متن های شعر دلتنگی / بهترین متن شعر دلتنگی [پیشنهادی]

ای جان به چه زنده ای؟!
ک‌ جانانت نیست!

•حافظ️

راست گفت سهراب؛

《من‌هم در تردیدم ،
من در این عرصهٔ آغشته به بغض
لب ِ خندان دیدم ،
چشم گریان دیدم ،
گریه کردم اما
بارها خندیدم !!'
رمز بیداری‌را
پشت بی‌خوابی این ثانیه‌ها فهمیدم
تو به آمار زمین مشکوکی¿
من به دل‌های زمین مشکوکم¡》‹📖'🔗›

▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – · ️

❉᭄͜͡ღ꧁ღ╭⊱ꕥ
گرم یاב آورے یا نه
من از یاבت نمے کاهم
تو را من چشم בر راهم ꕥ⊱╮ღ꧂ღ❉᭄͜͡️

•❤️‍🩹❤️•



من اگر دل به تو دادم تو ز من دل بردی
گر گناه است محبت، تو گنه‌کارتری ؛

-شـــعر️

به یاد چشاتــ خط میکشم دوره همه رو🥲💕🫴🏻️

شبی افتاده‌ام در خود، شبی بی‌خواب و بی‌رویا
جهان خاموش‌تر از مَرگ، دلم بی‌بال و بی‌پروا

نَه بارانی، نَه آغوشی، نَه مهری در تَه شب‌ها
فقط آه است و آوار است و چشمی خسته از فردا

کسی جز سایه‌ام با مَن نمی‌ماند در این خلوت
هَمه رفتند و جا ماندند، صدای بغض نهرها

ببین، این زندگی هر شب چه آسان می‌کشد مارا
بدون خنجر و شَمشیری، بدون زَخم و بی‌فَتوا
️

یاد
چو شبها تیره شده این روزگارم
توخوش بودی به یادشبهای تارم
مرا جانی که درعشقت بی قرارم
پریشان تر ززلفت تو گشت کارم..
عارف. 🌹💚🌹️

"من آن ابرم که می خواهد ببارد
دل تنگم هوای گریه دارد

دل تنگم غریب این در و دشت
نمی داند کجا سر می گذارد

شبی بود و بهاری ، در من آویخت
چه آتش ها ، چه آتش ها برانگیخت

فرو خواندم به گوشش قصه ی خویش
چو باران بهاری اشک می ریخت":)
️

🌸

همه یک‌ سو و تـو یک‌ سو، چه بگویم دیگر

تا بدانی که چه اندازه تـو را می‌خواهم؟

👤 #حسین_منزوی️

چشم خود بستم که دیگر چشم مستش ننگرم
ناگهان دل داد زد دیوانه من می بینمش !

#شهریار️

یک عمرهوایِ دل خود داشتم اما
یک لحظه نگاهِ تو بهم ریخت دلم را . .
️

ترا از دور می بوسم به چشمی تر خداحافظ
مرا باور نکردی می روم دیگر خداحافظ
مرا لایق ندیدی تا بپرسی حال و روزم را
برو با دیگران ای بی وفا دلبر خداحافظ

- افسرده تنها️

ِز بس خندیدم پنهان نمودم راز خود را،
کسی باور ندارد..
در دلم دریای درد است... ️

و شعر آخرین شفای اندوه آدمی...️

عشق یعنی خاطرات بی غبار
دفتری از شعر و از عطر بهار
عشق یعنی یک تمنا یک نیاز
زمزمه از عاشقی با سوز و ساز
عشق یعنی چشم خیس مست او
زیر باران دست تو در دست او
عشق یعنی ملتهب از یک نگاه
غرق در گل بوسه تا وقت پگاه
عشق یعنی عطر خجلت شور عشق
گرمی دست تو در آغوش عشق
عشق یعنی بی تو هرگز پس بمان
تا سحر از عاشقی با او بخوان
عشق یعنی هر چه داری نیم کن
از برایش قلب خود تقدیم کن
عشق یعنی مستی و دیوانگی
عشق یعنی با جهان بیگانگی️

حالِ‌من‌حال‌اسیریست‌کہ‌‌هنگام ِفرار
یادش‌افتادکسی‌منتظرش‌نیست‌، نرفت :)!

️

"نـفـس کـشـیـدن کـه زنـدگـي نـیـسـت"
؛))) ️

بگذشت در فراق تو شب های بی شمار، هر شب در این امید که فردا ببینمت! 💔️

هوشنگ ابتهاج چه خوب گفت :
از دیده رفتی ولی از دل نیوفتادی :)

♡♫️

فرقی نمی‌کند چه برایم نوشته دوست...
گیرم که ناسزاست، ولی دستخط اوست!️

تا نباشد این جدایی ها، کس نداند قدر یاران را، کویر خشک میداند، بهای قطره باران را . . .
«🌱🤍️

نگو بار گران بودیم رفتیم...
نگو نامهربان بودیم رفتیم...
آَخر اینا که دلیل محکمی نیست …
بگو با دیگران بودیم و رفتیم...
ما گذشتیم و گذشت...
آنچه تو با ما کردی ...
تو بمان و دِگران
واای به دِگران 🙂💔️

زلیخا کور شد و یوسف نرفت از چشمش
یوسفِ گم گشته باز آمد ولی با عشقش
منم منهای تو دگر با کسی جم نشد
جانشین تو در سینه‌ام خداوند نشد
بعد تو هرجا روم پیر خرابات منم
آنکه بعد رفتنت رفته سَرِ دار منم
گر قیامت قصه باشد من کجا بینم تورا؟!
میبازم ب روزگار اما نمیبازم تورا....
از خود،از آدم ها، از همه مردم خسته‌ام
من چرا دل به جِگر گوشه‌یِ مردم بسته‌ام..؟!✨️💔️

«به حِلاوت بخورم زَهر که شاهِد ساقی ست
به اِرادَت بِکِشَم دَرد که دَرمان هم اَز اوست :)️

ولی این شعر خیلی بغض داره

حاصل خیره در آیینه شدن ها آیا
دوبرابر شدن غصه تنهایی نیست؟

فاضل نظری️

اونجا حسین منزوی میگه:

امّیدِ رهایی نیست، وقتی همه دیواریم ...

-ستا️

میخندید و در نگاهش غمی میرقصید 🌑🍂️

‌
ماکسی راهم نداریم‌عاشقی خرجش کنیم
حیف‌ازآن شعری که داردخرج‌غم‌هامیشود 🖤🙂

_ رز سفید
‌️