متن کوتاه در مورد حقیقت | بیو حقیقت

﮼ و عشق یک بیماری بدخیم روحی‌ بود.️

آدمای سمی همیشه داستان رو از جایی تعریف می‌کنن که تو دیگه نتونستی تحمل کنی و واکنش نشون دادی؛ اما هیچ‌وقت نمی‌گن خودشون چطوری تورو از نظر روحی و احساسی نابود کردن. اونا قصه رو طوری می‌گن که انگار همه چیز تقصیر تو بوده، اما پشت این سقوط احساسی تو مدت ها بی انصافی و زخم‌هایی هست که فقط تو می‌دونی چقدر عمیق بوده..️

گاهی
شجاعت
به
معنی
ایستادن
با
قلبیه
که
هزار
تیکه
شده!️

آدم‌ها فقط با فریاد و دعوا ما رو خسته نمی‌کنن،
گاهی با گوش ندادن، گاهی با عذرخواهی نکردن و گاهی هم با تلاش نکردن برای درک کردن‌مون می‌تونن ما رو از پا دربیارن..️

کتاب به او فرصت گریختن از نوعی زندگی را می‌داد که هیچ‌گونه رضایت خاطری از آن نداشت.

بار هستی - میلان کوندرا️

نمی‌توانم بر خودم چیره شوم
و این همه دوستت نداشته باشم...️

آدم‌های معمولی را گذر زمان پیر میکند
و آدم‌های احساساتی را
قورت دادن بغض‌هایشان...️

درگیر عشق تو شدم تو که خواب خیال شبامی❣️✨️

سکوت کن و بگذار درد دلهایت سربسته بماند گاهی کسی نیست که سنگینی دردهایت را بفهمد...
شایدم هست اما گاهی سبک نشوی سنگین تری...️

پاییز...
بهار به بغض نشسته است....
...در اندوه بیکران این روزگار....️

رفیق بی ڪــلک فقط پدرومادر....️

‏نفهمیدی چون نگفتم،نگفتم چون نمیفهمیدی.️

من زیر هر خاطره ی تلخی که داشتم ... زیرش امضای کسی بوده که دوستش داشتم :)...️

-خدا سه حرفه، ولی واسه پُر کردن تنهایات حرف نداره...️

وقتی زیادی با یکی راحت باشی فاز پادشاه برمیداره..... ️

باختم ولی خیلی هارو شناختم :) ❤️‍🩹🖤️

فک کردم فراموشت کردم تموم😂💔‌️

بگو تو ام دلت تنگ شده برا من..!️

سخت ترین کار دنیا؟
-دوست داشتن کسی که دلش نمیخواد دوسش داشته باشی(:️

رفیق فاب پی....................🙂
️

ﺩﻭﺳت‌ﺩاﺷﺗﻧﻭﺗاﻳپ‌ﻧﻣﻳﻛﻧن#ﺛاﺑت ﻣﻳﻛﻧن:)️

کم کم دارم حس میکنم ..
چک کردن پروفایل یه مریضیه نادره ک دچارش شدم:/
🫧🫠️

دخترا وقتی موهاشونو کوتاه میکنن که یا دنبال تغییرن و یا از کسی که انتظارشو نداشتن ضربه میخورن🪐☀️

ولی مآه هم مــیؤن اینهمه ستآࢪه تنهاست⭐️

زندگی من تلخ بود ولی اونا همونم به تمسخر گرفتن خب من چرا اینکارو نکنم🖤-:)
️

از گذشتن گذشته بخوام بگذرم...☕️

هر شب دعا میکنم بیاد تو خوابم ازش بپرسم🖤-:)
️

چشم‌هایش از خواب مرده بودند. ریه‌هایش از درد خشک شده بودند و ذهنش مشغول بود؛ انگار شغل تمام وقتش پیچش افکار باشد ‌....️