متن های ادبی عاشقانه / بهترین متن ادبی عاشقانه [پیشنهادی]

خبرت‌هست‌که‌بی‌روی‌تو‌آرامم‌نیست؟-

✞.مُردِه‌مُتَحَرِک.✞️

اون‌جا که عطار نیشابوری میگه:

ای ز عشقــت این دل دیـــــوانه خوش
جان و دَردت هر دو در یک خانه خوش

گر وصال است از تو قِسمم گر فراق
هست هر دو بر منِ دیوانه خوش...


صدتایی شدیم مبارکمون :)
تشکر بابت حمایت ها ^-^️

هیچ میدانی
که من در قلب خویش
نقشی از عشق تو پنهان داشتم؟...️

صبر پرید از دِلم؛ عقل گُریخت از سرم؛
تا به کجا کشد مرا؟مستی بیامان تو!️

دلم واسه حس کنارت بودن تنگ شده نمیخوای بیای؟🖐🙂️

بعضی ها تکرار نمی شوند
پس کسی را که دوست داری
همیشه کنار خودت نگه دار
مراقبش باش..

_گابریل گارسیا مارکز

️

روح من با تو سفر کرد و به تن بازنگشت

منم و معجزه یِ بی تو نفس داشتنم

👤 #سیدشهرام_علیزاده
ﮩﮩــ٨ـﮩـ🖤ﮩﮩــ٨ـﮩـ

ﮩﮩــ٨ـﮩـ🖤ﮩﮩــ٨ـﮩـ️

♛تنها لحظـہ اے کـہ ـבر آغوشت مے روم آرام مے شوم‌
اے کاش روز هاے خوشمان زوـב تمام نشوـב🫂ღ️

در دو چال گونه‌ات دنیای من جا می‌شود
عاشق دنیای خویشم لحظه خندیدنت...

- نرگس شیرزادی ️

خیلی ها
دوست دارند
جایِ آدم معروف ها
سیاستمدار ها
و یا
دکتر، مهندس ها باشند
من اما
دلم می خواهد
جایِ کسی باشم
که تو
عزیزم صدایش می زنی...

️

•°•°•°•°•°•°
در این سرای بی‌کسی کسی به در نمی‌زند
به دشت پر ملالِ ما، پرنده پر نمی‌زند

یکی ز شب‌گرفتگان چراغ برنمی‌کند
کسی به کوچه‌سار شب درِ سحر نمی‌زند

نشسته‌ام در انتظار این غبار بی‌سوار
دریغ کز شبی چنین سپیده سرنمی‌زند

چه چشم پاسخ است ازین دریچه‌های بسته‌ات
برو که هیچ‌کس ندا به گوش کر نمی‌زند

•°•°•°•°•°•°•°️

تو ی سیلاب،
مثل تنهایی لیلا
تو چشات غرق میشه دنیا... ️

و چشمانم روزه‌دار از دیدن توست،
موعد افطار آن کی می رسد؟!️

دورِ گردون گر دو روزی بر مرادِ ما نرفت

دائماً یکسان نباشد حالِ دوران غم مخور️

قول میدم تا تهش کنارت بمونم🤍!️

اگه تو ویساش خندید یا کلا خنده رو لبش اومد اینو براش بفرست قلبش اکلیلی میشه :

هر خنده تو زلزله با قدرت بالاست
لبخند نزن ، ریخت دلم خانه ات آباد .️

‍‍م‍‌ن #ح‍‌س‍‌ودم ، خ‍‌واس‍‌ت‍‌ی بہ ک‍‌س‍‌ی ‍‍ج‍‌ز م‍‌ن اه‍‌م‍‍‌ی‍‌ت ب‍‌دی ب‍‌ا م‍‌ن #خ‍‌داح‍‌اف‍‌ظ‍‌ی‌ک‍‌ن : )🦋️

‌
«تاب دلتنگی ندارد آنکه مجنون می‌شود.»

- بیدل دهلوی
️

بگردین یکیو پیدا کنین که خسته و داغون و له شمارو با جون و دل بخواد، وگرنه آدم زرق و برق دارو که همه دوست دارن.️

نمیدانم چه رازی خفته در چشمانی زیبایت..
که عاقل سمت چشمت میرود دیوان می اید...... ️

به قول خلیل جبران:
«کتمان دلتنگی؛
بند آمدنِ نفس است»
️

ببرد از من قرار و طاقت و هوش
بت سنگین دل سیمین بناگوش
نگاری چابکی شنگی کلهدار
ظریفی مه وشی ترکی قباپوش
ز تاب آتش سودای عشقش
به سان دیگ دایم می‌زنم جوش
چو پیراهن شوم آسوده خاطر
گرش همچون قبا گیرم در آغوش
اگر پوسیده گردد استخوانم
نگردد مهرت از جانم فراموش
دل و دینم دل و دینم ببرده‌ست
بر و دوشش بر و دوشش بر و دوش
دوای تو دوای توست حافظ
لب نوشش لب نوشش لب نوش️

عَقل کُجا پِی بَرَد شیوه یِ سودایِ عِشق ...
باز نَیابی بِه عَقل سِر مُعَمایِ عِشق....♡️

تا بوسه ای به من از دلسِتان رسید
جانم به لب رسید و لب من به جان رسید️

عاشق هوای پاییزی و بوی مست کننده باران هستم که وقتی کنار تو قدم میزنم حال و هوای دیگه ای دارد 🍁🍂️

‌
ای دست برده در دل و دینم چه می کنی ...

👤هوشنگ‌ابتهاج
️

دردم از یار است و درمان نیز هم

دل فدای او شد و جان نیز هم️

مُوَفَقیَت یَعنی رِسیدَن بِه طُ دِلبَر♡🙃️