متن کوتاه در مورد خستگی و خسته / بیو خسته

_انقد‌خستم‌که‌حتی‌حوصله‌گریه‌کردن‌هم‌ندارم! ️

انقدی که دلمون میگیره
شانسمون نمیگیره! :) 😄💔️

بعدا؟ بعدا وجود نداره ،بعدا چای سرد میشه، بعدا آدم پیر میشه، ‏بعدا زندگی تموم میشه.️

عشق مثل شمردن ستاره هاست؛
بینهایته اما بی فایده و فقط تلف کردن وقته!. ️

الان دقیقا اون نقطه‌ای هستم که اگه‌ حالمو‌ بپرسی، میزنم زیرِ‌ گریه:))️

بـہ انتظار نبوـבے ز انتظار چـہ ـבانے 💫🖤🥲️

خَبَری نیست زِ حالِ خوشِ ما 🥲🖤:) ️

و تازه آنجایی میفهمی که وجودت را غم فرا گرفته
که در اوج حال بدت به هیچکس چیزی نگویی چرا که خسته تری از آن که حالت را توضیح بدهی...️

موجود عجیب و مضحکی شده‌ام، شعورم درست کار می‌کند، ولی احساساتم چطور بگویم؟ کند شده؛ نه آرزویی دارم و نه به چیزی دلبسته‌ام و نه به کسی علاقه‌مندم!
- 📚 دایی وانیا آنتوان چخوف .️

‌
خسته از تمام چیزهایی که در بیرون به پایان رسید اما در درون من ادامه یافت..🫴🏻🙂️

فقط بود ۶ ماه ...
زندگیم شد خراب
قلبم سیاه سیاه سیاه سیاه...️

‌‌‌‌‌
I'm a book with torn pages

من یک کتاب با صفحات پاره شده‌ام🥲
\\\\•••°°°°°°\\\\\\\|||||||○●○●○●○️

ما هیچ تر از هیچ پی هیچ دویدیم جز هیچ در هیچ دگر هیچ ندیدیم! 😄💔️

·.¸¸.·♩♪♫ به حدی از سردرگمی رسیدم که نمیدانم او مقصر است یا من ♬♫♪♩·.¸¸.·️

هیچکس از گفتن جمله
"دوست دارم"
نمی‌ترسه
همه از جوابش می‌ترسن:) ️

باورم نمیشه اینقد براش غریبه شدم !😪️

شآید تمام رنج های دنیا
مُقَدَمه ی فهمیدن باشد؛ ️

‌کاش آدم‌ها درد حرف‌هایی که میزنن رو حس کنن️

𝐒𝐨𝐦𝐞𝐭𝐢𝐦𝐞𝐬 𝐲𝐨𝐮 𝐡𝐚𝐯𝐞
𝐭𝐨 𝐥𝐚𝐮𝐠𝐡 𝐢𝐧 𝐲𝐨𝐮𝐫 𝐬𝐚𝐝𝐧𝐞𝐬𝐬

بعضی وقتا مجبوری تو فضای بغضت بخندی‌‌️

همه‌چیزش‌را‌از‌دست‌داده‌بود،‌حتی‌تنهایی‌را.:️

‌‌چـ‌ـ‌ـہ زیبا رفت آنکه قول ماندن داده بود!🖤

️

ولی داستان ما نباید اینجوری تموم میشد ...!️

مـیزنم تـو خـیابـونا تـنها قـــבم...!️

‌
ولی فهمیدن یچیزایی‌هنو‌برامون‌زود‌بود🥲️

‌
        غرق در عمیق‌ترین عمق هیچی!
‌️

امن باشید و قابل اعتماد
برای وقتی که آدم ها تمام دنیایشان سیاه و تاریک شد بشوید همان نقطه روشن همان امید همان آرامش...️

گفت بیا بهم تکیه کن سرت و بذار رو شونم شاید آروم گرفتی مث قبل
گفتم کارم از تکیه گذشته میتونم تو بغلت بمیرم... ️

دقیقا وقتی بهشون نیاز داری یه دنیا ازت فاصله میگیرن
ولی وقتی اونا بهت نیاز دارن تو رو بهترین دوست خودشون میدونن️