متن های شعر دوست دارم / بهترین متن شعر دوست دارم [پیشنهادی]

وقتی براتون عکس می‌فرسته مثل مولانا بگید:

مرا غیر تماشای جمالت، مبادا در دو عالم کار دیگر

-سیتا ️

در دلش جای اگر بود مرا
پس چرا دیده ز دیدارم بست

فروغ فرخزاد ️

مثل تهران که بغل کرده دماوندش را
حل‌شدن در دل معشوق که ایرادی نیست !:))🫂🥺🫀
️

صبحی که بوسه‌ام ندهی ، بی‌طلوع باد
روزی که عاشقت نشوم ، بی‌شروع باد .
️

یه جاش احمد شاملو می‌نویسه:

حقیقت همین است، تو تنها پیروزی ِ دوران حیات منی...🫶🤍️

گر تو گرفتارم کنی، من با گرفتاری خوشم🩵
#مولانا️

نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت
پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت

#هوشنگ_ابتهاج️

منم و این صنم و عاشقی و باقی عمر... 🛵🌱😚
_♡'️

استاد شهریار برای همسرشون میگن که:
هرکس سنه اولدوز دئیه
اوزم سنه آی دئمیشم
میگه که:هرکی به تو گفته ستاره
من بهت میگم ماه
و بنظرم این قشنگترین نوع از عشقه:)✨️

تا تو با منی زمانه با من است
بخت و کام جاودانه با من است
تو بهار دلکشی و من چو باغ
شور و شوق صد جوانه با من است
#هوشنگ_ابتهاج️

- ما ز چشم مستِ تو مستیم و این دیوانه‌ها،
لاف مستی میزنند از باده‌ی انگورشان:))️

نیست نشان زندگی
تا نرسد نشان تو🖇🫀!️

اگه توباشی ،ته همه راه هاقشنگن.......💖️

༻ღ☆یک روز
من هم بـہ جاے בوست בاشتن
ـבوست בاشتـہ مے شوم !
کاش آט وقت هم
پاے تو בر میاט باشـב … ღ☆༻◡̈⃝ㅤ️

ای خــــالــــق هـر قــصـــه ی مــــن🫀❤️️

می گویند اکر پلکت پرید عزیزانت می آیند.
جانم برآیت پرپر زد پس تو کجایی...

♡:) ️

شاعر میگه که:
من خاطراتم با تورو هرشب؛ مرور میکنم...
میمیرم از دوریت ولی حفظ غرور میکنم🩶🙂️

یک بار به لَبت بوسه زدم دل بار دگر خواست ️

‹ حال بحران زده‌ام ، معجزه میخواهد و بس ؛
مثلا سر زده یڪ روز، بیایے، نروی :)!🫀' ›️

|•از‌‌تو‌چه‌پنهان‌عاشقت‌بودم
از‌دل‌نه،‌از‌سلول‌سلولم•|

✞.مُردِه‌مُتَحَرِک.✞️

قشنگی آدما به وفاست...!
دنبال چهره نباش:)

*.👋🏾💔.*

[♥️]⤗️

آט چناט جاے گر؋ـتے

تو بـہ چشم و בل من

کـہ بـہ خوباט בو عالم

نظرے نیست مرا... ღ♥️

عهد میبندم باهات با این مصرع عطار:
تا جان بودم در تن، رو از تو نگردانم..️

عاشقی درد قشنگیست دوایش نکنید ؛
هر که مجنون شده دیوانه صدایش نکنید.♥️️

دل من به شوق دیدنت سرشار است
فانوس به دست کوچه ی دیدار است... ️

اونجا که شمس لنگرودی میگه:

دلخوش نشسته‌ام
که شاید گذر کنی!
لعنت به شایدی که مهیا نمی‌شود

-ستا️

‌-
پیرِمـَستی می گذشت از روضه ، چایی خورد و گفت
ای فدای هفت خط استکانت ؛ یاحـُسـِین
-️

من تماشای تو می‌کردم و غافل بودم
کز تماشای تو خلقی به تماشای منند!

گفته بودی که چرا محوِ تماشای منی
و چنان محو که یکدم مُژه بر هم نزنی

مُژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
نازِ چشم تو به قدر مُژه بر هم زدنی

#هوشنگ ابتهاج️