متن های بلند دلتنگی / بهترین متن دلتنگی [پیشنهادی]

بارون نم‌نم می‌باره ، نسیم خنک شروع به وزیدن می‌کنه ، برگ درختا داره می‌ریزه ، هوا داره تاریک میشه و ماه چهره ی پنهان خودش رو آشکار می‌کنه ، اینجا زیر نور ماه تنها وجود تو کمه ، نبودنت همه‌ی فضای قشنگ اینجا رو برام تیره و تار کرده !️

ارغوانم....
پاییز شد🍂
آسمان شروع به باریدن کرد🌧
آسمان به رنگ نارنجی در امد🌚
شهر پر از بوی نم خاک شد☔️
اما باز هم قرار است این پاییز بدون تو بگذرد🫀😅️

چشمانش انگار سند زیباییش را امضا کرده بود،
طوری که هر بار در نگاهش خیره میشدی دیوانه وار به این سو و آن سو میپریدی؛
چه کرد آن دو مروارید سیاه با من
آن دو انگار گویای حالش بود
و نگویم از شبی که میخواست ترکم کند
در چشمانش دیگر آن درخشندگی را ندیدم
دیگر از نگاهش دیوانه نشدم
فقط گریستم و التماس وار خواستار نرفتنش شدم
اما رفت؛
رفت و من را میان انبوهی از خاطره و دلتنگی رها کرد.
️

درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفت
در من غزلی درد کشید و سرِ زا رفت

سجاده گشودم که بخوانم غزلم را
سمتی که تویی عقربه قبله نما رفت

در بین غــــزل نام تو را داد زدم ، داد
آنگونه که تا آن سر این کوچه صدا رفت

بیرون زدم از خانه یکی پشت سرم گفت
این وقت شب این شاعر دیوانه کجا رفت !؟

من بودم و زاهد به دوراهی که رسیدیم
من سمت شما آمدم او سمت خدا رفت

با شانه شبی راهی زلفت شدم اما ...
من گم شدم و شانه پی کشف طلا رفت

در محف️

اگه می یار نووشی خل وومه
من ارازل وومه
گنگستر شهر امل بومه
عرق سگی خرمه
مست الکل بومه
سیومست وبی ته عادل وومه
دلی قاطل بومه
زیبای من❤

️

در خیابان راه میرفتم
ناگهان چشمم به کافه ای افتاد
از پنجره کافه صندلی پیدا بود یک قهوه
آنجا من نشسته بودم و تو
همانجا بغضی گلویم را قروق کرد
با بغض دویدم و تا به خانه رسیدم
اشک هایم خیابان را گرفته بود و من
تظاهر به بیخیالی میکردم
رسیدم و خانه
لحظه اول با فریاد گریه کردم....️

اینم میدونم که قرار نیست حالا حالا ببینمت شایدم هیچ وقت قسمت هم نشدیم ولی برای دل خودمم که بود خریدم چون یادوخاطرات که همیشه باهامه..!
ای کاش بتونی یبارم شده برای خودم بخاطر وجود خودم خاطراتمون بگی که این بار تو رو خودم می‌بخشمت به خاطر خودت اون وقت می‌دونی که من چقدر فرق کردم یه بار بیا از نزدیک ببین با حرف مردم زندگیمون رو خاطراتمان را نابود نکن تو این وسط اونی که نابود شد من بودم و خودت نه تو سودی بردی نه من عشقم️

تو زیبایی . تو دلربایی. تو چشمانت شبیه یک دریا است .
.
.
.
🫀:وای چه حرفای قشنگی
🧠:هیع احمق دفعه قبل هم به این حرفای گوش دادی .
با اینکه بهت هشدار دادم گول اون هارو خوردی. لعنتی من عاشقتم!!!! این رو بفهمممم

️

یک نفر برای اینکه عاشقانه بوسه‌ای بر گونه‌اش بنشانم
یک نفر برای اینکه سرخوشانه با او بخندم
یک نفر برای اینکه سر بر شانه‌اش بگذارم و با او از خود بگویم
یک نفر برای اینکه در تاریک ترین لحظه‌های غم ، لبخند بر لبانم بنشاند
یک نفر برای من تا از عمیق‌ترین نقطه قلبم دوستش بدارم
نزدیک من بیا و جای خالی همه این یک نفرها را پر کن
دلتنگت هستم️

