دافنه تو رمان ربکا میگه :
« یه روزی فکر میکردم اگه اون و با غریبه ای ببینم دنیا و آتیش میزنم!
ولی، امروز حاضر نیستم کبریتی روشن کنم تا ببینم اون کجاست...!»
خلاصه گذر زمان همین قدر عجیب و ترسناکه :) !️
« یه روزی فکر میکردم اگه اون و با غریبه ای ببینم دنیا و آتیش میزنم!
ولی، امروز حاضر نیستم کبریتی روشن کنم تا ببینم اون کجاست...!»
خلاصه گذر زمان همین قدر عجیب و ترسناکه :) !️
5.0
جدایی بی تفاوت عشق یک طرفه