متن های بلند فلسفی / بهترین متن فلسفی [پیشنهادی]

آدما همیشه به فکر خود خواهی خودشونن...
تو هر زمینه ای یه جوری هستن...
تو عشق، تو اعتماد، تو قول دادن، تو رفاقت و...
اما وقتی که تصمیم میگیرن کسیو ترک کنن حتماً باید انجام بشه اون کار و این یک حقیقت تلخه و به قول تتلو رفتی باید بره فقط با موندنش نگرانی درست می‌کنه پس بزار بره کسی که یه روزی عزیزترین کست بود🖤:)️

من یاد گرفتم رها کنم
عزیزترین کس زندگیم رها کردم
دوستایی که فکر میکردم هرگز از دستشون نمیدم رو رها کردم
من دیگه هیچ ترسی ندارم آدما از زندگیم برن
راستش دیگه هیچ تلاشی برای آدما نمیکنم
من دیگه صدم برای هیچ آدمی نمیزارم
چون آدما اونقدر ارزش ندارن بخاطرت خودتو اذیت کنی.
️

مردی نزد روانپزشک رفت و از غم بزرگی که در دل داشت برای دکتر تعریف کرد؛
دکتر گفت: به فلان سیرک برو، آنجا دلقکی هست.
اینقدر می‌خنداندت تا غمت یادت برود.
مرد لبخند تلخی زد و گفت: من همان دلقکم!️

بچه ی خبر بد واسه اونایی ک تا حالا مهربونی مو دیدن
اون طاها از این لحظه ینی ساعت 17:52 به تاریخ 1404/9/19
من تغییر کردم هر کدومتون میتونید به منِ جدید عادت کنید هرکدومتونم نه بسلامت 🤗🩵🩵️

گنجشک ترین آدم او من شده بودم
او دغدغه اش بود مرا باز بگیرد
هرسش که درآمد بدنم خون جگر شد
من سیب شدم، بلکه مرا گاز بگیرد
می آمد و میدید مرا مثل دوتا دوست
من را به دلش یکسره نزدیک نمی‌کرد
در جوخه ی آعدام منِ بی همه چیزش
می آمد و پا میشد و شلیک نمی‌کرد...️

کلانشد,
گفتم‌دوست‌دارم‌نشد,گفتم‌خوشم‌میاد‌ازت‌نشد
گفتم‌ازت‌متنفرم‌نشد,گفتم‌ولم‌نکن‌نشد
اومدم‌فراموش‌کنم‌نشد,اومدم‌از‌نو‌بسازم‌نشد
اومدم‌خراب‌کنم‌همه‌چیو‌نشد,اومدم‌بهش‌نزدیک‌بشم
بازم‌نشد,از‌اولش‌کلانشد؛
‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ️

حرف‌هایی هست که باید به تو بگویم، مثلا بگویم بودنت حواسم را پرت میکند و نبودنت خیالم را، بگویم هرچه کمتر و کمتر باشی بیشتر و بیشتر میخواهمت، باید بگویم باشی دوستت دارم نباشی هم دوستت دارم، باید بگویم باید بدانی، من اما هنوز صبورم به نداشتنت به تنها دوست داشتنت️

هر سوالی که دوست دارید
ازم بپرسید
قول میدم راستش رو بگو
🙂🤝🏻️

در نهایت دریافتم که خودم باید این روح خسته را تیمار کنم، خودم باید دستان مشت شده‌ی انسان در آینه را باز کنم و خودم باید به او صلح بیاموزم، خودم باید از من مراقبت کند، خودم باید پرستارش باشم، خودم باید دوستش باشم، خودم باید نگرانش باشم، خودم باید تن زخم خورده‌ام را به خانه بازگردانم، برایش قهوه دم کنم، خودم.️

تو زندگی یه وقتایی ،

یه جاهایی ،

پا روی غرورتون بگذارین !

چون بعضی چیزها اگه از دست رفت دیگه برنمیگرده و مثل

قبل نمیشه !


