متن های شعر / جدیدترین متن شعر [آذر 1404]

عهد کردم ک دگر مِی نخورم در همه عمر ب جز از امشب و فرداشب و شب های دگر

‏نَکُنَد دل نَکَنی دل بکَنَد بَهرِ تو دِل دِل نَکُنَد؟ ‏بِروَد دَرْ بَرِ یارِ دِگری، صُبح‌که بیدار شوی...!✨🖤

◊هرچـــہ آید بہ سَرم باز بہ گویم گُذَرَد ◊ وای از این عُمــــر ♚ڪـــہ بامیگُذَرَد میگُذَرَد😏😏

باز هم کشته و بازنده این جنگ منم که تو با لشکر چشمانتو من یک نفرم❤👀🌟

من آن گـل بــرگِ مَغرورَم کِه میمیرم زِبی آبی وَلی با خِفَت وخاری پِـی‌شَـبنَـم نِمیگَـردم

بگفتا دل زمهرش کی کنی پاک؟ /بگفت آن گه که باشم خفته در خاک

زندگی... کاروانیست زود گذر... آهنگی نیمه تمام... تابلو ای زیبا و فریبنده که میسوزد و میسازند و هیچ چیز در آن رنگ حقیقت نمی گیرد جز مهربانی!

﮼نه‌تو‌آنی‌که‌همانی‌ ﮼نه‌من‌آنم‌که‌تو‌دانی!...

اِي دِل دیوآنه شُو دیوآنگي هَم عآلَمي دآرد.... ♡

توقع ز یاران حرام است.....

من اصراری ندارم تو خودت مختاری یا نرو یا ک بمان یا نگهت میدارم.

از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود؟!؟!

دلا دیدی که یارانت چه کردند،چه انهادیدنت ازتوگذشتن،به توگفتن همیشه باتوهستیم،چه زودان عهدوپیمان راشکستند..

آدَمَک آخَر دُنیآست بِخَند:))

نیش دوست از نیش عقرب بدتر است پس بزن عقرب که دردش کمتر است

دوست دارم که شبی با تو هم آغوش شوم،،💛راز دل گفته و در بر تو خاموش شوم...💖

منم آن برگه زرده خشکه افتاده از درخت، در فصل بهار :)

آمده ایم از زندگی دیگران برَویم تا خودشان بمانندو زندگیشان که قرار است بی ما بگذَرد

تا توانی در جهان یکرنگ باش قالی از صد رنگ بودن زیر پا افتاده است

توماهی ومن ماهی این برکه کاشی اتدوه بزرگیست زمانی که نباشی....

دَر شَهرِ دیوانِگآن، عآقِل بودَن اوجِ دیوانِگیسّت...🙃

شیفتگان پرواز را میل خزیدن نیست

انکه بر لوح دلم نقش ابد بست تویی!..(:

ڪنار تو ❤حتی نفس ڪشیدن هم عالمی دارد m

گر پادشای عالمی بارم گدای مادری

گر تن به آتش میدهی در شعله میرقصانمت...

~در کودکی سستی در جوانی مستی در پیری پستی پس کی خدا پرستی

ما شراب تلخ نمی نوشیم ولی مستانه میگردیم لباس کهنه میپوشیم ولی مردانه میگردیم