متن کوتاه در مورد خستگی و خسته / بیو خسته

”سوگ من از بین نرفت
فقط زندگی شلوغ شد و من مجبور به ادامه دادن بودم...
_دکتر
‌️

در کنارش بودَم اما لحظه‌ای ، مَن را ندید !️

وپس‌ازآن ؛ شب‌دگرهرگزصبح نشد
روزهاروشن‌نبودندوشب‌ها‌تارنبودند
همه‌چیزدرهیچی‌به‌سرمیبردومن‌درمیان گرگ‌ومیش‌زندانی‌شده‌بودم :)🚶🏻‍♀️️

تا زندگی خواست جالب شه. برقــ💡ــ رفت؛]

️

هر کاری می خواهی بکن، خودت را آتش بزن، می خواهی از دنیا بروی، می خواهی برو بیرون و هر کاری می خواهی بکن، چون سنگی جلوی من و دود آتشی که به راه انداختی به من نمی رسد️

اگهدلتتنگشد؛
یهوقتگوشیتروبرنداریتکستبدی.
آینهروبرداربهغرورتزلبزن!
چونفقطهمونبراتمونده:)️

اشک می‌ریزی و می‌گویی:
پس رویاهایمان چه؟
می‌بوسمت و می‌گویم:
بخواب درخاورمیانه رویا داشتن
خودش رویاست.️

از شدت بیکاری و حوصله سر رفتن میخوام گریه کنم ️

فکت:🌘 کسی که بیش از حد میخوابه؛غمگینه:)🖤.️

دیگه خودمم خسته شدم ازهمه چیز کی تموم میشه این سختیا منم بخداادمم یکم به فکر منم باش️

من‌فقط‌توروداشتم‌،‌تو‌منم‌داشتی ؛️

در شهری که تمام مردمش لنگند راست راه رفتن گناه است 😉️

سیـاهی بَخـتِ مِـه چـی شوعِـه تـارَ...
گـلِ بـاغِ دلِ مِـه پُر دِ خـارَ..! ❤️‍🩹️

یه وقتایی دلت میخواد یکی از پشت سر چشماتو بگیره و ازت بپرسه : اگه گفتی من کی ام ؟ تو هم دستاشو بگیری و بگی: هر کی هستی فقط بمون…️

افتادم رو دور فراموش کردنت رو شیب تیز
ولی دلم میکشونه بار منو سینه‌خیز... .
🕳️

من یک دخترم 🌈
بی صدا گریه می کنم 🌈
در سکوتی سخت 🌈
ای دنیا مواظبم باش 🌈
قلبم هنوز دخترونه می تپه 🌈

️

بعدِ تو؛ این قلبِ من
دیگه با همه آدما سرده…●♪♫
تو نفهمیدی بِری…●♪♫
از تو یادگـاری؛ فقط درده! :))️

زندگیم پر شده از منگنه هایی که اگه درشون بیارم سوراخ میشم :)
- 𝕔𝕒𝕥𝕙𝕖𝕣𝕚𝕟𝕖️

این روزامون به قدری سیاه و غمگینه که آدم باید این شعر سعدى رو مدام با خودش بگه : از چه میترسى دگر بعد از سیاهى رنگ نیست .💔🗿️

میدونین داستان پلنگ زخمی چیه؟
پلنگ هرشب میره نوک بالاترین کوه واسه دیدنِ ماه،میخواد ماهو به دست بیاره،چنگ میزنه به آسمون،اما نمیتونه ماهو بگیره..و در نهایت خودش از کوه پرت میشه پایین.‌.بخاطر ماه.!
داستان منم همین بود..خواستم مال خودم شی..ولی زخمی شدم..🙂❤️‍🩹
پلنگ‌زخمی️

‹ تحمل میرود اما شب غم سر نمی آید . . . ›️

زبان حال دلم را کسی نمیفهمد
کتیبه های ترک خورده خواندنش سخت است...️

-ـ؋ـیلمنامه‌ے من پایانش غمگینه.!

-الــهـاܩ🥲🩶️

شاید دل من عروسکی از چوب است....
مثل قصه پینوکیو محبوب است...
چه دماغی دارد این بیچاره!
از بس که نوشت حال من خوب است.....

️

می‌گفت خوبم اما چشم‌هاش دیگه برق نمی‌زد.

𝑀𝒜𝑅𝐼️

تنها به حرکت اعتماد کن
زندگی در اتفاقات رقم می خورد
نه درحرف...
️

彡 خدایـــــــ٨ـﮩـ۸ـﮩــا 彡
✿ ══ از جاهایی امتحان بگیر ══✿
✧ ڪـه درس בاבے ✧ ♥️️

از دردهایش چیزی نمی‌گفت؛
و من می‌دانستم
کارد، وقتی به استخوان می‌رسد
آدم‌ را لال می‌کند.🥲️