متن های بلند طنز / بهترین متن طنز [پیشنهادی]

‏میری آرایشگاه می‌بینی مو ریخته رو زمین..


میری خیاطی می‌بینی پارچه و نخ ریخته رو زمین...
میری تعمیرگاه میبینی پیچ و مهره و آچار ..


ولی میری‌ بانک هیچی‌ رو زمین نمی‌بینی، حتی خودکارشونم با نخ بستن😕😂😂

️

به شكمم دست كشيدم گفتم:

راحتيا😅
من كار ميكنم تو ميخوري😒

اونم بهم گفت: ناراحتي؟😏
ميخواي من كار كنم تو بخوري؟😬

از من ميشنويد با شكمتون دهن به دهن نشيد
بی جنبس😶😒😂😂️

کیش و مات چیست؟


شما به زنت میگی یه زنی رو دیدم دقیقا شبیه تو بود!
بعد همسرت میپرسه خوشگل بود؟








اینجاس که نه میتونی بگی آره نه بگی نه ...
یعنی کیش و مات ...
یعنی هرکدومو بگی فاتحت خوندست😐😂😂😂

️

زمانی که از خونه رفتی بیرون میتونی این شعرو براش با لحن طنز بخونی
(به جای اسم شاعر اسم خودتو بزار)

📞 پیغامگیر فردوسی :

نمیباشم امروز اندر سرای
که رسم ادب را بیارم به جای
به پیغامت ای دوست گویم جواب
چو فردا برآید بلند آفتاب 😂😂️

ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺟﻐﺮﺍﻓﯿﺎ ﺳﺮ ﮐﻼﺱ ﺳﮑﺘﻪ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻣﯿﻤﯿﺮﻩ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻣﯿﻔﻬﻤﻦ ...



دختره ﺍﺯﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ : ﺧﻂ ﺍﺳﺘﻮﺍ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﯾﻪ ﯾﺎ ﺩﺍﺋﻤﯽ؟😂😂

️

سه تا برادر می خواستن مرغداری بزنن
یکی شون لجباز بوده🐓😑
بهش می گن:تو شریک نیستی!😜



میگه:به ارواح عمه اگه شریکم نکنین پرورش روباه میزنم بغلش😂😂🦊

_____
️

نامه ی حیف نون برای برگرداندن زنش که قهر کرده رفته




خانم جان شنیده بودم زیبا رویان بی وفایند ,
آخه توی دماغ دراز , کله اسبی , بد چهره چرا رفتی قهری مثلاً ؟

😂️

رفتم باغ وحش. از مسئولش پرسیدم قفس خرسا کجاست؟



گفت بازدیدکننده هستید؟


گفتم نه از اقوامشون هستم داشتم رد میشدم گفتم یه سلامی عرض کنم... 😃😂

️

جفففففر پاش لنگ بوده با کشتی میره سفر.....

وقتي برمیگرده رفیقش میگه.....

خب سفر خوش گذشت!؟


میگه نه بابا همش استرس داشتم، هی میگفتن
لنگرود بندازین توی آب 😐😂️

زنگ زدم رستوران؛ میگم: غذا چی دارین؟
میگه: پیتزا، جوجه کباب، کوبیده، مرغ، استیک ...


منم گفتم: خوش بحالتون، ما آش داریم!
نمیدونم چرا قطع کرد! 😐
ملت دیوونه شدن 😂😂️

بابابزرگم عاشق شعره اومد بمن گفت بیا مشاعره گفتم باش گفت : سفر کردم ولی با مرد ناشی
منم هول شدم گفتم خری گم کرده ام شاید تو باشی
دندون مصنوعیاشو دکترا بزور از گردنم
کشوندن بیرون😂😂😂😂

