تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را چه کنم
️حافظا دیدی که کنعان دلم بی ماه شد عاقبت با اشک غم کوه امیدم کاه شد
گفته بودی که یوسف گمگشته بازآید ولی یوسف من تا قیامت همنشین چاه شد
️آمدى جانم به قربانت، ولى بمان! ماندنت آنقدر شيرين است، كه تمامِ دير آمدنت را يك تنه جبران ميكند!
️چو قناری به قفس یا چو پرستو به سفر هیچیک من چو کبوتر نه رهایم نه اسیر..!
️تو را نشد!! میروم که خویش را فراموش کنم...
️پدر عشق بسوزد که درآمَد پدرم!
️بگفتا دل ز مهرش کی کنی پاک؟/بگفت آنگه ک باشم خفته در خاک
️گر از یادم رود عالم تو از یادم نخواهی رفت
️هِزار و یک شَب خیال بافتم؛... از تویی که یک شب نداشتمت !♥
️عشق را باید از شاملو یاد گرفت، که به آیدا میگفت خدای کوچک من
️تو گر گناہ من شوی توبه نمیکنم ز تو ...♡ (مولانا)
️مجنون که در دیوونگی شهره ی شهر است
در دشت جنون همسفر عاقل ما بود⚡
️گر تو گرفتارم کنی من با گرفتاری خوشم
️شاعر تویی من فقط راوی چشمان تو ام
️باش با من که همه رهگذران میگذرند).
️دَریایِ قَلبَم طُغیانِ میکُنَد بٓاامواجِ چِشاط-
️دل که رنجد از کسی خرسند کردن مشکل است...🍁💫❤️
️هرکس خود داند و خدای دلش که چه دردی است در کجای دلش ،....💫❤️
️سلامتی خودم وقلبم که راه کج نرفت/سلامتی اونیکه خبراش میرسه از هر طرف
️هلهله دلم مرا ب طُ می خواند جانا!
️دنیا همه شعر است به چشمم اما شعری که تکان داد مرا چشم تو بود.☺
️آنقدر شعر مرا خواندی و گفتی احسنت فکرت افتاد که شاید تو دلیلش باشی؟
️می کِشَمَت سوی خویش این کِش قَلبِ ماست قَلبِ تو اَگه آهَن اَست قَلبِ من آهَنرُباست
️خرم آن روز که بازآیی و سعدی گوید:آمدی وَه که چه مشتاق و پریشان بودم
️نیست در این شهر نگاری که دل ما را ببرد
️گیسوان تو پریشانتر از اندیشه ی من
️