متن کوتاه دلتنگی / تکست ناب دلتنگی [ گلچین]

حالا که دگر نیست هوای تو به خانه
این کلبه‌ی ویرانه سِزاوارِ کلنگ است!

-شـعر️

'کاش میفهمیدی دلی را برایت به دریا زده ام
که از آب واهمه داشت•'️

حالم خوب بود نبودی، له بودم نبودی، ذوق زده بودم نبودی، گریه می‌کردم نبودی، تولدم شد نبودی، شب خوابم نمی‌برد نبودی، صبح خورشید درومد نبودی، وقتی خیلی تنها بودم نبودی، ناراحت بودم نبودی، وقتی دلم گرفته بود نبودی، هنوزم نیستی؛ دیگه کی می خوایی بیای‌ و باشی پس ؟
🖤:))️

نمیخام‌پیرشی‌با‌یکی‌دیگه؛
از‌ زندگی‌سیرشی‌بایکی‌دیگه :)️

میدونستم قراره بری ولی کاشکی خودت بهم میگفتی! 🤍️

اگر آدم‌ها، غم را با هم تقسيم نكنند؛ غم، آدم‌ها را تقسيم مى‌كند. ️

آشنا
جانم خاک پای آن سرای توست
دل عاشق درآن کوه هوای توست
آن سرمه چشمم ز آن خاکیست
که در آن گذرگاه جای پای توست...
🙏🏻💚✨🌹
️

-فراموش نشدی هرچه کلنجار رفتم_



#دخترک_تنها_✞️

نوشته بود برای گوش دادن صدای پرندگان
قفس نخر
درخت بکار🌲️

༺ بـہ احمقانـہ ترین شکل ممکن
ـבلتنگ کسے هستم
کـہ هیچ خیابانے را با او قـבم نزבـہ ام!
اما او בر تمام خاطرات من
راـہ میروב ... ༻️

شهر بی تو






روز های خوبی نبود...
اما من در همون روز های سخت هم
تو را دوست داشتم.!!🙂❤️‍🩹️

بی تو این دیده
کجا میل به دیدن دارد،
قصه‌یِ عشق مگر بی تو شنیدن دارد؟️

برای رفتن، چمدان می‌بندند،
برای ماندن دل،
مـن کدام را ببندم؟
ك نه خیالِ رفتن دارم
و نه توانِ ماندن... ❤️‍🩹 ՙՙ️

⬛ایرانم تسلیت⬛
تو پاره ای ازتن منی️

من مدت‌هاست که در سیلاب غم افتاده و توان گریز از آن را ندارم. باشد که در این اندوه ویران کننده، آرام بگیرم.️

ما غایب شدیم، نه او.🥀
ما صدایش نزدیم، نه این‌که او پاسخ نداد.😔

و هرچه آمد…
دلتنگی، غربت، ترس، بی‌پناهی…
همه از آن لحظه‌ای بود که پناه را فراموش کردیم.

ای صاحب زمان…✨
ما از شما دور شدیم و آوار غم، خانه‌هامان را شکست.
بازگرد…🦋
یا ما را بازگردان به خودت…
که بی‌ شما، هیچ‌ هستيم.
حتی اگر همه‌چیز داشته باشیم.❤️‍🩹️

‹ پروانۀپَرسوخته ، محتاجِ‌کفن‌نیست

دلتنگ اون شبم
شبی که دیدمت تاریک بود ولی چشایه تو برق میزد هوا سرد بود بارون میومد اما بغلت گرم بود تو آغوشت ضربان قلبم آروم شد استرسم گم شد انگار در جهانی دیگر بودم تو بغلت گم شده بودم دلتگ بغلتم اون نگاه دوباره🚫🤚🫂️

𝙏𝙖𝙧𝙠تو برام سخت تر از کوک!️

دیگر چیزی برای صحبت کردن باقی نمانده بود، تنها چیزی که مانده بود، رفتن بود️

تو آن شعری که من جایی نمی‌خوانم!🖐🏻


.️

بیا‌منه‌ببین
با‌کله‌خوردم‌زمین؛️

آنکه به ظاهر عاشق بود ، تو بودی!
آنکه به معنی عاشق ماند ، منم! :)️

‌
"مکث"
خبر کوتاه و هولناک بود: "حمید خودکشی کرد!"
میدانستم آفت افسردگی روزی رضا را ساقط میکند اما حمید چرا؟ او که همیشه برعکس رضا، شاداب و خندان بود؛ تا اینکه فهمیدم روزی هر دو باهم به برج "مکث" رفته‌اند تا به بقیه‌ی دوستانشان ثابت کنند آن برج، نحس و نفرین شده نیست!
حمید و رضا که به بالا‌ی برج رسیدند چشمشان به لبه‌ی دیوار افتاد.
آنجا که کسی با عجله نوشته بود:

"چند لحظه خودتو گول نزن!

𝘕𝘺𝘤𝘵𝘰𝘱𝘩𝘪𝘭️

یادمه یه روز یکی بود عاشق نگاش شدم رفت 🫠️

گفتم شبی به مهـدی اِذن نگاه خواهم ؛
گفتا ڪه من هم از تو ترڪ گناه خواهم !💔️

بهش بگو دوسِش داری قبل اینکه دیر شه🖤️

هم می‌ترسم دوستت داشته باشم، آن‌وقت بروی و درد بکشم. هم می‌ترسم دوستت نداشته باشم، که
فرصت «عاشق تو بودن» از دستم میرود و پشیمان می‌شوم.️