سه روز گذشته چشم هایش خشک بودند، اما لحظه هایی هستند که دوباره کمی میلغزد. چرا که آدم ها را فقط یکبار از دست نمیدهی. با شنیدن آهنگی که تورا به یاد لبخند آن ها میاندازد دوباره آن هارا از دست میدهی. با گذشتن از کنار نشانه ای قدیمی. خندیدن به جوکی که اگر آن ها بودند به آن میخندیدند. بارها و بارها آن هارا از دست میدهی.
! ماه رو نگاه کن. تو ماه رو چه جوری میبینی؟ ـ گرد ، روشن، زیبا ✨ ! اگه نبود به نظرت چی میشد؟ ـ اسمون تاریک میشد. خیلی اتفاق های بدی تو روز و شب می افتاد. ! تو ماه قشنگ زندگی منی:) ...!️