🗓ࢪوزشمـٰا‍ࢪ..↶

‹‹۵ࢪوزتــاشھادت‌جوادالائمه"ع"››
‹‹۱۳ࢪوزتــاشھادت‌باقرالعلوم"ع"››
‹‹۲٠ࢪوزتــامیلادامام‌هادے"ع"››
‹‹۲۳ࢪوزتـــاع‌ـیدغ‌ـدیرخُم››
‹‹۳۶ࢪوزتــامح‍ࢪم‌الح‍ࢪام‌۱۴۴۷››

#روزشمار_رفاقت
️

کاش میشد بهش بگم :
همین الان هم دیگه واسه کنارم موندن دیر شده
قبلا باید خودتو ثابت میکردی
دیگه احساسم نسبت بهت ته نشین شده
الانم فقط این به یادم مونده که
هیچوقت منو اولویت قرار ندادی!!!️

دل هایی که پاک هستند تمامی پاکی های جهان را به سمت خود جذب خواهند نمود،
در نهایت عصاره ی تمام خوبی ها در وجودشان عشقی پاک می شود و آن ها را بالا و بالاتر می برد تا جایی که بالاتر از آن فقط خداست.️

آهای دنیــــا....
همه بدونید. قلب مثل شیشــــــه میمونه...
شماها حالا هی بشکونیدش،ما هی چسب بزنیم. بالاخـــــره تا کی آخه؟؟
آهای دنیــــا....
همه بدونید. دل مثل دریـــــــــا
میمونه...
اگه بلرزونیدش سونامــــی میشــه
ولی اونی که غرق میشه شما نیستید. اون بنده خداییه که هم قلبش شکسته ، هم دیگه تو دریای خودش غرق شده....️

ذوق‌میکرد، میخندید، مهم‌بود براش خیلی چیزا، وقت‌میزاشت، گریه‌میکرد، زمانش رو براش گذاشت، دوسش‌داشت، بهش عشق‌ورزید، اونو فهمید، عمیقا درکش کرد، خواست که گریه کنه ولی نتونست، قلبشون کنار هم تپید، ولی کمرنگ‌شد، نقطه‌کور رنگی شد که باعث محوشون شد نه این‌گرل بلکه اون، اون در حال مِه شدن بود.️

مُــوقـع. خٖــواْْْب. ✿
بــ.ْ ســقـف. ســــپـید. نــگاہ .مـے . ڪنــم.
دلــــم. ْ ْراٰ .آنــــڪــہ. دوســـش. دارَم .اَبـــرے.مـے کند.
دَر ْ. رویــاے. دوســ داشتنــش. دَر.واقـــعیت‌.گوشــَم.را.خیـس.مـے کندღ♡🖤️

تو قاصد یار منی. بنشین برایت چای بریزم.
او، رویایش را برایم فرستاده از بس که من آه و ناله کرده‌ام.
آه که چه شب‌ها نخوابیده‌ام و برایت لالایی خوانده‌ام.
هنگامی که خوابیدی من به چشم‌هایم گفتم: «ستاره‌ها را بشمار».
هرکس به تو ستاره گفته باشد، من به تو ماه گفته‌ام.
پس از تو اگر به زندگی، شیرین گفته باشم، اشتباه گفته‌ام.

±«شهریار»🌱️

بهانه ای بده به ابر کوچک نگاه من
در اوج گریه ها فقط تو میشوی پناه من
هوای هوای خاطرات اوست
دلم گرفته به این دل شکسته جان بده
تو راه خانه را به پای خسته ام نشان بده...

بیا به داد من برس:)️

منتظر می مانم بیش از یک ساعت و باز هم منتظر می مانم ، ساعت ها مرا مسخره میکنند و به نفع زمان ، کند میشوند.
منتظر یه نفر ماندن هم ، همینجور زمان می‌بره و زمان کند میشه مخصوصا اگر منتظر کسی بمانی که میدانی مال تو نیست ولی باز هم منتظرش هستی و این دردناک ترین درده...))️

تاحالا شده
دلت برای بغل کردن آدمی تنگ بشه
که تاحالا بغلش نکردی؟

یک نوشته با حسی از دلتنگی عمیق؛ سوالی که بیانگر آرزوی نزدیکی و در آغوش کشیدن کسی است که شاید دور از دسترس باشد.️

توبحث‌ت‌سر‌این‌که‌دردات‌عمیقا‌نمیتونی‌‌به‌زبون‌بیاری
یا‌درداگفتنی‌نیستند ، نیست
چطور‌به‌همه‌میگی‌چیشده‌چرا‌خوب‌نیسی
به‌من‌که‌میرسه‌اره‌بابا‌خوبم️

