تو گر گناہ من شوی توبه نمیکنم ز تو ...♡ (مولانا)
️مجنون که در دیوونگی شهره ی شهر است
در دشت جنون همسفر عاقل ما بود⚡
️گر تو گرفتارم کنی من با گرفتاری خوشم
️شاعر تویی من فقط راوی چشمان تو ام
️باش با من که همه رهگذران میگذرند).
️دَریایِ قَلبَم طُغیانِ میکُنَد بٓاامواجِ چِشاط-
️دل که رنجد از کسی خرسند کردن مشکل است...🍁💫❤️
️هرکس خود داند و خدای دلش که چه دردی است در کجای دلش ،....💫❤️
️سلامتی خودم وقلبم که راه کج نرفت/سلامتی اونیکه خبراش میرسه از هر طرف
️هلهله دلم مرا ب طُ می خواند جانا!
️دنیا همه شعر است به چشمم اما شعری که تکان داد مرا چشم تو بود.☺
️تا توانی می گریز از یار بد یار بد بد تر بود از مار بد مار بد تنها تو را بر جان زند یار بد بر جان و بر ایمان زند ......👀💫
️گویند سرانجام ندارید شما ماییم ک بی هیچ سرانجام خوشیــم
️زحمتی می کشم از مردم نادان
که مپرس...
مرا به حال خویش رها کنید، من در اعماق وجود خود در حرکتم...
️
درد دارد که کسی باعث دردت باشد
که تو از درد دلت با دل او حرف زدی
آنقدر شعر مرا خواندی و گفتی احسنت فکرت افتاد که شاید تو دلیلش باشی؟
️می کِشَمَت سوی خویش این کِش قَلبِ ماست قَلبِ تو اَگه آهَن اَست قَلبِ من آهَنرُباست
️خرم آن روز که بازآیی و سعدی گوید:آمدی وَه که چه مشتاق و پریشان بودم
️نیست در این شهر نگاری که دل ما را ببرد
️غصه ها فانی و باقی همه زنجیر به هم
گر دلت از ستم و غصه برنجد تو بخند
سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز مرده ان است که نامش به نکویی نبرند
️گیسوان تو پریشانتر از اندیشه ی من
️رَوا بُوَد كه چِنين بى حساب دل بِبَرى ؟
️آشفته دلان را هوس خواب نباشد .....
️تا تو نكوتر ميشوي من مُبتلا تر ميشوم
️نقش او در چشم ما هر روز خوشتر میشود...
️خرم آن لحظه که مشتاق به یاری برسد ، آرزومند نگاری به نگاری برسد...
️