متن کوتاه ادبی زیبا / متن و شعر های کوتاه ادبی مناسب بیو

عشق غمگینت خواهد کرد ، خیلی هم غمگین . . آن وقت مرا یادت خواهی آورد :')♥️

گاه فقط خودت میدانی که چقدر در برج متروکت ویرانه و آواری ، چقدر غیر قابل احیاء و چقدر در این سوت کور غرق گشته ای. .️

میرود از یاد ها ولی زخم ها اعتبارشان ابدیست بر سینه ، میسوزد شمع افکار مزاحم ها ولی بیداد میکند قلب پریشان انگونه که گفتی میگویم : جایت همیشه در تن و روحم "درد" میکند . . .️

بی تو ، حنجره ی بی صدایی هستم که آوا را در صدای تو میجوید صدایم بزن ! 🌱"️

ته همه دلدادگی ها میشیم تنهای شهر . .️

میدانی اقیانوس موجی ام ، مرا جز خواستن تو حرفی نیست . . . اما ؛ یا که باید نفس در دل خود حبس کنم یا که در خواب بیایی و مرا هم ببری =')🌊.️

" حالِ مرا گر بدانی دگر حالی نیست برای احوالِ به جا مانده ی این تن ، ساکنان قلب را رهگذری بیش نبودند و اکنون خالیست این قلب♡:') "️

یوسف گم گشت ؛ و گفتند یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور . . . اما یوسف من تا قیامت همنشین چاه شد :)" ای حافظ برای یوسف من چه خواهی گفت؟️

چرا . . . چرا باید کنار آنچه هست یاد آنچه نیست خفه‌مان کند؟ چرا آنچه هست سویی به یاد آنچه نیست دارد؟ چرا هست های زندگی ام کم آورده‌اند در برابر نیست هایم؟ اصلا بگویید چرا آنچه که هست مرا یاد آنچه که نیست می اندازد؟:) . . .️

''بی صورتِ او مجلسِ ما را نمکی نیست''️

کسی که می خواهد مثل خورشید بدرخشد اول باید مثل خورشید بسوزد🌞️

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم...... چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی️

سلام حال همه‌ی ما خوب است اما تو باور نکن . - سهراب‌سپهری️

ز کدام رَه رسیدی؟ زِ کدام در گذشتی؟ که ندیده دیده ناگه به درونِ دل فتادى؟️

ای که مارا میبینی با پشت خم! زمستانم را نبین ماهم بهاری داشتیم! این چنین خار نبودیم! اعتباری داشتیم:)😊️

گاهی اوقات مجبوریم بپذیریم که بعضی از آدما میتوانند در قلبمان بمانند نه در زندگی مان️

من اگه یک شب رو تو آغوش تو به خواب برم اونوقت حتما مثل جناب شمس لنگرودی می‌نویسم : «چه بود بیداری که زندگی اش نام کرده بودند»✨️

گاهی، راحت‌تر است که با وجودِ اندوهی که در درونت موج می‌زند، لبخند بزنی تا اینکه بخواهی به همه ی عالم توضیح بدهی که چرا غمگینی ...️

رنج را دوست ندارم، هرگز دوست نخواهم داشت، اما باید قبول کنم که آموزگار خوبی است. ‏️

هرکه گوید ‹دل به دل›راه دارد غلط است. دلَ من زه ‹غصه خون›شد و او بی خبر است.️

بَه کمآل عجز گُفتم : کِه بَه لب رَسیده جانَم بَه غُرور و نآز گُفتِی : تو مَگر هَنوز هَستِی ؟! [ #فروغی ]🔐🥀️

نگاهت میکنم خاموش و خاموشی زبان دارد زبان عاشقان چشم است و چشم از دل نشان دارد️

آه از ان آتش که ما در خود زدیم... دود سرگردان بی سامان شدیم... سینه می جوشد ز درد بی زبان... ای نوای بی نوا نی را بخوان...️

هیچ مسیری به سوی شادمانی وجود ندارد؛ شادمانی خود مسیر است️

محبت را به دل دادم صنایع سینه میخواهد به یاد یکدیگر بودن دل بی کینه میخواهد .️

پدر عشق بسوزد که چنین خوارم کرد بلبلی آزاد بودم گرفتارم کرد...️

همچو اشکِ نا امیدی خانه بر دوشیم ما. - بیدل دهلوی️

باورم شد که تو خسته تر از آن بودی که بفهمی دوست داشتنم را… از من گذشت… اما… هرجا هستی “خسته نباشی”…️