متن های شعر عاشقانه / جدیدترین متن شعر عاشقانه [آذر 1404]

آدَمَک خَر نَشَوی... مَستِ نِگاهَش بِشَوی(:

به نام آنکه مرا آفرید و برای خوشبختی من تورا...♡

در کوی تو معروفم و از روی تو محروم...! گرگ دهن آلوده یوسف ندریده ")

گر هیچ مرا در دل تو جاست بگو گر هست بگو نیست بگو راست بگو!

خُدآوَندآ آنکِع دَر تَنهآتَرین تَنهآییم تَنهآی تَنهآیم گُذآشت🌱 خوآهِشی دآرَم کِع دَر تَنهآتَرین تَنهآییش تَنهآی تَنهآیَش مَگُذآر🌱

نگاهی از تو برای چشمانم کافیست تا چشم ببندم بر هر چی پوچ و خالیست

‏نَکُنَد دل نَکَنی دل بکَنَد بَهرِ تو دِل دِل نَکُنَد؟ ‏بِروَد دَرْ بَرِ یارِ دِگری، صُبح‌که بیدار شوی...!✨🖤

باز هم کشته و بازنده این جنگ منم که تو با لشکر چشمانتو من یک نفرم❤👀🌟

بگفتا دل زمهرش کی کنی پاک؟ /بگفت آن گه که باشم خفته در خاک

من اصراری ندارم تو خودت مختاری یا نرو یا ک بمان یا نگهت میدارم.

دوست دارم که شبی با تو هم آغوش شوم،،💛راز دل گفته و در بر تو خاموش شوم...💖

توماهی ومن ماهی این برکه کاشی اتدوه بزرگیست زمانی که نباشی....

انکه بر لوح دلم نقش ابد بست تویی!..(:

ڪنار تو ❤حتی نفس ڪشیدن هم عالمی دارد m

همه آرام گرفتند و شب از نیمه گذشت/آنچه در خواب نرفت چشم منو یاد "طُ" بود💫

تا ك از جانب معشوقه نباشد كششي كوشش عاشق بيچاره به جايي نرسد ...

آغِشته به تُو مے شَوَد.... روحَم... نَفَسَم... بَند بَند وجودَم... وَقتے دَر حِصارِ دَستانَت... بوسه بارآن مے شَوَم.... Ali💜batouli

جان و دل کردم فدای مهر تو خاک پایت باد سر تا پای من

تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را چه کنم

حافظا دیدی که کنعان دلم بی ماه شد عاقبت با اشک غم کوه امیدم کاه شد

گفته بودی که یوسف گمگشته بازآید ولی یوسف من تا قیامت همنشین چاه شد

آمدى جانم به قربانت، ولى بمان! ماندنت آنقدر شيرين است، كه تمامِ دير آمدنت را يك تنه جبران ميكند!

چو قناری به قفس یا چو پرستو به سفر هیچیک من چو کبوتر نه رهایم نه اسیر..!

تو را نشد!! می‌روم که خویش را فراموش کنم...

پدر عشق بسوزد که درآمَد پدرم!

بگفتا دل ز مهرش کی کنی پاک؟/بگفت آنگه ک باشم خفته در خاک

گر از یادم رود عالم تو از یادم نخواهی رفت

هِزار و یک شَب خیال بافتم؛... از تویی که یک شب نداشتمت !♥