️

نزدیک عیده

اتاق‌‌های خود را بتکانید قبل از اینکه



















مامان‌ها اتاقتان را بتکانند و چیز‌هایی پیدا کنند که زندگی شما را بتکاند🥲🤣😅😂️

یجا خونده بودم که هر وقت داشتی میباختی بخند تا حریفت به بردش شک کنه

سرعتم بالا بود
مامور نگه داشت جریمه می کرد 😐

نشستم زمین قهقه زدم 😂😂

به جرم مصرف مواد مخدر دستگیر شدم

الانم تو دادگاه ام دارم به قاضی می خندم
هی میگه اعدام 😂😂😂️

رفتم بانک رو دسته صندلی نوشته بود :
وقتی زلزله اومد پشت صندلی رو نگاه کنید!
پشت صندلی رو نگاه کردم نوشته بود الان نه خره وقتی زلزله اومد!

کلا 80 میلیون دلقک دور هم جمع شدیم
داریم زندگی میکنیم 😑

🙄🤔😂
️

ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺎﻣﯿﻼﻣﻮﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻫﻨﺪ ﺗﻮ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﺍﺯ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﻫﻨﺪ ﺭﻓﺘﻨﺶ ﺩﺍﺷﺖ ﻭﺍﺳﻪ ﻣﺎ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺗﻮ ﻫﻨﺪ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯿﺬﺍﺷﺘﻦ، ﺑﻌﻀﯿﺎﺷﻮﻥ ﺍﻧﮕﺎﺭ
ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻣﺎ ﺭﻭ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﺘﯿﺪﻥ


ﯾﻬﻮ پدر بزرگم وسط خاطره گفتش :
ﺁﺭﻩ ﻫﻨﺪﯾﺎ ﺍﮐﺜﺮﯾﺘﺸﻮﻥ ﮔﺎﻭ ﭘرستن😑😑😂😂😂

️

فامیلمون داشت مرغ پاک می کرد بهش گفتم این مرغا چقد چربی دارن؟
گفت مرغای ماده چربیشون زیاده




(مگه مرغ نر هم داریم!!؟😳)

همون لحظه مرغه پاشد یه نگاه به من کرد، یه لبخند ملیح زد و دوباره جان سپرد.😂😂


️

شب اول قبر از جفر میپرسن امام اولت کیه؟میگه میشه راهنمایی کنین

میگن،همونی که شمشیر داشت، آدم خوبی بود،خیلی مهربان بود



میگه فهمیدم: جومونگ 😐😂😂

️

ﺩﯾﺮﻭﺯ مادرمﺑﻪ ﮔﺪﺍﯼ ﺳﺮ ﮐﻮﭼﻤﻮﻥ ﻏﺬﺍ ﺩﺍﺩ
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺭﺩ ﻣﯽ ﺷﺪﻡ
ﮔﺪﺍﻫﻪ ﯾﻪ ﮐﺘﺎﺏ ﺑﻬﻢ ﻫﺪﯾﻪ ﺩﺍﺩ گفت بده مامانت




بازش کردم نوشته
"ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺁشپزی ﮐﻨﯿﻢ"😂😂😂

️

استاد دانشگاه داشت برگه يكي از شاگرداشو تصحیح ميكرد
ديد نوشته جواب در پشت صفحہ!!!
رفت پشت صفحه دید نوشته
اگه بلد بودم همونجا مینوشتم!!!
آوردمت اینجا خلوت باشه بگم جان مادرت رحم كن 😂😂😂

  ‌     ️

مهمون اومده
مامانم می خواست ظرف میوه رو بچینه
یه موز ازیخچال
یکی دیگه از کابینت
یکی از فر اجاق گاز
یکی از ماشین ظرفشویی و... تا بلاخره دت دوازده تا موز جور کرد

خداییش اگه باند های مواد مخدر این جوری کار کنن هیچ وقت متلاشی نمیشن 😂😅️

اگه دوس پسرتون شب بخیر گفت و آنلاین بود داره به نفر دوم شب بخیر میگه
ولی اگه شب بخیر گفت و آفلاین شد بدون خودت نفر دومی
خواستم بگم خیانت همیشه هست زیاد حرص نخورید
🖐😂️

