مستم من و مستم من و مستم من و ای وای در چشم تو انگار که صدجام شراب است از عشق نوشتم من و دیدم که کسی باز با یاد کسی سخت به دنبال طناب است دیواره ی هر خانه که با عشق بنا شد امروز عجیب است که از پایه خراب است شیری ست همین عشق که می درّد و آخر آهو که شوی کار تو هر لحظه عذاب است یک شهر گرفتار رضاخان نگاهت یک سلسله مو از لج تو غرق حجاب است️