ولی هیچ حسی بهتر از مرور خاطراتش نیست؛
یه لبخند پَت و پهن میاد رو لبت و نمیتونی جمعش کنی!
همه میگن چیه! نازِت دادن؟
اگه می‌دونستن که چه خاطره های شیرینی رو
داری مرور میکنی اینجوری نمیگفتن؛
توی اوج ناراحتی ، حالتو مثل آب خوردن خوب میکنه!
انگار میشه یه انگیزه که همیشه موقع درد و غم
بهش فکر کنی و بووم؛ مثل یه ژلوفن درست می‌کنه!️

❉᭄͜͡∙∙·▫▫ᵒᴼᵒ▫ₒₒ▫ᵒᴼᵒ▫ₒₒ▫ᵒᴼᵒ ا؋ـسو๛ کـہ رسیـבט بـہ تو سراب است
رسیـבט بـہ تو حقـہ ے ماـہ است
بوسیـבنت بوییـבنت همـہ عذاب است
گلے کـہ בاבے بـہ من خارבار است
قول و قراراے تو مال خزاט است
رسیـבט بـہ تو ؋ـکر و خیال است

#المیرا پناهے בرین کبوב ᵒᴼᵒ▫ₒₒ▫ᵒᴼᵒ▫ₒₒ▫ᵒᴼᵒ▫▫·∙∙❉᭄͜͡️

اینجوریه که اولاش فکر میکردی راحت تونستی رها کنی و بگذری از همه رد پاهاش و خاطراتش تا اینکه یهو یه نصفه شبی یکیشون میاد بالا سرت که جونتو بگیره یه نصفه شبی بد قلبت تند میزنه یجوری که نفس کشیدن رو برات سخت میکنه یجوری که...
دقیقا همونی میاد سراغت که فکر میکردی مدت ها قبل باید فراموش میشد همون ساده ترین خنده همون یهویی ترین بغل..️

تمام آنچه با تو گذرانده بودم از جلویم چشمانم رد شد و با خودم تکرار کردم راه برگشتی نیست و آنچنان پل های پشت سرمان را ویران کرده ایم که دیگر خواستن یا پس زدن من چیزی را تغییر نمی‌دهد هر چه فکر کردم دیدم دلتنگی هم اگر هست برای این تو نیست برای آن تویی است که برایم آرامشی بی پایان داشت
پلی هم اگر مانده بود با آمدن آن غریبه به زندگی ات شکسته است
و بهتر است از قبری که در ذهن من داری بیرون کشیده نشوی...️

✍️دعایی که اساس رفع همه‌ی گرفتاری‌هاست چیست⁉️
آیا علم می‌خواهید؟
زندگی خوب می‌خواهید؟
بهشت می‌خواهید؟
می‌خواهید مردم در رفاه باشند؟
می‌خواهید عدالت در سراسر عالم برقرار شود؟
این که ما می‌خواهیم بی‌کس نباشیم.
ما می‌خواهیم سرخود ول نباشیم.
این تقاضای فوق‌العاده ای نیست، این حقّ ماست!
منتها این حقّ را فراموش کرده‌ایم.
دعا برای فرج حضرت بقیة الله ارواحنافداه همه‌ی اینها را درست می‌کند.🤩

💙استاد آیت الله سید حسن ابطحی️

یک اصطلاحی هست که خدا چندین بار در قرآن ازش استفاده کرده:
"حتی ضاقت علیهم/علیه الارض...."
یعنی :
"کار به جایی می‌رسد که
زمین با تمام فراخی‌اش بر آدمی تنگ می‌گردد."
حسی مثل دلتنگی که‌ حضرت مولانا با یه بیت بیانش کرده:
"والله که شهر بی‌ تو مرا حبس می‌شود
آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست..."
️

دیگه نمیتونم به مال وثروتم تکیه کنم/به امروز وفرداامیدی ندارم/آخرش خاک مرادرآغوش میگیره /نه جایی بهمون دادی نه مالی/ عدالتت اینه دنیا/خیلیهاامدن ورفتن ازقابت/ کیه که اومده باشه/ ورفته باشه و ازتوراضی باشه!!/توبرای بدهایی دنیا/توخوبهارومیکوشی دنیا/یکی روفقیرمیکنی/؟ یکی روازیارش جدامیکنی!!/عدالتت اینه دنیا/توبرای بدهایی دنیا!!!
️

لیلی ، مجنونت همچنان کنار جوب نشسته ، همچنان انتظار تو را می‌کشد .
نماز هایش را نمی‌خواند ، تنها به تو فکر می‌کند !
مجنون حتی....خدا را بابت نداشتنت سرزنش می‌کند .️