دلبر جان! با اینکه مهربان نبوده ای... با اینکه قلبم را آتش زدی... با اینکه ذره ذره نابود شدم... با اینکه روزگار رنگارنگم را به تباهی کشندهای... اما هنوز هم دوستت دارم... ️
«تو را مانند بالش در پریشانی بغل کردم تو را مانند کوهی قبل ویرانی بغل کردم تو را با گریه ای یک ریز و طولانی بغل کردم تو را آن جور که تنها تو میدانی بغل کردم»
من این روزا خیلی شکنندهام و دارم سعی میکنم حالمو بهتر کنم. لطفا اگه نزدیکم میشید مراقبم باشید. کوچکترین حرفتون میتونه همه تلاشام رو بیفایده و دوباره منو تیکهتیکه کنه.️