در روزهای نبودنت بودنت را مرور میکنم روزهایی که خنده هایت آرامش جانم بود، و صدای نفس هایت دلیل نفس کشیدنم ... تو رفتی و زندگی با تو رفت، عشق با تو رفت، شادی با تو رفت، تو رفتی و همه چیزهای خوب را با خودت بردی تا من بمانم و یک دنیا حس دلتنگی و نبودن و تاریکی کاش دنیا آنقدر گرد باشد که، یک روز بی هوا و بی بهانه یه جایی که حتی گمانش نمی کنم تو را به من برساند.️
از یک جایی به بعد حتی اگه همه چیزم درست بشه هیچ ارزشی نداره هرچیزی تو تایم خودش قشنگه مثل محبتی که یه نفر میتونست قبلا بکنه و نکرد حالا هر چقدم خوبی کنه دیگه فایده ای نداره، هر چیزی تو" زمان" خودش قشنگه️
دستانش رقصی را از خود بر روی قطعات پیانو ساختند ... ندای پیانو با اشک های چشمانش هماهنگ بود .. و مهم تر از از هماهنگی با اشک ها ، با خاطراتش نواخته میشد و هماهنگی پیدا میکرد .. بی آنکه بخواهد آن لحظه در آن موسیقی یخ زده بود .. و هرگز این یخ باز نمیشد ... مگر آنکه کل ذهنش آتش میگرفت... ️