اونوقته که حسرت میشه و جاش مثل جای زخم هیچوقت از بین نمیره ! میمونه تو عمق قلب ❤️‍🩹🙂️

بنظرم این شعر تجربه‌های تلخی رو نشون میده:
مرا بازگردان
به جایی که بوده‌ام ‌‌‌‌
پیش از دیدارت
سپس، سفر کن...

-
محمود‌درویش | شـعـر️

امشب،
نه صدا هست،
نه سکوت،
یه جور خلأ که انگار
همه‌چی رو بلعیده.
ساعت کار نمی‌کنه،
نورِ گوشی
تو صورتِ دیوار
می‌رقصه،
بی‌هدف،
مثل فکرهایی
که نمی‌دونی از کجا اومدن،
فقط می‌دونی
نمی‌ذارن بخوابی...️

نگاه مانند جا قور میره ........................... اما هیچ جابم خون در نمیاد



تصورت تو من از خود بی خود میکنه ...... اما مست نیستم


از دورن نابود میشم ........................... اما بی رون سرد یخ زده


کسی حالم بپرسه .................................. میکم خوبم



اما درونم رو تصور تخیلیت نابود کرده


️

آدما بازیچه دست شما نیستند
هروقت دلتون خواست باشین
هروقت نه نباشین؛ اونا اسباب بازی
شما نیستند که تهِ کمد ولشون کنید
هروقت حوصلتون سررفت برید سراغش؛
اونا احساس دارن، غرور دارن، آدم باشین.! 🥱🤌🏻️

آدما همیشه دنبال بهونه ان؛
چه برا رفتن ..
چه برا سرد شدن ..
و چه برای حذف خودشون ..
براشون تلاش نکنین ک جایگاهشونو حفظ کنین شما مسئولش نیستین اونا باید تلاش کنن :)️

هیچی فقط میخواستم بگم
امیدوارم روز های خوبی براتون رقم بخوره
و برای همه تون آرزو میکنم روزای پر از شادی و بدون غمی رو تجربه کنین
پر از حال خوب بدون غم و حسرت
پر از امید بدون غصه و اندوه
روزایی که از ته دلتون خوشحال باشید و بابتش واقعا خداروشکر کنید
و از فردا بهترین اتفاقا براتون بیفته..!!! :))))) ️

نه‌‌‌بیمارم‌نه‌سرحالم
نه‌از‌بودن‌خبر‌دارم
گهی‌با‌عقل‌گهی‌با‌دل
گهی‌از‌‌هردو‌بیزارم
گهی‌سرحال‌و‌شادابم
گهی‌غمگین‌و‌بی‌حالم
چه‌غوغایی‌ست‌در‌این‌عالم...
که‌گاه‌از‌شوق‌در‌سازم
گهی‌با‌‌گریه‌دمسازم
گهی‌‌بیدار‌ولی‌مردع
گهی‌در‌خواب‌غم‌گینم
گهی‌‌هوشیار‌ولی‌مدهوش
‌گهی‌با‌مرگ‌میسازم
گهی‌‌با‌‌‌خنده‌غمگینم
چه‌حالیست‌در‌این‌عالم
‌چه‌حالیست‌در‌این‌حالم!🫠💔
نوشته‌های‌خانوم‌نون؛️

یه سو‌‍ٕ تفاهمی پیش اومده از قرار معلوم ..
بنده نه چادریم نه بسیجی
من باحجابم
و از حق کسایی که به نظرم خقشون خورده شده تا حد توانم دفاع میکنم ..
اینم ی گوشه داشته باشید ..️

دوستت داشتم با وجود اینکه تو را به آغوش نکشیدم و تو را همیشه نمیبینم!
دوستت داشتم چون برایت نوشتم و برایت خواندم؛و بخاطرت خندیدم و بخاطر تو تغییر کردم!
تو را دوست داشتم درحالی که دور بودی💔️

نزد روانپزشک رفت و از غم بزرگی که در دل داشت برای او سخن گفت؛
دکتر گفت: به فلان سیرک برو، آنجا دلقکی هست که آنقدر تورا می‌خنداند تا غمت را فراموش کنی،
مرد لبخند تلخی زد و گفت: من همان دلقکم!“️

