من نمیتونم مث پیکاسو برات نقاشی بکشم نمیتونم مث حافظ و مولانا شعر بگم یا مث فروغ ،احساسات رو در کلمات جاری کنم .. صدام مث صدای شجریان دلنشین نیس و نمیتونم مث شاملو، عاشقانه هام رو نجوا کنم .. اما می تونم مث مجنون برات بمیرم مث نجار محلمون، بنا کننده شادی هات باشم .. مث رفتگر ها هر شب غمهات روجمع کنم و بیرون بریزم؛ من میتونم مث خودم باشم ... میتونم با دستای خالی، دوستت داشته باشم.️
من با کسی دعوا میکنم که می خوام تو زندگیم نگهش دارم وگرنه اگه مهم نباشه که میزارم و میرم، پس بدون وقتی باهم بیشتر دعوا میکنیم، یعنی بیشتر دوستت دارم...️