متن های شعر عشق یکطرفه / بهترین متن شعر عشق یکطرفه [پیشنهادی]

﴿نکندفکرکنی،دردل‌من‌یاد‌تو‌نیست.﴾
اینو خیلی شنیدم
اما هرچقدر میخونم برام تازست
برام قدیمی نمیشه:)️

آن اخم زیبای تو را به صد بشاش ندهم
آن موی کوتاه تورا به صد بلند موی ندهم
من عاشق اخم تو گشتم ،عاشق خشم توعم
خشم و فریاد تو را به صد شکیبا ندهم...️

گفتم‌تو‌فرهاد‌منی‌گفتا‌توشیرینی‌مگر؟ گفتم‌خرابت‌میشوم‌گفتا‌تو‌آبادی‌مگر؟ گفتم‌دل‌ندادی‌به‌من‌گفتا‌تو‌جان‌دادی‌مگر؟ گفتم‌ز‌کویت‌میروم‌گفتا‌‌تو‌آزادی‌مگر؟ گفتم‌فراموشم‌نکن‌گفتا‌تو‌در‌یادی‌مگر؟ :)️

استاد شهریار میگه:
من به بند تو اسیرم تو زِ من بی‌خبری؟
آفرین ، معرفت این است که زِ من می‌گذری . . !️

به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد

±فاضل نظری🌱️

زِ جَهان مانده فَقَط جان که مَرا تَرک کُند
مَن چِنانَم که مَحال است کَسی حالِ مَرا دَرک کُند!️

من همان رودم که بهر دیدنت مرداب شد
ماه من! بس کن ندیدن های بی اندازه را
دل فرو می ریزد و تنها تماشا می کنم
مثل سربازی سقوط آخرین دروازه را:)️

گله ای نیست به تنهایی خود دل بستم
به غزل گریه ی هر روز.. ، به شب بیداری️

یادم نمی‌کنی و ز یادم نمیروی یادت بخیر یار فراموش کار من️

آنڪه عاشق بوده مےفهمد مرا
صد غزل دارد دل از مضرابِ عشق ((: '🩶️

בل میبرے از من، با زلـ؋ پریشانت.
لعنت بـہ בلے که، بلرز ב پے زلـ؋ـے

#امین_غلامی_شاعر_کوچک️

در دل او، دوستی جایی نداشت ◈※◈ مهربانی هیچ معنایی نداشت



️

همه با یار خوش و من به غم یار خوشم
سخت کاری‌ست ولی، من به همین کار خوشم...
‌
عماد خراسانی️

شب چنان گریه کنم بی تو که همسایه به روز
دست من گیرد و بیرون کشد از آب مرا🫠:)

سعدی️

گفت خانه ها در غیاب ساکنانشان خواهند مرد؛ سپس به قلبش اشاره کرد
-محمود درویش️

به قول حامیم
هنوزم به چشمات که زل میزنم
به هیچی جز نگات نیس حواسم️

دیگر مهم نیست باد چگونه می وزد
من تمام کشتی هایم را فروخته ام..️

کاش میدید تب دیوانگی های تنم کاش میگفت دوای درد بی تابی منم کاش دستی بر سر زخم نمورم میکشید طعم تلخ عشق من را کاش او هم میچشید شاعر:سما آقاجانی️

باد، مشتی ورق از دفتر عمر آورده است عشق سرگرمی سوزاندن این اوراق است -فاضل نظری️

هیسسس ، صدایش را میشنوی؟! در میان رگ های قلبم در تپش اند. . نبضم بسی تند وارانه میکوبد و حال؛ جاری اند، یاد هایی که با تو، و من دوباره تشکل خواهند شد. . (=️

دلبر به من رسید و جفا را بهانه کرد افکند سر به زیر و حیا را بهانه کرد آمده به بزم و دید من تیره روز را ننشست و رفت؛ تنگی جا را بهانه کرد رفتم به مسجد از پی نظاره رخش بر رو گرفت دست و دعا را بهانه کرد اغشته بود پنجه اش از خون عشقان بستن به دست خویش حنا را بهانه کرد خوش میگذشت دثش به کوی او برجا ننشست شستن پا را بهانه کرد️

می‌ترسم آنقدر دیر بیایی ڪه فراموش ڪنم براے چه ایستاده‌ام... ️

اگر گفتم که دارد یارِ من آیینِ دل‌جویی؛ معاذالله، غلط کردم، خطا کردم، ندانستم!️

ز کدام رَه رسیدی؟ زِ کدام در گذشتی؟ که ندیده دیده ناگه به درونِ دل فتادى؟️

بَه کمآل عجز گُفتم : کِه بَه لب رَسیده جانَم بَه غُرور و نآز گُفتِی : تو مَگر هَنوز هَستِی ؟! [ #فروغی ]🔐🥀️

پنهان اگر چه داری، جز من هزار مونس؛ من جز تو کَس ندارم، پنهان و آشکارا…! “اوحدی”️

بیراهه دور می‌زند بی تو دلم لبخند به زور می‌زند بی تو دلم هر وقت که دیر می‌کنی مثل سه تار در مایه شور می‌زند بی تو دلم •احسان افشاری️

قهوه می‌ریزم برایت نیستی آن سوی میز................. هی شکر می‌ریزم و تلخ است جای خالی ات!️