خواب سالهاست که تنهادوست من است... وقتی آدمهاقلبم رابه دردمی اورندخودم راتنهاییم را عمربربادرفته ام رادراغوش میگیرم وبرایشان عذاداری میکنم انجاست که بهترین دوستم دستانش رابرایم بازمیکندومن رامحکم دراغوش میگیرد...ارام میشوم همانندکودکی که ازفراق مادرش به هق هق افتاده ومادرش سخت اورادراغوش گرفته است تاارام گیرد....اوست بهترین رفیق لحظه های سختم️
آخرین یادداشت غزاله علیزاده پیش از خودکشی : تنها و خستهام، برای همین میروم دیگر حوصله ندارم. چقدر کلید در قفل بچرخانم و قدم بگذارم به خانهای تاریک؟ من غلام خانههای روشنم.️