‌
‌‏‌گفتی باید بری. منم بمونم که به ماهیام آب بدم، بیابونو جارو کنم، فیلمارو گوش کنم و آهنگارو ببینم، چای بخونم و کتاب دم کنم، روی تلوزیون بشینم و صندلی نگاه کنم، کفشامو بپوشم و برم توی تخت، از کل ماشینم که تو گل گیرده، فرمونشو بشورم. برای پرنده ها استخون بندازم و لب پنجره برای سگا دون بپاشم. تختمو مرتب کنم و رو زمین بخوابم. زنگ بزنم به اورژانس و بگم چه کمکی ازم بر میاد. با سیگار فندکمو روشن کنم و بذارم لبه‌ی گوشم‌. ️

داغ بودم نفهمیدم وقتی برای همیشه از این شهر رفتی و ته دلتنگیم اینه که بتونم پیام بدم و زنگ بزنم یعنی چی... آروم آروم داره سرد میشه بدنم با آتیشی که خاکسترشو زیر و رو میکنم...️

در نهایت، ترسناک‌ترین بخش بلوغ این است که می‌فهمی آدم‌هایی که برایشان مهم بودی، حالا حتی اگر زنگ بزنی، برایت داستانی از زندگی‌شان تعریف نمی‌کنند، چون دیگر نیازی به شنیدن صدای تو ندارند. ما به تدریج می‌فهمیم که بعضی از “بهترین دوست‌ها” فقط در فصلی از زندگی ما حضور داشتند، نه در تمام طول آن، و حالا تنها شاهد خاطراتی هستیم که دیگر کسی به اشتراکشان نمی‌گذارد.️

نوشته بود🌻:

من وفادارترین آدم‌ها رو دیدم که خیانت کردن،
باهوش‌ترین افراد رو دیدم که فریب خوردن،
صادق‌ترین آدم‌ها رو دیدم که دروغ گفتن،
مهربون‌ترین آدم‌ها رو دیدم که دل شکستن،
قوی‌ترین آدم‌ها رو دیدم که کم آوردن،
بالغ‌ترین افراد رو دیدم که بچه‌گانه رفتار کردن
و از همه‌ی این‌ها متوجه شدم هیچ بد و خوب مطلقی وجود نداره!
همه ممکنه اشتباه کنن و هیچ‌چیز از هیچ‌کس بعید نیست.
‌️

رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
دلشوره ی ما بود، دل آرام جهان شد

در اوّل آسایش مان سقف فرو ریخت
هنگام ثمر دادن مان بود خزان شد

زخمی به گل کهنه ی ما کاشت خداوند
اینجا که رسیدیم همان زخم دهان شد . . .

- شـــعر️

بزرگترین تراژدی زندگی این نیست که خیلی زود می‌میریم، بلکه اینه که خیلی دیر شروع می‌کنیم به زنده بودن. ما خاطراتی رو در ذهن‌مون می‌سازیم که هرگز اتفاق نیفتاده، و لحظاتی رو از دست می‌دیم که دیگه هرگز تکرار نخواهند شد، و در نهایت، آرزوهایی که هرگز بهشون نرسیدیم، سنگین‌تر از شکست‌هایی که تجربه کردیم، ما رو دفن می‌کنن.️

یک زن

سایه سر نمی خواهد؛ تکیه‌گاه میخواهد
فرمانده نمیخواهد؛ همراه‌ میخواهد
احترام نمیخواهد؛ حرمت میخواهد
هدیه نمیخواهد؛ قدردان میخواهد
همدرد نمیخواهد؛ درمان میخواهد
جنس برتر نمیخواهد؛ مرد میخواد
و یک مرد

تنها یک زن عاشق میخواهد…
....️

اگه همه درا قفلن یه راه هست..💢

چرا هست چه راحت یه راه هست که ساده اس

واندی که کلید ارادس ها

مقصد دوره چیزی نزدیک نی

پس یاد نگیر جایی درگیر شی

یاد بگیر اگه بدی کردن بهت

صاف کنی ولی نره لبخنده

راه گاهی میشه لغزنده

یاد بگیر پاشی ولی نه از اون دنده

️