- مدرسه که میرفتم دفتر مشقمو که جا میزاشتم معلم میگفت: حواست باشه یه موقع خودتو جا نزاری اون موقع فقط خندیدم ولی بزرگتر که شدم بارها و بارها خودمو جا گذاشتم توی کافه، توی یه خیابون، توی یه خاطره . !️
ولي لحظه هارو با تو گذروندن خاطراه هارو با تو ساختن حس عشق رو تو چشمات دیدن و تو حرفات شنیدن ، با تو موندن ، با تو رفتن تا همیشه تورو خواستن مثه رویایه تویه خوابه همونقدر شیرین همونقدر بي اختیار و همینطور دست نیافتني!...️