+ یه دقیقه دیگه تو این شهر معلوم نیست کی زندهاس کی مرده اگه قرار باشه من یه دقیقه دیگه زنده باشم، فکر کردم دلم میخواد یه چیزایی بهت بگم که هیچوقت بهت نگفتم . اینکه من چقد قیافهتو، صداتو، لحن حرف زدنتو، خندههاتو، همین آرایش ناشیانهی قشنگی که کردی رو دوست دارم️
سردرگم،گیج و در تمنای کمی روشنایی برای قدم برداشتن توی جاده ی عشقی که ازش ناامید شدن پیش میرن، پناه میبرن به احساساتشون ، به کسی که بهش علاقه دارن...بارها و بارها فرصت میدن تا امیدشون ساخته شه چون میخوان عاشق بمونن.️