‌روزی که میخواستم‌ برم سربازی
بابام منو رسوند ترمینال
بعد دست گذاشت رو شونه م گفت



پول که داری؟
گفتم اره بابا نگران نباش



گفت خب بده من دستم خالیه یه بنزین بزنم😐😂
• ⌝📝 #بخون_بخند🤣 ⌞ •

⛔️😆بـفـرسـت بـرای دوسـتـات😆⛔️
╭┈┈┈┈┈─────❥ ️

روزی شخصی نزد بزرگی رفت
و گفت سوالی دارم که نمیتوانم جلوی جمع بگویم

بزرگ حاضران را بیرون کرد و شخص سوالش را پرسید






ولی چون همه رفته بودند بیرون کسی نمیدونه چه سوالی کرد و چه جوابی شنید!😂😂

️

من قبلنا همش به بدنم شامپو بدن خارجی میزدم...
.
.

.
.
ولی از وقتی فهمیدم تو روزه قیامت قراره اعضای بدنم بر علیه من شهادت بدن،

بهشون گریس هم نمیزنم؛

آدم فروشای پس فطرت😄😂😂

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌️

صد سال بعد



ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻣﯽ ﺧﻮﻧﻨﺪ
ﺑﻪ ﺳﺎﻝ ﻫﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﺭﺳﻨﺪ ﮐﻪ
ﻣﺎ ﺗﻮﺵ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ
ﺗﻨﺪ ﺗﻨﺪ ﻭﺭﻕ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ ﺻﻔﺤﺎﺕ ﺭﺍ …!







ﻣﻌﻠﻤﺸﻮﻥ ﻫﻢ ﻣﯿﮕﻪ :
ﺍﯾﻨﺠﺎﻫﺎﯼ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ؛
ﺍﺯﺵ ﺳﺆﺍﻝ ﻧﻤﯿﺎﺩ !☹️☹️😂

‌‌ ‌  ️

ﯾﻪ همکلاسی داشتیم اﺳﻤﺶ ﺑﺎﻗﺮ ﺑﺎﻗﺮی ﺑﻮد استاد همیشه اول ﻓﺎمیلو می گفت ﺑﻌﺪ اسمو وﻗﺘﯽ اوﻟﯿﻦ بار ﺻﺪاش ﮐﺮد ﮔﻔﺖ ﺑﺎﻗﺮی ﺑﺎﻗﺮ ﺑﯿﺎد!!! با ﺣﺮﮐﺖ زﯾﮕﺰاﮐﯽ رفت ﭘﺎی ﺗﺨﺘﻪ!! استاد گفت: چته؟







ﭘﺴر: ﺧﻮدﺗﻮن ﮔﻔﺘﯿﻦ ﺑﺎﻗﺮی ﺑﺎ.. ﻗﺮ ﺑﯿﺎد!! ﻫﯿﭽﯽ دﯾﮕﻪ! ﮐﻞ ﮐﻼس ﻣﻨﻔﺠﺮ ﺷﺪ!
😂😂😂

️

همسایه‌مون رفته آلمان دیشب زنگ زد گفت گربم چطوره؟ گفتم والا مرد 😕

گفت داداش خبر بد را که اینطوری نمیدن


مثلاً بگو داشت تو تراس بازی می‌کرد

فرداش هم می‌گفتی افتاده مرده

گفتم ببخشید چشم 😏
گفت خواهش می‌کنم حالا بابام چطوره؟

گفتم داره تو بالکن بازی می‌کنه 😅

فردا خبر اصلی رو بهت میدم 😂😂️

بابام آيفون خونه رو زده. منم رفتم
برداشتم گفتم: بله؟

گفت: بيا پايين، رفتم پايين ميگم بله؟

ميگه برو كليداي ماشينو از بالا بيار!!!

آخه اینم زندگے ما داریم؟😔😂😂

️