متن های ادبی عاشقانه / بهترین متن ادبی عاشقانه [پیشنهادی]

لبخند زد و گفت: " آدم وقتی یکیو دوست داره بیشتر تنهاست. چون نمی تونه به هیچکس به غیر از اون بگه چه احساسی داره، چون حال خوبش، لبخنداش، امیدش، انگیزش، اشتهاش، اعصابش و انرژیش و همه چیش وصل می شه به همون یدونه آدم و غیر اون کسیو نمی بینه، واقعاً نمی بینه. اینجوریه که وقتی یارو پیشش نباشه یا دعوا پیش بیاد، حتی اگه دورشم شلوغ باشه، انگار همه چیشو از دست داده، حس می کنه کسیو نداره و بی پناه و تنهاست."️

خداوندا اگر جایی
دلی بی تاب دلدار است
نمیدانم چطور
اما خودت پادرمیانی کن :)

👤سعيد صاحب علم

️

پنهان اگر چه داری، جز من هزار مونس؛
من جز تو کَس ندارم، پنهان و آشکارا…!

“اوحدی”


ﮩﮩــ٨ـﮩـ🖤ﮩﮩــ٨ـﮩـ

ﮩﮩــ٨ـﮩـ🖤ﮩﮩــ٨ـﮩـ️

قدم به قدم تمام شهر
را برای یک
لحضه دیدارت گشتم... 🌱🤍


️

خورشید برآید
ز دو چشمان سیاهت
روشن شود عالم ز فروغ رخ ماهت
هنگامهٔ وصل آید و
عطر نفس صبح.....
 وقتی ڪه زند موج
  در آیینه نڪَاهت....!!️

آن کس که تو را دارد، از عیش چه کم دارد؟
وان کس که تو را بیند، ای ماه چه غم دارد؟

مولانا🌱️

‌ ‌ ‏تو نباشی دلِ ما را،
‏ثَمری نیست ‏که نیست ...
‌
•🖤•️

چشم خود بستم ؛ که دیگر چشم مستش ننگرم

ناگهان دل داد زد! دیوانه من میبینمش:)🖤️

سعدیا حال دلم را چه کسی میداند؟!
این دل دیوانه ام را چه کسی میخواهد؟!️

نگفت دوستم ندارد، اما سکوت کرد
و این خودش بزرگ‌ترین «دوستت ندارم» بود.️

میگه ک:
توی یک شعر نوشتم ک نرو میمیرم
خواندش خنده کنان گفت الهی چ قشنگ❤️‍🩹️

در آخرین نامه‌اش نوشته بود:
بیشتر از هرچیزی در این دنیا، دلم برای روزهایی که تو را دوست داشتم تنگ می‌شود.️

عشق یعنی که نفس هایم را
تو بگویی بکشم یا نکشم..!️

شعر در مقبره حافظ گفته شده

ای حافظ،تا ز اینجا آمدم جانی گرفتم
مزارت دیدم و چو گل شگفتم
تویی خواجه محبوب دل ما
به جز شعرت ندارد خوش دل ما

شـاعـر:me

آویــد ️

هیچ وقت عاشق نشو راست میگم هیچ وقت حس خودتو به کسی نگو بد میشه من امتحان کردم️

درک کردن فقط اونایی بلدن که هیچوقت درک نشدن(: 🫂💔️

خیال
میکنی
نهنگ ها
نمی دانند
آمدن
به
ساحل
یعنی
مرگ؟
خیال
میکنی
به
عاقبتش
فکر
نکردم
گفتم
دوست
دارم؟️

یک سو تویی و حادثه ی چشم سیاهت
یک سو منم و حسرت یک لحظه نگاهت

از حسرت دیدار همینقدر بدان که
همرنگ شده بخت من و موی سیاهت️

کل مالم بدهم، کهنه شرابی بخرم
نیمه شب لاشه خود کنج خرابی ببرم
خارج از همهمه ی شهر، نشینم با ماه
بزنم می و بگویم که چه آمد به سرم
ماه مروت کند و نقش تو تصویر کند
تا که شاید شود آرام، دل در به درم
غرق در می که شدم نوبت رویا بشود
کاندر این عالم رویا، تو آیی به برم
گر تو با کهنه شرابی، بیایی به برم
کل مالم بدهم،کهنه شرابی بخرم ؟؟؟️

همه را غیر تو یک روز رها خواهم کرد
گُنَه از جانب ما نیست اگر مجنونیم '-'️

انفرادی شده سلول به سلول تنم
خودِ من در خودِ من در خودِ من زندانی ست⛓️

انفرادی همه شب من به خیابون می زنم♪♫
خسته از حال و هوایی که به این ویرانی ست♪

#حمید_هیراد️

از زلزله و ‎عشق، خبر‌ کَس ندهد
آن لحظه خبر شوی، که ویران شده ای

️

‌
- نازِ چشمانِ تو را قاب کنم در دلِ  شب،
تا که مهتاب ننازد به جمالش هر شب:))💙-
‌




️

تو سرزمینِ منی!
صورت و دست های کوچکت، صدایت،
من آنجا متولد شده‌ام و همان‌ جا می میرم!

- نزار قبانی️

موج چشمات منو برد با خودش رو دریای لبت!️

شب که سازد غمِ آغوشِ تو بی‌تاب مرا
گر بُوَد فرش ز مخمل، نَبَرد خواب مرا...

#غنی_کشمیری️

این که بگم اصلا دوستم نداشت بی انصافیه
‏ولی بقول "پابلو نرودا" که میگه:
‏امشب غمگینانه ترین سطر ها را مینویسم،
‏دوستش داشتم
‏و او نیز گاهی دوستم میداشت‌‌…🌱
️

جز عشق گناهی نیست
در نامه‌ی اعمالم...

- فروغی بسطامی ️