تو کماکان در من
نفسی هست دلی هست ولی جانی نیست️

آب بود، شنا هم بلد بودم؛
ولی راه رسیدن دریا نبود!
پرواز بود....

«سهراب سپهری »️ ️

یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن‌دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو، نه آتشی وُ نه گِلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی
من عاشق چشمت شدم شاید کمی هم بیشتر
چیزی در آنسوی یقین، شاید کمی هم کیش‌تر
آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود
دیگر فقط تصویر من در مردمک‌های تو بود.
افشین یداللهی️